روزنامه همدلی
1398/07/01
رشد بخش خصوصی، بهجای خصوصیسازی
احمد میدری- ما معمولا یک برداشت خاص و محدود از خصوصیسازی داریم. خصوصیسازی یک مدل و یک روش ندارد. یک روش قابل توجه آن این است که بخش خصوصی رشد کند، بدون اینکه خصوصیسازی صورت بگیرد. توسعه چین از بعد از مائو تا امروز دقیقا همین بوده یعنی بدون اینکه خصوصیسازی صورت بگیرد، شرکتهای خصوصی رشد کردند. در ۱۹۸۷ چین آغاز کرد، تحول اقتصادی بعد از مائو شروع شد، سهم دولت در بخش تولیدی ۸۰ درصد بود، اما این سهم امروز به ۲۰درصد کاهش پیدا کرده است.بدون اینکه یک بنگاه واگذار کنند. بنابراین میشود بخش خصوصی را گسترش داد، بدون اینکه خصوصیسازی صورت گیرد. چرا میگویند ما نباید خصوصیسازی کنیم؟ یا خصوصیسازی بد است؟ چند استدلال را مطرح میکنند. میگویند در حوزه سیاسی جناحهای سیاسیتان با همدیگر درگیری دارند. توافقی وجود ندارد. شرکتهای دولتی رانت بزرگ اقتصادی هستند. این جناحهای سیاسی و آنهایی که قدرت سیاسی بیشتری دارند این رانتها را تملک میکنند. یعنی خصوصیسازی واقعی اساسا صورت نخواهد گرفت. شرکتها را کسانی میبرند که کارآفرین واقعی نیستند. این واگذاریها به منازعات سیاسی دامن میزند، چون درواقع یک رانت بزرگ است و قدرتمندان سعی میکنند شما را از حوزه سیاسی بیرون کنند تا بتوانند در حوزه اقتصادی که بسیار تعیینکننده است، مسلط باشند و قدرت را تثبیت کنند.
خطر دوم این است که وقتی به تجربه روسیه دقت کنید، متوجه میشوید ما سهام عدالت را بر اساس کوپن سهام آنها، توزیع کردیم.
آنها ظرف مدت کمتر از پنج سال در ظاهر، همه شرکتها را به مردم دادند، ولی در واقع آنهایی که این شرکتها را به دست آوردند همان فرمانداران حزب کمونیست سابق بودند و مدیران دولتی به مدیران بخش خصوصی تبدیل شدند. اقتصاددانان از اول پیشبینی میکردند چنین اتفاقی میافتد، اما در مقابل اقتصاددانانی که میشود اسمشان را بازارگرایان تخیلی گذاشت، خیال میکردند بازار این طور تقویت میشود.
میگفتند اشکالی ندارد، درست است که چهرههای سیاسی بنگاهها را به دست میآورند، اما بعد از مدتی شروع به بهرهوری بیشتر میکنند، چون شرکت را مالک شدهاند. فکر میکند چگونه میتواند اداره کند؟ بهترین تکنولوژی را میآورد، سرمایهگذار خصوصی را جذب میکند، اما در عمل چیز دیگری رخ داد. اینهایی که حوزه سیاسی را به دست داشتند و اقتصاد را هم به دست گرفته بودند، گفتند چرا این کارها را بکنیم؟ خیلی راحت درهای اقتصاد کشور را میبندیم. کیفیت کالاها را میزنیم. مگر برای افزایش سود حتما باید به سمت افزایش بهرهوری برویم؟ انحصار دولتی تبدیل به انحصار خصوصی شد و انحصار خصوصی خیلی بدتر از انحصار دولتی عمل میکند. درواقع این انحصارات خصوصی که به وجود آمده بود، امکان اصلاحات سیاسی را هم مسدود کرد.
بنابراین در اثر این خطایی که نمیبینیم، وقتی سیاستگذاری میکنیم باید این رابطه دو طرفه را ببینیم. فرض نکنیم حوزه سیاسی حرف اقتصاددانان را میشنود و بر اساس توصیههای اقتصادی عمل میکند. سیاستمدار بر اساس منافع سیاسی خودش عمل میکند، بنابراین به بستر غلط سیاسی که درکشور وجود دارد دامن نزنیم.
برای همین اقتصاددانان سیاسی یا چیزی که در ایران به درست یا غلط به نهادگرایان شناخته میشوند، میگویند توسعه بخش خصوصی را قبول داریم، ولی نه از طریق خصوصیسازی بلکه از طریق رفع موانع تولید. اما اختلاف دوم چه بود، اینها دو قبله متفاوت داشتند. وقتی به تعدد آرمانها اعتقاد داشته باشیم، آن موقع میتوانیم بگوییم الگوی مناسب برای این کشور چیست. در الگویی که میگوید فقط اقتصاد آمریکایی و آنگلوساکسون خوب است، به دنبال یک شکل واحد در اقتصاد بودند. این اشکال با همدیگر تفاوت زیادی دارد. البته بعد از بحران ۲۰۰۷ میلادی و بعد از اوباما، مدلهای اقتصادی خیلی به همدیگر نزدیکتر شدند. حتی در آمریکا هم تجدید نظر صورت گرفته است. لذا توجه داشته باشیم که اقتصاد آزاد هم یک روش و یک نسخه ندارد.
سایر اخبار این روزنامه
گزارش همدلی از اعتراض داوطلبان کارشناسی ارشد صندلیها برای سهمیهها
یارانه دهکهای درآمدی بالا به بخش تولید سرریز شود
بازخوانی زندگی شهید کاظم نجفی رستگار فرماندهای که اخراج شد
نوذر شفیعی در گفت وگو با همدلی در مورد ظرفیتهای پیش رو در سفر رئیس جمهور به سازمان ملل می گوید:
استاد پایان ناپذیر
آخرین دِربی مردانه
برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد: روحانی امروز به نیویورک میرود
رشد بخش خصوصی، بهجای خصوصیسازی
ارزیابی «همدلی» از دلایل چند برابر شدن قیمت تولیدات دام و طیور با وجود افزایش عرضه این محصولات در بازار
رشد بخش خصوصی، بهجای خصوصیسازی
جریان سوم شهروندی و حقوق شهروندی دانشآموزان
دارالفنون هنوز نفس میکشد، اما ...