سلبریتی هایی که عزت نفس کودکان را لگدمال می کنند

«کمک کردن، آداب دارد؛ درست نیست که بچه‎ها را ردیف کنیم، بگوییم شما کفش ندارید، من آمدم کمک‎تان کنم. ازشان فیلم و عکس هم بگیریم. خود من هم اوایل این کار را می‎کردم. بهم تذکر دادند، تجربه کردم، فهمیدم آسیب دارد و دست برداشتم. این کار، لگدمال کردن عزت مردم است. تنبل کردن مردم است». این‎ها را «اسماعیل‎آذری‎نژاد»، در ادامه و برای تکمیل توئیت بحث‎برانگیزش می‎گوید. روحانیِ قصه‎گو که چندسالی است کارش شده دست قصه خواندن برای بچه‎ها در روستاهای محروم، چندروز پیش در حساب توئیترش نوشت: «در اینستاگرام برخی شاخ‎ها رفتند سیستان‎وبلوچستان. کودکان را به صف می‎کنند؛ لوازم‎التحریر، کیف و لباس می‎دهند. به خدا بچه‎ها را گدا می‎کنید، تحقیر و توزیع فقر است...». طرفداران سلبریتی‎های اینستاگرامی، به جوش و خروش افتادند که نیت‎شان خیر است و نباید ایراد بگیریم و بحث‎هایی هم درگرفت درباره این‎که اصل، رفع فقر و محرومیت است یا حفظ احترام و عزت آدم‎ها. آذری‎نژاد، طرفدار دیدگاه دوم است و طبق تجربه سال‎ها فعالیت در روستاها از عقیده‎اش دفاع می‎کند و به زندگی سلام می گوید: «به محض وارد شدن به روستا، کوچک و بزرگ می‎آیند دور ماشین و می‎پرسند چی داری؟ چی آوردی؟ با تعدادی از دوستان رفته‎بودیم روستای دورافتاده‎ای که می‎دانستم به‎لحاظ آموزشی ضعیف است. ایام امتحانات بود و یکی از دوستانِ معلم، همراه‎ ما آمده‎بود تا با بچه‎ها درس کار کند. یکی از بزرگان روستا، پرسید چی آوردی؟ گفتم آمدیم قصه بخوانیم و با بچه‎ها درس کار کنیم. باتندی گفت جمع کن برو! فلانی می‎آید لباس و کفش می‎آورد. تو آمدی قصه بخوانی؟ قصه به چه درد می‎خورد؟ از این قبیل رفتارها بسیار دیده‎ام. پارسال معلم‎های روستایی گفتند پول کتاب درسی بچه‎ها را بده. گفتم اگر امسال بدهیم، سال آینده هم باید این کار را بکنیم. جواب دادند اتفاقا چون سال قبل هزینه کتاب بچه‎ها را پرداخت کرده‎ایم، الان دیگر اولیا برای خرید کتاب پول نمی‎دهند. خب این روند اگر ادامه پیدا کند، پدرومادرها به آموزش بچه‎های‎شان هیچ توجهی نمی‎کنند. حداقل کار این بود که افراد نیازمند شناسایی شوند. به‎علاوه باید از اولیا می‎خواستند ولو 2000تومان برای کتاب درسی بچه‎شان هزینه کنند. بعضی‌ها عادت کرده‎اند به دریافت کمک. من منکر این نیستم که در کشورمان نیازمندهایی داریم که از پس خرید کتاب و دفتر مدرسه بچه‎شان هم برنمی‎آیند ولی شیوه توزیع، مهم است. کمک کردن، نباید عزت نفس طرف مقابل را تخریب کند. درست نیست که به همه مردم روستا، فقیر و دارا کمک کنیم. آسیب‎هایی برای بچه‎ها و پدرومادرهای‎شان دارد. جرئت هم نداریم انتقاد کنیم. جواب می‎دهند کشور را خوردید و بردید. در این دو، سه‎روزه [بعد از توئیتِ بالا] کلی فحش بهم داده‎اند. منکر اهداف خیرخواهانه دوستان نیستیم. به مناطق دوردست می‎روند، زحمت می‎کشند اما به چه قیمتی؟ نشان دادن عکس بچه‎ و لگدمال کردن عزتش؟ برای رفع محرومیت، کارهای زیادی می‎شود کرد؛ افراد را توانمند کنی و شغل ایجاد کنی. اگر نمی‎توانی و مخاطبت کودک است، برای درازمدتش کاری بکن. من برای بچه قصه می‎خوانم، به پرورش فکر و خلاقیت اش کمک می‎کنم که فردا، بفهمد وضع موجود روستایش خوب نیست و برای تغییرش کاری بکند؛ آن هم نه به شیوه سنتی پدرانش که به روش خلاقانه خودش. بچه در روستای محروم و حاشیه شهر در دل آسیب‎های اجتماعی فراوانی زندگی می‎کند. اگر می‎توانم باید مهارت اجتماعی بهش یاد بدهم، اگر نمی‎توانم کفش و کیف می‎دهم اما به چه شیوه‎ای؟ بچه با کفش پاره می‎تواند مدرسه برود اما اگر عزتش لگدمال شود، دانش‎آموز موفق و رشدیافته‎ای نمی‎شود. کمک‎ها را می‎شود به مدیر و معلم مدرسه سپرد تا در قالب هدیه به بچه‎ها بدهند و بچه، دربرابر تلاش‎اش آن را دریافت کند».