راهکار خروج عربستان از بن‌بست

سرهنگ «ترکی المالکی» سخنگوی وزارت دفاع عربستان در یک نمایش رسانه‌ای با نشان دادن بقایای پهپادهای یمنی که به دو پالایشگاه آرامکو در بقیق و خریص اصابت کرده‌اند، این حملات را علیه انسانیت و تجاوز به جامعه بشری معرفی کرد و از جامعه جهانی خواست به مقابله با عاملین حملات پهپادی بپردازند. خبرنگارانی که فرصت طرح سئوال پیدا کردند، ناتوانی عربستان علیرغم آنهمه هزینه‌های نظامی در جهت خنثی کردن این حملات پهپادی ارتش یمن را «شرم‌آور» دانسته و پرسیدند چرا سعودیها نتوانستند حتی یک فروند از این پهپادها را سرنگون کنند و از بزرگترین پالایشگاه جهان حفاظت نمایند؟
سخنگوی وزارت دفاع عربستان که حتی در پاسخگوئی به خبرنگاران دست‌چین‌شده در این نمایش رسانه‌ای هم غافلگیر شده و به لکنت افتاده بود، ارتش عربستان را بسیار توانمند معرفی و ادعا کرد بحران را مهار کرده است! علاوه بر این، وزارت نفت عربستان هم ادعا کرده گویا از بحران عبور کرده و صدور نفت عربستان به حالت عادی برگشته و به تعهداتش در قبال مشتریان نفت و فرآورده‌های نفتی، گازی عمل می‌کند. اما ناظران و کارشناسان بین‌المللی درباره هر دو ادعای سعودیها تردیدهای جدی دارند و معتقدند کاملاً بعید است سعودیها بتوانند حتی در ماههای آینده هم بحران ناشی از حذف 7/5 میلیون بشکه نفت از صادرات خود را جبران کنند. بعلاوه حتی احتمال جایگزینی «نفت سنگین» به جای «نفت سبک» حذف شده از گردونه صادرات نفت عربستان هم به سادگی امکان‌پذیر نیست و مهمتر آنکه جوابگوئی به مشتریانی که پالایشگاهها و مصرف خود را با «نفت سبک» تنظیم کرده‌اند، امکان‌پذیر نیست و اقدامی زمان‌بر و پرهزینه و حتی غیرممکن است.
واکنش‌های جهانی در قبال این پدیده غیرمنتظره برای دربار سعودی بسیار ناگوار بوده و آنها را در شوک بزرگی فرو برده است. جای تعجب هم نیست که چرا کسی حاضر نیست به جای سعودیها تصمیم بگیرد و برای حل مشکلات فزاینده‌ای که خودشان به وجود آورده‌اند، وارد عمل شود.
استراتژی تبلیغاتی ریاض بر این نکته استوار بود که بحران آرامکو را یک فاجعه جهانی معرفی کند و دیگران به جای آن به مقابله برخیزند ولی بسیار زود فهمید که این بازی رسوا هم جوابگو نیست و نمی‌تواند راهگشا باشد و سعودیها را از این بن‌بست خارج کند. سعودیها در کاخهای شیشه‌ای نشسته‌اند و علیه یمنی‌ها به هر جنایتی متوسل شده‌اند ولی باید می‌دانستند که سنگ‌پرانی از درون کاخهای شیشه‌ای عاقلانه نیست و روزی با پاسخ مواجه می‌شود.


موضوع مهمتر اینکه سعودیها اصرار دارند اصل صورت مسئله یعنی بازخورد جنایات جنگی خود در یمن را پاک کنند و به جای آن موضوع نفت و نیاز جامعه جهانی را مطرح و بزرگنمایی کنند. آنهم در جنگی که در مقیاس جهانی، به کلی غیرقابل دفاع و توجیه است و آخرین مدافعش یعنی جان بولتون هم از کاخ سفید اخراج شده است. کاملاً قابل درک است که سعودیها به کلی تنها مانده‌اند و چاره‌ای جز تجدیدنظر در قبال این وضعیت بحرانی و شکننده ندارند.
سفر مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا به ریاض هم دقیقاً برای انعکاس همین دیدگاه واشنگتن بود که انتظار ورود آمریکا به جنگی تازه به حمایت از سعودیها را از ذهن خود خارج کنند. طبعاً در چنین شرایطی که ریاض در یک بن‌بست خودساخته قرار گرفته و ائتلاف سعودی هم به کلی ازهم پاشیده، چه باید کرد و برای خروج از بن‌بست، از کجا باید شروع کرد؟ روشن است که سعودیها به جائی رسیده‌اند که فریادرسی را برای خود باقی نگذاشته‌اند و تمامی طرحها برای پایان دادن به جنگ احمقانه علیه مردم مظلوم یمن را نادیده گرفته و به پیشنهادات پرتعداد دیگران برای مختومه کردن جنگ یمن بی‌اعتنا بوده‌اند.
اصرار بن‌سلمان ولیعهد شرور سعودی برای تشدید عملیات جنگی و حملات وحشیانه به بندر الحدیده و سایر نقاط یمن، سعودیها را بیش از پیش در باتلاق یمن فرو می‌برد در حالی که بحران کنونی سعودیها راهکار ساده‌ای دارد و آن پذیرش فوری و قطعی آتش‌بس و پایان دادن به جنگ خانمانسوز یمن است. چرا که در غیراینصورت لجاجت و کینه‌توزی بدفرجام سلمان و فرزندش در ادامه این بازی رسوا، اراده و انگیزه بیشتری به ارتش یمن و نیروهای مقاومت می‌دهد تا با نشان دادن ضرب شست بیشتر در انجام رفتارهای تلافی‌جویانه به آنها بفهمانند که راهکار خروج از بن‌بست چیست. یک اصل حکیمانه هم دقیقاً همین را گوشزد می‌کند و آن اینکه با کسی که نمی‌توانی بجنگی، دوستی کن. این راهکار حکیمانه به عقل و منطق نزدیکتر است و مصالح منطقه و ملتها را بهتر تامین می‌کند.