بی‌عدالتی در آموزش

آمار‌های منتشر شده نشان می‌دهد 20 درصد دختران دبیرستانی در مناطق محروم مجبور به ترک تحصیل هستند، 24 درصد از بازماندگان از تحصیل در مناطق محروم زندگی می‌کنند و سه استان سیستان وبلوچستان، هرمزگان و کرمان رکورددار بیشترین آمار بازماندگان از تحصیل هستند
آفتاب یزد- گروه اجتماعی: سال تحصیلی گذشته با حوادث تلخی همراه بود و همین موضوع نیز لزوم توجه به مدارس، به ویژه مدارس موجود در شهرستان‌ها و روستا‌های کمتر برخوردار را افزایش می‌دهد. تکرار آتش سوزی در مدارس به دلیل وجود بخاری نفتی که این‌بار یک مدارس ابتدایی در زاهدان را هدف قرار داده بود، حادثه دلخراشی بود که سال گذشته حوزه آموزش را تحت تاثیر قرار داد و بار دیگر توجهات را به مدارس موجود در شهرستان‌ها جلب کرد. پس از آن هم تنبیه بدنی در مدارس، سرویس‌های مدارس غیر استاندارد و پلمپ مدارس سبب به‌وجود آمدن حواشی در حوزه آموزش کشور شد. همه این‌ها نشان می‌داد که وزیر تازه نفس دولت دوازدهم راه سختی را
در پیش دارد اما چیزی که امروز شاهد آن هستیم این است که از زمان تغییر مدیریت در حوزه آموزش تا کنون اقدامی در رابطه با مشکلات موجود صورت نگرفته و هر چه هست صحبت و طرح مسئله است. آن هم مسائلی که بار‌ها و بارها در مورد آن‌ها صحبت شده و کارشناسان زیادی آن‌ها را ریشه یابی کرده‌اند. همچنان مدارس کمتر برخوردار در شرایط سخت آموزشی به سر می‌برند، هنوز هم خیلی از دانش آموزان در روستا‌ها برای رفتن به مدرسه باید راه‌های صعب العبوری را بپیمایند و همچنان خیلی از دختران در شهرستان‌ها و روستاهای محروم به دلیل نبود مدارس در محل سکونتشان مجبور به ترک تحصیل هستند؛ بخاری نفتی هنوز هم تنها وسیله گرمایشی در خیلی از مدارس به شمار می‌آید و محرومیت و نبود عدالت آموزشی همچنان زندگی خیلی از دانش آموزان را تحت تاثیر قرار داده است. برخی از کودکان تبعه افغانستان نیز در کنار شماری از دانش آموزان ایرانی از مهر جامانده‌اند و مهر برای آن‌ها رنگ و بوی روز اول مدارس ندارد.
>آمار‌ها چه می‌گویند؟


آمار‌های منتشر شده نشان میدهد 20 درصد دختران دبیرستانی در مناطق محروم مجبور به ترک تحصیل هستند، 24 درصد از بازماندگان از تحصیل در مناطق محروم زندگی می‌کنند و سه استان سیستان وبلوچستان، هرمزگان و کرمان رکورددار بیشترین آمار بازماندگان از تحصیل هستند. با این اوصاف به نظر می‌رسد بحث عدالت در حوزه آموزش موضوعی است که هیچ توجهی نسبت به آن صورت نمی‌گیرد و گواه این موضوع نیز نتیجه کنکور سراری سال 98 است که رتبه‌های برتر آن هیچ یک از مدارس دولتی نبودند. مدارس روستاها به قدری در شرایط نا مطلوب به سر می‌برند که حتی حداقل‌های آموزشی را هم ندارند، چطور می‌توان انتظار داشت که این مدارس قبولی کنکور به همراه داشته باشند؟
>آموزش و پرورش
مدارس را خودیاری کرده است
اسماعیل آذری، طلبه نام آشنایی است که خیلی‌ها او را به عنوان طلبه کتابخوان می‌شناسند. او که به دلیل فعالیت‌هایش در روستاهای محروم این روزها در فضای مجازی مشهور شده در گفت‌‌و‌گو با آفتاب یزد از دیده‌هایش در مدارس محروم روستاهای کهگیلویه و بویر احمد می‌گوید. او معتقد است: «بزرگ ترین مشکلی که در مدارس با آن رو به رو هستیم نبود سرانه‌ای برای مدارس است. الان هیچ کدام از مدارس پول ندارند و آموزش و پرورش آن‌ها را خودیاری کرده است. آموزش و پرورش به مدارس گفته که از مردم یا معلمین یا حتی خیرین کمک بگیرید و من احساس می‌کنم دولت آموزش و پرورش را کلا کنار گذاشته است. الان مدارس حتی قدرت خرید یک لامپ را هم ندارند. هیچ کدام از مدارس حتی نمی‌توانند حداقل‌های خود را تهیه کنند، وقتی هم که اعتراض می‌کنیم می‌گویند از کمک‌های مردمی و خیرین استفاده کنید! این در شرایطی است که خیلی از مردم در این روستاها توان مالی ندارند و کاملا در فقر به سر می‌برند.»
