روزنامه همدلی
1398/07/03
عدالت شفافیت:ظرفیت بیمهای
علی حیدری- براساس قانون و مقررات بینالمللی و ملی برخورداری از پوشش بیمهای برای تمامی افرادی که برای یک کارفرما کار میکنند (کارگر، کارمند، مزدبگیر، کارپذیر و ...) اجباری و الزامی است.فارغ از اینکه کارفرما، دولت و حاکمیت باشد یا مقاطعهکار و پیمانکار یا کارسپار و نظایر آن باشد و همین که رابطه مزدبگیری بین دو نفر برقرار شد، فردی که دستمزد یا حقوق یا حقالسعی و ...را میپردازد، مکلف به پرداخت حق بیمه مربوط به کارگر، کارمند یا کارپذیر است.با این تفاسیر میتوان انتظار داشت که اگر فرار بیمهای «قشری» (عدم تعمیم و تسری پوشش بیمه اجتماعی به برخی اقشار و صنوف یا عدم شناسایی آنها)، «بنگاهی» (عدم ارائه لیست کارگاه از سوی کارفرما یا عدم شناسایی کارگاه)، «تعدادی» (عدم اعلام تعداد واقعی کارگران در لیست از سوی کارفرما) و «ریالی» (عدم اعلام دستمزد واقعی مبنای کسر حق بیمه کارگران از سوی کارفرما) حادث نگردد، بنظر میرسد ظرفیت بیمهای بالقوه یا منابع قابل وصول و نیز میزان حق بیمه وصولی (ظرفیت بیمهای بالفعل) بسیار بیشتر از ارقام موجود باشد.
به نظر میرسد برخی خلاءهای قانونی، مقرراتی، نظارتی، فرهنگی و اجتماعی، ارتباطی و رسانه ای، سازمانی و اجرایی باعث گردیده است که از تمام ظرفیتهای بیمهای استفاده نشده و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل زیادی برای وصول حق بیمه اجتماعی نادیده گرفته شده است و نتیجه این امر در ابتدا باعث محرومیت افراد (کارگران و کارکنان و ...) از حقوق بنیادین کار و عدم برخورداری آنان از پوشش بیمهای و در مرحله بعد منجر به عدم پایداری مالی سازمانها و صندوقهای بیمه گر اجتماعی بویژه سازمان تامین اجتماعی و کسری منابع بیمهای برای ایفای تعهدات و فشار بیشتر بر کارفرمایان خوش حساب میشود.به بیان دیگر در فقدان فراگیری پتر پوشش بیمهای و تور بیمارستانی، به بدحسابان و فراریان از ایفای وظایف قانونی رها شدهاند و فشار بیشتر و خوش حسابان و ...دارد میشود.
برای تخمین ظرفیت بیمهای بالقوه در حوزه بیمههای اجتماعی و برآورد حق بیمه اجتماعی قابل وصول، نیازمند انجام مطالعات و محاسبات زیادی بر روی متغیرهای اقتصادی، مالی، بودجهای، جمعیتی و آماری هستیم که از تخصص اینجانب و از عهده این مقال خارج است مضافاً بهاینکه رسیدن به ظرفیت بیمهای واقعی، نیازمند وجود زیرساختهای ملی نظیر حسابهای ملی دقیق و شفاف، نظام درآمد-هزینه خانوار، نظام حسابداری، حسابرسی و مالیاتی جامع و یکپارچه، نظام صنفی جامع و یکپارچه و دربرگیرنده کلیه فعالیتهای تجاری، تولیدی و خدماتی، دولت و حاکمیت الکترونیک و ...است.