اعتراض مطهری به پرونده‌سازی کیهان

آرمان ملي: حسين شريعتمداري، مدير مسئول کيهان، روز شنبه در مطلبي با عنوان «گزارش خبري تحليلي» در رابطه با مرحومه سحر خداياري خواستار برخورد با دو نماينده مجلس به دليل اظهارات‌شان درباره ماجراي خودسوزي وي شد. او در مطلبي در اين روزنامه نوشت: از برخي وب‌سايت‌ها و... به اصطلاح سلبريتي‌هاي بي‌شخصيت انتظاري نيست ولي اين اقدام زشت و سخيف از کساني که عنوان نمايندگي مردم را - ‌به‌حق يا به ناحق ‌- بر پيشاني خود نهاده‌اند، قابل توجيه نيست. شريعتمداري تاکيد کرد که اقدام اين دو نماينده مجلس نبايد از سوي مراجع ذي‌صلاح ناديده گرفته شود و نمايندگي مجلس آش کشک خاله نيست که نظام جمهوري اسلامي چاره‌اي جز تحمل آن نداشته باشد. روزنامه کيهان همچنين مدعي شد احتمال دارد خودسوزي سحر خداياري توسط برخي از جريانات ضد‌انقلاب داخلي برنامه‌ريزي شده باشد. روز گذشته علي مطهري به اين موضوع واکنش نشان داد و آن را قضاوت نادرست کيهان درباره نيت خود خواند. اين عضو فراکسيون اميد مجلس شوراي اسلامي نوشت: محتواي اصلي و جان کلام اينجانب در آن توئيت اين بود که چرا موضوع به اين کم‌اهميتي که با چند کلمه نصيحت متهم خاتمه مي‌يافت به دادگاه انقلاب که جاي رسيدگي به اقدامات مسلحانه و مواد مخدر و مانند آن است ارجاع شده است تا چنين حادثه‌اي رخ دهد؟ ولي متأسفانه مسئولان مربوط به جاي پاسخ به اين سؤال، موضوع را بردند روي اين مطلب که اساساً حکمي درباره او صادر نشده است، پس ما مسئوليتي نداريم. چند روز بعد از بستري شدن سحر در بيمارستان گفتند فردي در دادگاه انقلاب به او گفته حکم تو شش ماه حبس است و او خودسوزي کرده. بعد از فوت سحر گفتند خير، او گفته حکم تو در صورت اثبات، شش ماه حبس است. در توئيت من هم آمده بود که او بعد از شنيدن اين خبر خودسوزي کرده، اشاره‌اي به اين که حکم دادگاه صادر شده بوده يا نه، نشده بود. بعداً سخنگوي قوه قضائيه گفت حتي همين هم نبوده است.
اطلاع‌رساني نادرست کيهان
مطهري خطاب به کيهانيان تصريح کرد: ‌تصديق مي‌کنيد که با اين وضع اطلاع‌رساني، زمينه براي استفاده رسانه‌هاي مخالف فراهم مي‌شود. تا زماني که حکومت، وجدان جامعه را قانع نکند فضا براي آنها مهياست و نمي‌توان گفت هيچ کس اظهارنظر نکند و از حقوق ملت دفاع نکند چون آنها بهره مي‌برند. اگر قوه قضائيه در همان ساعات اول فوت سحر گزارش منصفانه‌اي مي‌داد زمينه بهره‌برداري دشمن از بين مي‌رفت. اکنون نيز دير نشده است، لازم است قوه قضائيه که خوشبختانه اصلاحات خوبي در آن آغاز شده است به اين سؤالات پاسخ دهد:
چرا حادثه‌اي به اين کم‌اهميتي به دادگاه انقلاب ارجاع شده و چه کسي ارجاع داده است؟


اگر نه حکمي براي سحر صادر شده بوده و نه کسي به او خبر شش ماه حبس را داده است پس چرا او اقدام به خودسوزي کرده است؟
اگر صرفاً بيماري رواني علت اين خودسوزي بوده چرا آمده مقابل دادگاه انقلاب اين کار را انجام داده و مثلاً در همان قم اين کار را نکرده است؟
اگر او بيمار رواني بوده چرا همان ابتدا پرونده مختومه اعلام نشده و دادگاه براي مداواي او اقدام نکرده است؟
آيا با رضايت پدر متوفي ساير افراد و نهادهاي جامعه مسئوليتي براي پيگيري موضوع ندارند؟ ممکن است پدري بخواهد دخترش را زنده به گور کند، آيا ديگران بايد سکوت کنند و بگويند اختيارش را دارد؟ پدر که مالک دختر نيست و دختر هم کنيز و مال او حساب نمي‌شود.