خوب، بد، زشت

 
 
 
 


اول چرا «خوب»؟ براي اينکه وقتي يک تصوير هوايي از استاديوم نشان مي‌دهند، استاديومي که آنقدر پر و لبريز از هيجان است، شبيه استاديوم دورتموند که با بارسلون بازي مي‌کند، واقعا نمي‌شود گفت که شکل ديگري دارد. آنجا ديوار زرد و اينجا آبي و قرمز است و «خوب»ي که مي‌گويم به غير از رفتار برخي تماشاگرنماها که سر کنعاني زادگان را شکستند، ولي واقعا تجمع و هيجان و خوشحالي‌شان همه حکايت از يک گردهمايي خوب دارد. به همين دليل «خوب»، ولي آنچه که «بد» بود اينکه نشانه‌اي از بازي کردن نبود. يعني هيچ‌کدام از دوتا تيم هدفشان بازي کردن نبود. بازي گم شده بود. واقعا وقتي دوتا تيم بازي نمي‌کنند، دنبال اين هستند که به همديگر صدمه بزنند آن حرکات زمخت و خشونت‌آميز را براي يک بازي فوتبال به کار بگيرند. مسأله اين است که تماشاگر داخل استاديوم هيجان دارد ولي تماشاگر تلويزيون که آرام روي صندلي نشسته، دنبال ديدن يک بازي فوتبال است. نمي‌دانم اين بازي چند کارت زرد و قرمز داشته! يک کريمي که پنالتي را نمي‌زند و اخراج مي‌شود! اينها همه حکايت از بدي يک بازي دارد که بازي نيست يعني ما هرچقدر هم ماله بکشيم و بخواهيم بدي‌هاي اين بازي را پنهان کنيم، به نتيجه نمي‌رسيم و بدي‌ها بيرون مي‌مانند و خودشان را نشان مي‌دهند. و اين را به وضوح تماشاگر فوتبال ديده است. ولي به مرحله «زشت»ش وقتي برسيم، گلاويز شدن گروهي بازيکنان با همديگر، صدمه زدن به يکديگر و سلامت همديگر را به خاطر انداختن، تهييج تماشاچي در يک جهت منفي براي پرتاب اشيا به داخل زمين را به همراه داشت که موجب صدمه ديدگي بازيکنان شد، اينها زشتي‌هاي يک بازي‌اي بود که بازي نبود. و بعد هم خوشحالي بازيکنان را در پايان بازي مي‌بينيد و از خودتان مي‌پرسيد آيا اين سه امتياز اين ارزش را داشت؟ البته بازيکنان پرسپوليس را زير علامت سوال نمي‌برم که به خاطر سه امتياز خوشحالي کردند ولي واقعا در مجموع اين بازي نبايد خوشحالي داشته باشد. اين عبارت را بايد به‌کار ببرم که «خندند بر آن ديده/ کاينجا نشود گريان». ما دربي‌هاي زيادي ديديم ولي اين زشت‌ترين دربي‌اي بود که تابه‌حال ديده بودم و نمي‌دانم که مجموعه اين دربي نتيجه چيست؟ يک استقلالي که واقعا سردرگم است، يک استقلالي که خط و خطوط بازي ندارد و يک پرسپوليسي که روي يک اتفاق بالاخره يک گل مي‌زند. فکر مي‌کنم اينجا رسانه‌ها بايد نقش عمده‌اي بازي کنند. رسانه‌ها بايد بعد اين بازي راستگو باشند و واقعيتي که جلوي چشم‌مان ديديم را تجزيه و تحليل کنند و نتيجه‌اش را که مي‌تواند در فوتبال ايران تاثيرگذار باشد، بنويسند و بازگو کنند. به نظرم مهم‌ترين لحظه تاريخي براي رسانه‌ها عکس‌العمل آنها بعد از اين بازي است و بايد ببينيم که دوشنبه اول مهر که يک دوشنبه تاريخي است، همزمان با اينکه دانش‌آموزان به مدرسه مي‌روند، همزمان با اينکه آموزش شروع مي‌شود، رسانه‌هاي فوتبالي هم بايد با تفکر و تَعمُق نظرشان را راجع به اين دربي بيان کنند. مطمئنم که آنها هم از اين دربي خوششان نيامده. نمي‌خواهم اينجا آدم بَدِ باشم. اگر رسانه‌ها واقعيت را بازگو کنند بزرگترين کمک را به فوتبال ما کرده‌اند.