ولی برای طرح مساله و ارائه ایده کلی میتوان به برخی از ارقام و اعداد در دسترس بسنده کرد و طرح موضوع نمود تا «نقطه عزیمت» بحث برای مطالعه و امکان سنجی در این زمینه فراهم شود.برخی از اعداد و ارقام و موضوعاتی که میتواند برای تخمین ظرفیت بیمهای مورد استفاده قرار گیرند (برای ساده شدن بحث، ارقام مندرج در این مقاله برحسب هزار میلیارد تومان است و بطور مثال باتوجه به اینکه برآورد میزان وصول حق بیمه سازمان تامین اجتماعی در سال 1398 حدود 100 هزار میلیارد تومان است فلذا در این مقاله 100 واحد در نظر گرفته میشود؛ عبارتند از:
1- بودجه کل کشور:
براساس ماده واحده قانون بودجه سال 1398 کل کشور مصوب مجلس شورای اسلامی، میزان بودجه کل کشور 1750 واحد است که از این مبلغ 520 واحد بودجه عمومی و 1280 واحد بودجه شرکتهای دولتی، بانکها و موسسات انتفاعی دولت است و از 520 واحد بودجه عمومی نیز 450 واحد منابع عمومی و 71 واحد درآمد اختصاصی است.با فرض اینکه متوسط نرخ حقبیمه اجتماعی در کشور و میان کلیه سازمانها و صندوقهای بیمه گر اجتماعی حدود 30% بگیریم که نرخ مورد عمل سازمان تامیناجتماعی (بدون لحاظ متفرعات آن و حق بیمه بیکاری) است و در هر کدام از این اعداد ضرب کنیم، اعداد قابل توجهی بدست میآید.
مثلاً در کل بودجه اگر ضرب کنیم 525 واحد و اگر در بودجه شرکتهای دولتی، بانکها و موسسات انتفاعی دولت ضرب کنیم 384 واحد میشود.اگر گفته شود همه ارقام بودجه مشمول کسر حق بیمه نیست، بایستی گفت این ارقام فقط گردش مالی بودجهای و مصوب دولت و حاکمیت و توابع آن است و گردش مالی بخشهای تعاونی، خصوصی، عمومی و عمومی غیردولتی در این محاسبات نیست.
2-تولید ناخالص داخلی (GDP):
تولید ناخالص داخلی یکی از متغیرها و معیارهایاندازه گیری اقتصاد کشورها و دربرگیرنده مجموع ارزش کالاها و خدمات نهایی که در طی یک دوره معین (سالانه) در یک کشور تولید میشود، است و محاسبات آن برمبنای ارزش افزوده یا مصرف یا درآمد انجام میشود.
اگرچه در محاسبه این متغیر بسیاری از کالاها و خدمات تولیدی در بخش غیرپولی اقتصاد، تولید خانگی، اقتصاد پنهان یا سایه یا زیرزمینی لحاظ نمی شود ولیکن با فرض نرخ برابری ریال و دلار آزاد و برآوردی که از تولید ناخالص داخلی ایران برای دوره جاری انجام شده است این عدد حدود 6000 واحد است که 100 واحد وصولی سازمان تامین اجتماعی در قیاس با آن بسیار ناچیز است و با اعمال نرخ 30 درصد متوسط حق بیمه، به ظرفیت بیمهای 1800 میرسیم بالاخره اقلام و ارقام مصرفی، درآمد، ارزش افزوده، سرمایه گذاری، مصارف دولتی، صادرات و واردات و ...که در محاسبه تولید ناخالص داخلی مد نظر قرار میگیرد بدون سهم قابل توجه نیروی انسانی (کارمند، کارگر و ...) میسر نیست.
