چرا شهریار، مگر حافظ و فردوسی نبودند؟

الهه آرانیان- شعر را اگر از ما ایرانی‌ها بگیرند، انگار جوهرۀ کلاممان را گرفته‌اند. شعر در زندگی ما پررنگ است و تمام قد حضور دارد. در روزگار قدیم که خبری از اینترنت و وسایل ارتباط جمعی نبود، این اهمیت و نقش، بیشتر هم بود؛ چرا که در آن زمان شعر مثل یک رسانه برای مردم تولید محتوا می‌کرد. به دلیل همین شعر‌دوستی‌مان، یک روز را در تقویم به نام روز شعر و ادب فارسی نام گذاری کرده‌اند؛ آن هم سالروز درگذشت شهریار، غزل‌سرای بزرگ معاصر؛ شاعری که به فارسی و ترکی شعر می‌سرود و تا آخر، پای ایران و زبان فارسی و فردوسی و حافظ ایستاد. با دکتر میلاد عظیمی، استاد زبان و ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، درباره شهریار و شعرش و وضعیت شعر و ادبیات در ایران گفت‌وگو کرده‌ایم.
پاسخ جالب شهریار به نقد سایه
دکتر عظیمی خودش را یکی از طرفداران شعر شهریار معرفی می‌کند. او که به همراه همسرش حدود شش سال همنشین سایه(هوشنگ ابتهاج) بوده و حاصلش را به نام «پیر پرنیان‌اندیش» منتشر کرده است، سخنش درباره شعر شهریار را با خاطره‌ای از زبان ابتهاج شروع می‌کند: «نه این که معتقد باشم شهریار هر چه گفته خوب است. خودش نیز چنین ادعایی نداشت. سایه می‌گفت به شهریار می‌گفتم شهریار جان! این چه شعری است که گفته‌ای؟ یا این بیت را چرا این‌طور گفته‌ای؟ شهریار هم جواب می‌داد: سایه! نگران نباش. روزگار غربال به دست دارد و شعرهای بد را کنار می‌زند. وقتی غربال به دست بگیرید و شعرهای ناخوب شهریار را کنار بگذارید، تعداد زیادی شعر خوب باقی می‌ماند. شهریار را به عنوان یک شاعر با عاطفه، بسیار دوست دارم و این‌قدر شعر خوب دارد که من را متأثر کند».
از خراسان تا آذربایجان، زیر سایه زبان فارسی


این استاد ادبیات درباره این که عده‌ای از نام گذاری روز شعر و ادب فارسی به نام شهریار انتقاد می‌کنند، می‌گوید: «به نظر من تا موقعی که فردوسی هست، روز شعر و ادب را نمی‌شود به کس دیگری در ایران داد. حتی به سعدی هم نباید داد، اما مسئله دیگری هم هست. شهریار یک شاعر ترک زبان است و مردم اشعارش را دوست دارند. همیشه یک عده دشمن زبان فارسی و تمامیت ارضی ایران بوده‌اند که روی مسائل قومیتی سرمایه‌گذاری کرده‌اند. به نظر من این انتخاب خوش‌سلیقگی بوده است. شهریار شاعر وطن پرستی بود و نسبت به زبان فارسی غیرت داشت. او اگر می‌خواست کمی رندی کند، می‌توانست با استفاده از محبوبیتی که با منظومه حیدر بابا به دست آورد، خیلی موج‌سواری کند، ولی واقعاً پای زبان فارسی و ایران ایستاد. در نتیجه، به نظرم نوش جانش. او شاعر شریفی بود و عاطفه تمیزی داشت؛ چقدر اشعار زیبا و غزل‌های عاشقانه لطیف دارد. مگر همین «علی ای همای رحمت» شعر کمی است؟ «ای وای مادرم» مگر کم است؟ بگذارید روز شعر و ادب فارسی به نام یک شاعر تُرک زبان باشد تا همه بدانند در عشق به زبان فارسی تفاوتی میان یک خراسانی و یک ترک زبان وجود ندارد. همه‌مان ایرانی هستیم و زیر سایه زبان فارسی».
باندبازی داریم، مافیا نه
دکتر میلاد عظیمی در پاسخ به این که آیا در ادبیات ایران مافیا وجود دارد، می‌گوید: «نه. شاید 30 سال پیش چنین چیزی بود، اما امروزه باندبازی هست. بالاخره عده‌ای با سلایق مختلف شعری هستند و به دلیل هم‌سلیقگی همدیگر را بیشتر حمایت و تبلیغ می‌کنند، اما مافیا به آن معنا من فکر نمی‌کنم باشد». او همچنین معتقد است اقبال جامعه به خواندن شعر کم نشده است: «اعتقاد ندارم اقبال به شعر کم شده است. الان شعر خواننده خودش را دارد و مردم با سلایق مختلف، با شعر زندگی می‌کنند و ورد زبانشان هست. ممکن است سلایق شعری تنزل کرده باشد، ولی به هر حال به نظر من شعر هنوز در جامعه ما زنده است. البته ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که مردم کم کتاب می‌خرند و کم کتاب می‌خوانند. من یادداشتی نوشته‌ام درباره جمال میرصادقی، نویسنده برجسته که کتاب‌هایش با شمارگان 300 تجدید چاپ شده است و این ننگ است».
در جست‌وجوی شعر با عاطفه
این پژوهشگر ادبیات فارسی شعر امروز را از نظر محتوا قوی می‌داند و از نظر ساختار ضعیف. او می‌گوید: «شعر امروز تا جایی که حداقل من رصد کرده‌ام، محتوا محور است. شاعران درباره همه نوع محتوا از اجتماعی، سیاسی، مذهبی و... حرف می‌زنند و شاید یکی از آسیب‌ها توجه نکردن به ساختار شعر و زبان آن است». میلاد عظیمی یکی از ویژگی‌های شعر خوب را داشتن عاطفۀ قوی می‌داند و می‌گوید: «شعر خوب شعری است که تأثیرگذار و عاطفه و زبانش قوی باشد. برای من قالب غزل و قصیده و نیمایی و رباعی با شعر سپید تفاوتی ندارد. در نتیجه هر شعری را که زبان خوبی داشته باشد و عاطفه خوبی و من دلم بخواهد مکرر بخوانم، می‌‌پسندم. من به دنبال شعر خوب هستم، ولو این که آن آدم از نظر فکری و سیاسی با من هم عقیده نباشد».