مهر؛ ماهی روشن به نور علم

  مهر دستان مهربان رفتگری است که جارویش روی زمین با برگ‎ها بازی می‎کند. مهر، دستانِ زحمت کش مردی است که بعد از سه ماه درِ مدرسه را باز می‎کند.  مهر، آغاز صدا و پایان سکوت در کلاس‎های درس است. آغاز محبت‎های دوستانه، شروع نشستن‎های تنگِ هم پشت میز چوبی که یک تابستان خاک روی‎شان نشسته‎است.  مهر، مهر معلمی است که تخته‎سیاه انتظارش را می‎کشد و دفترها منتظرند تکلیف‎شان را معلوم کند. علم او هم در انتظار شاگردان جدید و پراشتیاق است. زمین لحظه‎شماری می‎کند برای سکوت کلاس و تق‎تقِ کفش‎های معلم که میان میزها قدم برمی‎دارد. مهر، آغاز 9 ماهی است که لحظه‎های خوب را در خود جا داده‎است؛ ماهی که به نور علم روشن است.   به‎مناسبت شروع سال تحصیلی با یک ناظم گفت‎وگو کرده‎ایم  ناظم باید رفیق بچه‎ها باشد  اشکان محمودی |  خبرنگار افتخاری جوانه  
 تصویری که از یک ناظم در ذهن خیلی‎های‎مان نقش بسته، شخصی خشک و عصبانی است که تنها موضوع مهم برای او، فقط و فقط نظم و قانون است. امروز با یک ناظم همکلام می‎شویم تا با خصوصیات اخلاقی و مشکلات و دغدغه‌های این شغل در آستانه سال تحصیلی جدید آشنا شویم.  خودتان را معرفی کنید. سیدهادی نجفی هستم. 50 ساله‎ام و نزدیک به 30 سال سابقه فعالیت فرهنگی آموزشی دارم. رشته تحصیلی‎ام، کارشناسی مهندسی منابع طبیعی است و چند سالی است که در سمت ناظم مشغول به کارم.   به نظر شما چرا تصویر ناظم‎ها در ذهن خیلی  ازدانش‌آموزان معمولاً شخصی  سخت گیر است؟ ناظم‌ها و معاون‎ها طرفدار مسائل انضباطی هستند و دانش‎آموزها را به رعایت آن‎ها ملزم می‌کنند. در روزهای اول سال تحصیلی که ناظم‌ها قوانین و مقررات مدرسه از جمله کوتاه کردن موها، پوشیدن لباس فرم و کارهایی را که برای دیگران آسیب‌رسان است، به دانش‌آموزان گوشزد می‌کنند، ممکن است بعضی‌ها دچار ترس و اضطراب شوند.اما این مسائل صرفاً برای کمک به خود دانش‎آموزهاست و در یادگیری مسائل اخلاقی و انضباطی آن‌ها تاثیر مثبت می‌گذارد.   در کودکی فکر می‌کردید که ناظم شوید؟ دیدتان به ناظم‌ها چه بود؟ اصلا فکر نمی‌کردم که یک روز ناظم شوم. من از بچگی به دلیل این‌که همواره مسائل انضباطی را رعایت می‌کردم و در امور مدرسه با ناظم‌ها همکاری داشتم، به آن‌ها به عنوان دوست خودم نگاه می‌کردم و گوش کردن به حرف‎های‎شان را به نفع خود می‌دانستم.     معمولاً دانش‌آموزان معلم‎ها را با یک خصلت خاص به یاد می‌آورند. می‌خواهم بدانم شما و معلم‎ها  هم پشت سر ما از این‎کارها می‎کنید؟ همان‌طور که دانش‌آموزان پشت سر معلم‎ها و ناظم‎ها، درباره رفتارهای آن‌ها با هم صحبت می‌کنند یا با شیطنت القابی را به آن‌ها نسبت می‌دهند، ما هم در زنگ‌های تفریح علاوه بر اوضاع تحصیلی و انضباطی و مشکلات دانش‌آموزان درباره رفتار، پوشش ظاهری و سایر ویژگی‌های آن‌ها صحبت می‌کنیم تا اگر لازم باشد به دانش‌آموزی تذکر داده یا از او تقدیر شود. البته ما برای دانش‌آموزان از القاب استفاده نمی‌کنیم. (خنده)   برای تشویق و تنبیه دانش‌آموزان چه می‌کنید؟ برای تشویق دانش‌آموزان، هم آن‌هایی که از لحاظ انضباطی پیشرفتی دارند و هم افرادی که در درس به موفقیتی می‎رسند، در هر ترم جوایزی اهدا می‌شود. برای تنبیه دانش‌آموزان هم من معمولا آن‌ها را با کارهای خودشان تنبیه می‌کنم. برای مثال اگر کسی شاخه یا برگی از درختان بکند، او را مجبور می‌کنم چند گلدان به مدرسه بیاورد یا اگر کسی در مدرسه زباله بریزد، او را مجبور به جمع کردن زباله‌های حیاط می‌کنم.   از نظر شما خصوصیات یک ناظم خوب چیست؟ به نظر من ناظم باید گوش شنوای دانش‌آموزان و زبان گویای آن‎ها باشد و به مشکلات‎شان گوش دهد. اگر دانش‌آموزان، ناظم را دوست خود بدانند و مشکلات‌شان را با او در میان بگذارند، مطمئنا به حرف‌های او هم بیشتر گوش می‌دهند.  