خاموشی گوش شکسته‌ها در نور سلطان!؟

 ریاضت جانخراش دوبنده پوش‌های آریایی در "نور سلطان" با حسرت مواجه شد تا فرنگی کاران وطنی صدای خسته شیپور ناکامی‌را بشنوند و زیر رعد و برق شکست به افق‌های مه آلود خیره شوند و به تک مدال برنز عبدولی بسنده کنند.اندیمشکی غیوری که در واپسین ساعات با در هم شکستن رقیب اوکراینی آبروداری کرد. پایتخت چشم نواز قزاقستان آرمانشهر پسران "بنا" نبود.آن‌ها یکی پس از دیگری اسیر فیتوها و سالتوها و باراندازهای حریفان بد بدن شدند تا با هزار شمع سوگوار هم از مدال‌های رنگارنگ دور بمانند و هم در برابر کرشمه ویزای المپیک سکوت پیشه کنند و دم نزنند.پس از سرگردانی ناصرپور و کاویانی نژاد دو سفیر کشتی ایران در کوچه‌های بن بست نورسلطان همه امیدها به میثم دلخانی بود تا با میخکوب کردن استپان ارمنی طلسم را بشکند و یک برنز ناقابل به اردوی ایران هدیه دهد و فانوس‌های زنگار بسته را روشن کند.
اما این اتفاق هم بر روی تشک لاجوردی روی نداد و مرد سوم جوانان دنیا برابر حریف چغر زانو زد تا سهم ما از وزن ۶۳ کیلوگرم تنها عنوان پنجمی‌باشد و در تلخ ترین روز کشتی فرنگی نومیدانه در آرزوی رسیدن به ساحل رستگاری بمانیم و پاروهای فلج و قایق‌های شکسته ما را به مقصد رهنمون نکنند.
اینکه چطور شد در التهاب چراغ‌های قرمز پروژه جوانگرایی محمد بنا نتیجه دلچسبی برجای نگذاشت و...