>دولت آنچنان بهایی به امر آموزش نمی‌دهد
او در ادامه تاکید کرد:«الان اول مهر است و مدارس نیاز به زیبا سازی دارند اما مدارس روستایی که من تا کنون از نزدیک دیدم حتی سرویس بهداشتی هم نداشتند چه برسد به امر زیبا سازی و این دست مسائل، خیلی از مدارس هنرستان که در روستاها وجود دارند حتی یک کارگاه آموزشی هم ندارند، این بچه‌ها چطور باید درس‌های عملی‌شان را یاد بگیرند؟ یا در مقطع ابتدایی ما درس کار و فناوری داریم اما بچه‌ها کامپیوتر را حتی از نزدیک ندیده‌اند! حتی دفتر مدیرشان هم کامپیوتر ندارد. به همین دلیل من معتقدم که برخی تصمیم‌گیران آنچنان بهایی به امر آموزش نمی‌دهد و هیچ برنامه‌ای برای آن ندارند وگرنه اوضاع آموزشی کشور امروز این طور نبود.»
>یک چهار دیواری به نام مدرسه
او در رابطه با بخاری‌های نفتی می‌گوید: «در مناطق روستایی، خیلی از مناطق هستند که اصلا گاز ندارند، یعنی گاز کشی صورت نگرفته است، اگر هم روستایی گاز داشته باشد مدرسه گاز ندارد! به همین خاطر می‌گویم خیلی از مدارس هستند که هنوز هم وسیله گرمایشی‌شان در بهترین حالت همان بخاری نفتی است، خیلی از مدارس حتی برق و لوله کشی آب هم ندارند. خیلی‌ها حتی سرویس بهداشتی هم ندارند.حتی حیاط مدرسه نیز در خیلی از مدارس وجود ندارد. فقط یک چهار دیواری است که اسم آن را مدرسه گذاشته اند! طبیعی است که بچه‌ها برای رفتن به چنین مدارسی اشتیاق ندارند!
به همین دلیل هم ما با ترک تحصیل‌های زیادی
رو به رو می‌شویم.»
>اراده‌ای برای مقابله با تنبیه بدنی
وجود ندارد
او تصریح کرد:«مشکل دیگری که با آن رو به رو هستیم این است که خیلی اوقات در مدارس ابتدایی برای پسران تنبیه بدنی وجود دارد و آموزش و پرورش اراده جدی برای مقابله با این امر ندارد چون هنوز هم به وفور در مناطقی که من می‌بینم وجود دارد. از طرف دیگر در مناطقی که من هستم ترک تحصیل دختران خیلی بیشتر از پسران است. من چند وقت پیش به یک روستایی رفتم، یکی از دختران آن روستا التماس می‌کرد که من پدرش را راضی کنم که او بتواند در مقطع راهنمایی درس بخواند، پدر هم می‌گفت من چطور اجازه بدهم دخترم درس بخواند در شرایطی که اگر او بخواهد به اولین مدرسه راهنمایی نزدیک مدرسه ما برود باید یک ساعت و نیم در راه باشد، از طرف دیگر اگر یک برف یا باران ببارد جاده بسته می‌شود و انواع و اقسام حیوانات وحشی هم در این راه‌ها وجود دارند. خوابگاه شبانه روزی هم که در این نزدیکی‌ها وجود ندارد و من هم توان مالی ندارم که او را به خوابگاه شبانه روزی شهر دیگری بفرستم! مشکل بزرگی که امروز در روستاها وجود دارد و آموزش و پرورش بهایی به آن نمی‌دهد این است که مدارس راهنمایی و دبیرستان از روستاها خیلی دور است و دانش‌آموز باید نزدیک به 2 ساعت پیاده روی کند تا به یک روستا برسد. آموزش و پرورش هیچ نظارتی نسبت به این موضوع ندارد که حتی کمک هزینه سرویس مدرسه بدهد. حیوانات درنده هر لحظه دانش آموزان را تهدید می‌کنند و جاده‌ها هم معمولا با اولین برف و باران بسته می‌شوند. این‌ها عاملانی هستند که دانش آموزان را به سمت ترک تحصیل سوق می‌دهند و آموزش و پرورش برای آن‌ها هیچ برنامه ریزی ندارد.»
>در بحث آموزش، عدالتی وجود ندارد
او درباره عدالت آموزشی می‌گوید: «من به عنوان کسی که با محرومیت در آموزش از نزدیک
سر و کار داشتم، وقتی یک مدرسه را در شهر می‌بینم که کولر گازی دارد در حالی که چند خیابان آن طرف تر یک مدرسه‌ای وجود دارد که حتی پنکه هم ندارد و بچه مجبور است در گرمای مهر ماه سر کلاس بنشیند، مطمئن می‌شوم که در بحث آموزش، هیچ عدالتی وجود ندارد. در مدارس نمونه دولتی همه جور امکاناتی وجود دارد اما در مدارس دولتی حداقل‌ها هم به زور وجود دارد. حالا همین را بیاوریم در روستاهای محرومی که حتی حداقل‌های آموزشی هم ندارند، کدام عدالت آموزشی این طور است که در یک مدرسه حتی سرویس بهداشتی و آب و برق و گاز وجود نداشته باشد؟ کدام عدالت آموزشی باعث می‌شود که دانش آموز در مدرسه آب شرب نداشته باشد؟ بچه‌های مدارس در روستاها حتی برای دستشویی هم به خارج از مدارس می‌روند، آب شرب ندارند! اینها مسائلی هستند که نشان می‌دهد عدالتی در بحث آموزش وجود ندارد.»
با همه این اوصاف مشخص است که عدالتی در بحث آموزش کشور وجود ندارد و عزمی هم برای پرداختن به این موضوع وجود ندارد و با همه این کمبودها و سختی‌ها باز هم یک سال تحصیلی جدید شروع می‌شود و مسلما باز هم هیچ مسئولی پاسخگوی کمی‌ها و کاستی‌ها نخواهد بود.