عروس شدی مبارکه!

دختری ده ساله را تجسم بفرمایید! دختری که هنوز از عروسک بازی سیر نشده.... هنوز ناناز بابا و عزیز دل مادر است.... دختری که هنوز مدرسه می‌رود و زنگ‌های تفریح را در کنار دوستانش می‌خندد و بازی می‌کند. فرقی ندارد کجا باشد؛ کهگیلویه،آذربایجان،خراسان و خوزستان...دختر ده ساله کودک شمرده می‌شود. اینکه خانواده به ازدواجش به هر دلیلی رضایت داده‌اند بماند اما چرا پسری ۲۵ یا ۳۰ یا حتی ۲۰ ساله به خود، جسارت ازدواج با دختر بچه‌ای را می‌دهد؟ کدام عرف می‌پذیرد که دختر بچه‌ای ده ساله ازدواج کند؟
عده‌ای شاید بگویند در عرف ما این بد نیست! قدیم الایام هم دختران را زود شوهر می‌دادند! اما آیا ما باید دنباله‌رو گذشته باشیم؟ دختری ده ساله، اگر خندان سر سفره عقد نشسته از شادی ازدواج نیست. او درکی از ازدواج و زندگی مشترک ندارد همه چیز برای او نظیر یک بازیست. دختر ده ساله امروزی تصوری از خیلی مسائل ندارد در حالیکه پسر ۲۰ یا ۲۵ ساله مردی شده و درک کاملی از خیلی موارد دارد. دختر ده‌ساله همین که فکر کرده عروس خواهد شد خندیده و شاد شده اما نمی‌داند زندگی مشترک چیست؟هنوز با خیلی مفاهیم بیگانه است.
چرا باید کودک را به ازدواج در آوریم؟ مگر دختر حائز شرایط ازدواج کم داریم؟ فردا اگر این دختر زود مادرشود چه خواهد شد؟ مادری کودکی بر کودکی دیگر.....کاری به این هم نداریم که زایمان در سن پایین چه خطراتی برای مادر دارد. کسی که این دو را به عقد هم در می‌آورد نیز مسئول است چرا که می‌بیند و چشم می‌بندد بر این کودک آزاری. بیایید درپوش سر هر چیزی نگذاریم. بله ازدواج یک راهکار برای مرتفع نمودن نیازها در سن مناسب است. این استدلال را در بوق و کرنا نکنیم تا توجیهی شود بر کودک همسری. دختر نه یا ده ساله کودک است. اگر قرار باشد با هر نیازی هر عملی اتفاق بیفتد ‌که سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. هر چه بوده و هر چه هست نه به کودک همسری. این آنچیزیست که باید محکم با آن در حدود قانونی مقابله نمود.