با دوستان ما در جوانه، حرفی دارید؟ از بچه‎ها می‌خواهم چه در مدرسه و چه در خانه همواره نظم و انضباط را رعایت کنند زیرا نظم سرلوحه تمام کارهای انسان است.در ضمن، دانش‌آموزی که در کارهایش نظم داشته‌باشد، در درس و زندگی هم موفق خواهدبود.       فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلن دیگر چیست؟  دوستِ انسانی‎خوانده خوش‎ذوق ما، متن بامزه‎ای به سبک نویسنده‎های قدیمی نوشته؛ هم از اهمیت انتخاب رشته گفته هم از حجم حفظ ‎کردنی‎ها گلایه کرده زینب بخت‎پرور|  ۱۶ ساله  نوجوانی بودم در دبیرستان قدیم. خوش‎خوشانم بود در آن روزها. ناگهان در بین راه، یک دبیر آشنا، سخنی بر من بگفت، کلماتش جفت‎جفت. سخن اش این‎گونه بود: گرندانی رشته‎ات، راه و رسم و پیشه‎ات، به چه کارت هست این اندیشه‎ات؟ برق از چشمم جهید، خواب از ذهنم پرید، چشمان خفته‎ام غیر از آن جمله دگر هیچ ندید. گوش‎هایم کر مادرزاد شد، ضربانم تند و پرتکرار شد، دست‎هایم سست و دل بی‎تاب شد. خلاصه روزها گذشت. سر گذاشتم به بیابان و دو سه دشت.  روزی از همان روزها آن دبیرآشنا، من را بدید. صحبت اش با من چه گل‎ها انداخت. دو، سه فرم انتخاب پیش رویم بینداخت، لحظاتی که گذشت، فرم‎هارا گشتم، رشته‎ای را یافتم. ذهن، مدهوش و روحم بی‎هوش شد. خودم عاشق و آن معشوق شد. تقدیرم آن‎گاه معلوم شد. «انسانی» شد عشق و جان و پیشه‎ام. حال در این اندیشه‎ام که در این راه دراز، نیست مرا همراز که بگویم راز دل. داد دل سر می‎نهم از برای حفظیات. ای معلم، جان ما اندکی رحم ات بیاد! خب مرا چه که ایکس کجاست؟ یا فلان سلسله را چند قلمرو داراست؟ خب مرا چه ریشه این فعل چیست؟ فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلن دیگر چیست؟ خب مرا چه نسبت انسان و گل، مطلق‎ است یا که جزئی‎ است ز کل؟       دوباره رفاقت!  طرفدارهای پاییز و مدرسه، در صفحه ویژه ما دستِ بالا را دارند. رفیقِ شاعرپیشه ما، ذوقش را از آمدن مهر با ما شریک شده‎است رومینا روحانی | 14ساله  برگ‌های درختان رنگ خزان به خود می‌گیرند، نسیم پاییزی چنگ در زلف درختان می‎زند، خورشید هم زودتر از همیشه غروب می‎کند. پاییز می‎آید و ساقدوش‌هایش، مهر، آبان و آذر همراهش می‎آیند. مهر که می‌آید یکنواختی زندگی کم‌رنگ می‌شود و تلاطمی جدید را به حیات وارد می‎کند. مهر که می‌آید ابتدا گره از در مدرسه می‌گشاید، سپس در شهر می‎چرخد و زنگ تلاش و بیداری را به صدا درمی‎آورد. مهر که می‎آید دوباره قلب هزاران جوانه دانایی با هستی مدرسه پیوند می‌خورد.  دوباره رفاقت‌ها، دوستی‌ها و دوستداری‌ها جان می‌گیرند و با صمیمیت، بار دیگر تبسم و لبخند بر لب‎ها جاری می‌شود. دانش‌آموزان در مدرسه مهربانی می‌کنند و مهربانی می‌بینند، امید می‌دهند و امید می‌گیرند و همین شیرینی‌ها و زیبایی‌هاست که برای همیشه در خاطر آن‎ها ماندگار می‌شود. مهر که می‌آید دوباره عطر خوش علم و دانش روح‌ها را شادابی می‌بخشد.کودکان و نوجوانان در مدرسه پی یادگیری علوم می‎روند و دریچه‌های تازه‌ای از حکمت به روی‌شان باز می‎شود، می‎کوشند و فرامی‌گیرند و گاهی طعم شکست و گاهی پیروزی را در نبرد با آزمون و امتحان می‎چشند. دوباره یار مهربان، می‌شود همدم‎شان. مهر که می‌آید دوباره یاد مدرسه را برای پیر و جوان زنده می‌کند، یاد مدرسه‌ای که اگرچه در ظاهر تلخ و سخت است اما درونش شیرینی‌هایی نهفته است که بعدها درکش می‌کنیم. مهر که می‌آید شهر را با قلم‌موی طلایی و ارغوانی‎اش، رنگ می‎زند.      
راه های ارتباط با جوانه :  شماره پیامک 2000999 شماره تلگرام 09354394576 تلفن تحریریه 05137634000        ایده و اجرا :  مریم ملی ، سعید مرادی