3-حجم نقدینگی:
نقدینگی، حجم پول نقد خارج از سیستم بانکی یا مجموعه پول و شبه پول در دست اشخاص است و البته به تنهایی برای برآورد ظرفیت حق بیمه نمی تواند مدنظر قرار گیرد چراکه غالباً تبادلات و تعاملات بین طرفین فرآیند کار یعنی کارفرما و نیروی کار (کارمند، کارگر، کارپذیر و...) از طریق سیستم بانکی صورت میپذیرد ولیکن با فرض اینکه خروج نقدینگی از سوی اشخاص برای انجام فعالیت اقتصادی است و یکی از اقلام مهم تشکیل دهنده هزینهها و مصارف برای هر فعالیتی، بخش مربوط به پرداختهای نیروی کار است میتوان مقایسهای از حجم نقدینگی و ظرفیت بیمهای انجام داد.براساس گزارشات حجم نقدینگی حدود 1700 واحد است که در مقابل آن 100 واحد وصولی حق بیمه سازمان تامین اجتماعی قابل تامل است.البته پرواضح است که افزایش حجم نقدینگی اگر پول و شبه پول را از چرخه سرمایه گذاریهای مولد و ...دور کند، ورودیهای صندوقهای بیمه گر را کاهش داده و اثری ضد بیمهای دارد و این قیاس فقط از جهت برآورد ظرفیت بیمهای به میان آمد.
ج) حسابهای ملی:
فقدان حسابهای ملی روزآمد و دقیق و جامع و عدم ارائه آنها از سوی یک مرجع مستقل و ذیصلاح، یکی از مشکلات اساسی کشور بوده است که البته تا حدودی به این مهم اخیراً پرداخته شده است و گزارشاتی از سوی بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه کشور و مرکز آمار ایران در این زمینه منتشر شده است.نگاهی به برخی ارقام مندرج در حسابهای ملی و مقایسه آن با میزان وصول حق بیمه سازمانها و صندوقهای بیمه گر اجتماعی بیانگر این است که بخش قابل توجهی از مردم کشور، از پوشش بیمهای محروم نگاه داشته شدهاند و میشوند و ارقام قابل توجهی که مشمول محاسبه و کسر حق بیمه است از نظرها دور داشته میشود.بطور مثال در سال 1395 «جمع هزینههای فردی خانوارها، موسسات غیرانتفاعی در خدمت خانوارها و دولت، هزینههای مصرفی فردی واقعی» حدود 700 واحد بوده است ولی وصول حق بیمه سازمان تامین اجتماعی در همان سال حدود 50 واحد بوده است و «درآمد قابل تصرف ملی- ناخالص» در همان سال که بخش قابل توجهی از ارقام تشکیل دهنده آن به «خدمات» اختصاص دارد، 1354 واحد است.
این رقم در همان حسابهای ملی به تفکیک 62 فعالیت در قالب جدول «ارزش افزوده فعالیتها، تولید ناخالص داخلی و درآمد ملی» به تفکیک آمده است و نیروی انسانی در قالب فعالیتهای 62 گانه آن نقش بسزایی دارد و به هرتقدیر نگاهی به حسابهای ملی و فاصله فاحش آن با میزان حق بیمه وصولی سازمانها و صندوقهای بیمهگر اجتماعی نشاندهنده ظرفیت بیمهای بالقوهای است
گواه دیگر این مدعا مقایسه جمعیت فعال و شاغل ایران با بیمه شدگان اصلی تحت پوشش سازمانها و صندوقهای بیمهگر اجتماعی (صرفنظر از همپوشانیها) است.مضافاً به اینکه بهخاطر وجود مکانیسمهای بیمه اختیاری، بیمه حرف و مشاغل آزاد و بیمههای توافقی بسیاری از افراد که در آمارگیری جزو جمعیت فعال محسوب نمی شوند بلحاظ درآمد غیردستمزدی (مثلاً سپرده گذاری و ...) و درآمد غیرشغلی (مثلاً اجاره داری) نیز میتوانند تحت پوشش بیمههای اجتماعی قرار گیرند.
بهطور مثال اخیراً یکی از اعضای شورایعالی کار از وجود 5/3 میلیون نفر کارگر شاغل در کارگاههای زیر زمینی خبر داده است که در 5/2میلیون کارگر غیر مجاز خارجی که فرصتهای شغلی ایرانی را اشغال نموده و بعنوان محملی برای فرار بیمهای مورد استفاده قرار میگیرد، رقم قابل توجهی از ظرفیت بیمهای بالقوه را شامل میشود.
