رشت الکتریک را بالا کشیدند برای کارگران هفت‌تپه ‌اشک تمساح می‌ریزند!

سرویس سیاسی ـ
عبدالله ناصری، مشاور رئیس‌دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه همشهری گفت: «گزینه پذیرش بسته پیشنهادی ماکرون از طرف ترامپ می‌تواند مسیر مذاکره را شکل دهد، چرا که گزینه بازگشت به برجام اگر چه ایده آل است اما به نظر من منتفی است و با توجه به روحیات و نگرشی که از ترامپ دیده‌ایم، گزینه بازگشت به برجام واقع بینانه نیست. عدم مذاکره هم راه توسعه و تنفس مردم را به مرور از بین می‌برد؛ بنابراین می‌توان به گزینه پذیرش پیشنهاد ماکرون امیدوار بود. چرا که اروپایی‌ها علاقه دارند در این قضیه، جایگاهی داشته باشند.»متاسفانه طیف مدعی اصلاحات همچنان در پی شرطی سازی مردم است. این طیف پیش از این مردم را با توافق هسته‌ای شرطی کرده بود و امروز با وعده و وعیدهای نسیه و فریبکارانه اعضای اروپایی برجام. برخی دولتمردان و فعالین مدعی اصلاحات در طول مذاکرات ایران و 1+5، همه امور کشور حتی آب خوردن مردم را به توافق با آمریکا گره زدند. اکنون نیز این فرد بدون عبرت گرفتن از خسارت محض برجام، نفس کشیدن مردم را به مذاکره با آمریکا گره زده است! این در حالی است که نقض عهد آمریکا و بی‌عملی و معطل سازی اروپا، اثبات‌گر پیمان شکنی آنها و نفهمیدن زبان مذاکره و معاهده است. فردی را که در چنین شرایطی ادعا می‌کند «عدم مذاکره هم راه توسعه و تنفس مردم را به مرور از بین می‌برد» نباید به روانشناس ماهر معرفی کرد؟
وقتی کارخانه‌خواران مدعی شدند!
روزنامه سازندگی دیروز با ‌اشاره به بیانیه حزب کارگزاران درباره بحران‌های کارگری در کشور، تیتر یک خود را به عبارت «راه عدالت از توسعه می‌گذرد» اختصاص داد.این روزنامه به برجسته‌سازی بخش‌هایی از این بیانیه پرداخت و این جملات را به عنوان زیر تیتر خود آورده است: «ما به‌عنوان نهاد سیاسی مدافع کارآفرینی در ایران از حقوق کارگران دفاع می‌کنیم»، «بدون کارآفرینان، کارگران و بدون کارگران، کارآفرینان معنا ندارند»، «تشکل‌های کارگری و کارآفرینی باید تقویت شوند»، «خصوصی‌سازی بدون آزادسازی اقتصادی به رانت‌خواری مبدل می‌شود»، «نباید به بهانه عدالت اجتماعی، آزادی‌های اقتصادی را زیر سؤال برد» و «صدای پای بازگشت سوسیالیسم به گوش می‌رسد» در بخشی از این بیانیه آمده است: «مشکلات کارگری حل نمی‌شود مگر آن‌که مشکلات کارآفرینی حل شود. بدون کارآفرینان مستقل از دولت و حاکمیت و سرمایه‌گذاران ملی، امکان حل بحران‌های اقتصادی و اجتماعی وجود ندارد. تا کارآفرین نباشد، کارگر نیست و تا کارگر در رفاه نباشد، کارآفرین در آسایش نیست.»


این بیانیه افزوده است: «ما هشدار می‌دهیم شیوع جریان‌های کمونیستی محصول یک بحران اقتصادی و اجتماعی گسترده است که می‌کوشد طبق آموزه‌های مارکسیستی با دامن زدن به تضادهای اجتماعی مانند «کارگر -سرمایه‌دار» یا «مرکز- پیرامون» وحدت ملی، انسجام اجتماعی و حتی تمامیت ارضی ایران را تهدید کند. مخاطب ما در این هشدار همه حاکمیت از دولت و مجلس و شوراها و شهرداری‌ها و صداوسیما و قوای قضایی و نظامی و انتظامی و امنیتی و همه احزاب سیاسی و نهادهای مدنی از اصلاح‌طلب تا اصولگراست که مبادا با نگاه بخشی و جناحی به داستان، اصل ماجرا را از یاد ببرند.»