بههر صورت بنظر میرسد بایستی حاکمیت و دولت و یا سازمان تامین اجتماعی، مطالعه جامعی درخصوص ظرفیت بیمهای (بالقوه و بالفعل) کشور انجام داده و برای به حداکثر رساندن بیمه ستانی از موارد مشمول قانون راهکارهای لازم را تعبیه و به مورد اجرا بگذارند.خلاءهای قانونی و مقرراتی، نظارتی، فرهنگی اجتماعی، ارتباطی و رسانهای و سازمانی و اجرایی باعث گردیده است که بخش قابل توجهی از ظرفیتهای بیمهای اجتماعی بالقوه و بالفعل نادیده گرفته شود و بار مالی تحمیلی ناشی از این امر نصیب سازمانها و صندوقهای بیمه گر اجتماعی، نهادهای حمایتی و در نهایت دولت و حاکمیت شده است.
نتیجه آنکه بایستی ابتدا کلیه تراکنشها و تبادلات مالی مشمول کسر و پرداخت بیمه حق بیمه اجتماعی احصاء و بسته به نوع فعالیت و یا مبادله اقتصادی، حصر کار و سهم نیروی انسانی در آنها تعیین و میزان حق بیمه متعلقه محاسبه شود از طرفی براساس آزمون وسع و نظام درآمد – هزینه خانوار، افراد دارای قدرت مالی و توان درآمدی (اعم از مزدی و غیر مزدی) که بایستی از پوشش بیمه اجتماعی با مشارکت خودشان برخوردار باشند تعیین و بالنتیجه ظرفیت بیمهای کشور بدست آید و با میزان حق بیمه وصولی در حال حاضر مقایسه و فاصله بین این دو عدد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و موانع عدم تعمیم و فراگیری پوششهای بیمه اجتماعی و خلاءهای قانونی و مقرراتی، نظارتی، فرهنگی و اجتماعی، سازمانی و اجرایی و ...که باعث عدم تحقق وصول این منابع بیمهای میشوند تعیین و برای رفع این موانع و خلاءها کوشش کرد و بدین ترتیب از یک طرف محرومیت بیمهای و تبعیض بیمهای از بین میرود و عدالت در دسترسی به خدمات برقرار میشود و از طرف دیگر منابع بیمهای مکفی و متناسبی برای ارائه خدمات به اقشار و گروههای هدف فراهم میشود .
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
فتوایی در مخالفت با ساخت یک سریال تلویزیونی شرعاً جایز نیست
قاسم محبعلی در گفتوگو با همدلی مطرح کرد؛ ترامپ با سخنرانی خود نشان داد به دنبال تغییر حکومت در ایران نیست
«همدلی» ماجرای نحوه حذف یارانهبگیران در شهریور سال جاری را بررسی کرد دردسر یارانه برای اقتصاد
بازخوانی زندگی سردار داوود کریمی برگشت سر همان تراشکاری، اما محقرتر
برای اعتراض به حذف یارانه خود به دفاتر پیشخوان دولت مراجعه کنید
سیاست همسایگی و گفتمان همسایگی
عدالت شفافیت:ظرفیت بیمهای
ماموریت دشوار روحانی در نیویورک
مدرسه در انتظار مهر
واکنش ساختار تصمیمگیری کشور به مطالبات اجتماعی
رخنه در جبریتها
مثلث اتهامزنی علیه ایران یارکشی در نیویورک
گزارشی درباره نطق تاریخی «گرتا تونبرگ» در اجلاس زیست محیطی سازمان ملل فریادی برای نجات زمین
ولی الله شجاعپوریان فارغ از تعلقات همه بودند
واکنش تند ظریف به ادعای سه کشور اروپایی تکرار «طوطیوار»
ولی الله شجاعپوریان فارغ از تعلقات همه بودند
ماموریت دشوار روحانی در نیویورک
واکنش ساختار تصمیمگیری کشور به مطالبات اجتماعی