لازم به ذکر است که کارگزاران سازندگی که صرفاً یک حزب خانوادگی و فامیلی است، در حالی به بهانه حمایت از کارگر، رگ گردن خود را به این‌وآن نشان می‌دهد که اتفاقاً از دوران سازندگی و اصلاحات بود که کارگران زیر چرخ سیاست‌های تکنوکرات‌ها له شدند و خصوصی‌سازی به انحراف کشیده شد.این حزب در حالی در واکنش به احکام صادره برای کارگران شرکت نیشکر هفت‌تپه بیانیه می‌دهد که بر کسی پوشیده نیست که معضلات و بحران‌های هفت‌تپه محصول دولتی است که آنها از آن حمایت می‌کنند. مگر همین دولت نبود که به بهانه خصوصی‌سازی و توسعه‌ای که کارگزاران آن را لازم می‌داند، این شرکت را به ثمن بخس به بخش خصوصی واگذار کرد و بخش خصوصی هم حق‌وحقوق کارگران را پایمال کرد.سؤال دیگر آنکه اساساً بخش خصوصی که حزب کارگزاران می‌گوید چه کسانی و کجا هستند؟ آیا منظورتان ادامه روند غلط خصوصی‌سازی مانند مفت فروشی و واگذاری‌های مسئله‌دار در آلومینیوم المهدی هرمزگان، هپکو، پالایشگاه کرمانشاه، شرکت کشت و صنعت کارون خوزستان، نیشکر هفت‌تپه شوش، شرکت کشت و صنعت و دامپروری مغان و مجتمع صنعتی گوشت اردبیل و واگذاری سهام دولتی ۱۸ شرکت بزرگ که شامل صنایع بزرگ و مادر، بیمه و بانک می‌شود، مانند شرکت هلدینگ خلیج‌فارس، شرکت ملی صنایع مس ایران، فولاد مبارکه اصفهان، سرمایه‌گذاری ملی ایران، شرکت کشت و صنعت دامپروری پارس و شرکت خودروسازی ایران‌خودرو و سایپا و دهها مورد دیگر است؟
جهت اطلاع؛ یادآوری یک مورد دیگر که مرتبط با حزب کارگزاران سازندگی نیز هست، خالی از لطف نیست. کارخانه رشت الکتریک رشت از بزرگ‌ترین کارخانه‌های تحت مدیریت سازمان بازنشستگی کشور باسابقه 50 ساله و در وسعتی به میزان 12 هکتار بود که در راستای اصل 44 قانون و خصوصی‌سازی واگذار شد اما نوع واگذاری رانتی آن موجب شد تا علاوه‌بر ورشکستگی زمین آن نیز مورد طمع سودجویان قرار بگیرد. بر اساس گزارش رسانه‌ها، 72 درصد این کارخانه با مبلغی در حدود دو میلیارد تومان به‌صورت اقساط 13 ماهه در اختیار خیرالنساء عسگریان (همسر غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران)، فاطمه صدیقیان (همسر عبدالله نوری)، گیتا شاه‌نواز (همسر غلامرضا قبه) و سوده جبلی (دختر باجناغ کرباسچی) قرار گرفت!
تحریف سخنان مدیرمسئول کیهان
روزنامه شرق در شماره دیروز خود طی گزارشی با عنوان «برجام تصمیم نظام بود یا نبود؟» به تحریف سخنان حسین شریعتمداری، مدیرمسئول کیهان متوسل شده است. متاسفانه اینگونه وارونه‌نمایی‌ها و خلاف واقع گویی‌ها و تحریف‌ها در روزنامه‌های زنجیره‌ای مسبوق به سابقه است.شرق در گزارش خود آورده است: «واکنش‌ها به ادعاهایی که مخالفان دولت در رسانه ملی و رسانه‌های وابسته به خود در ماجرای برجام دنبال می‌کنند ادامه دارد. حسین شریعتمداری در گفت‌وگو با یورونیوز و مستند «اتم» که به تازگی از صداوسیما پخش شده مدعی شده‌اند که مقام معظم رهبری در جریان امضاشدن برجام نبوده‌اند. آنها منکر این هستند که برجام تصمیم نظام بوده و قصد دارند تا آن را در حد یک دعوای جناحی تقلیل دهند؛ خطی که از همان ابتدا رفته و هنوز هم دنبال می‌کنند.»متن کامل مصاحبه مدیرمسئول کیهان با یورونیوز در شماره روز پنج شنبه 21شهریور (صفحه سیاسی) منتشر شد و هم اکنون نیز از طریق سایت روزنامه کیهان در دسترس قرار دارد. این روزنامه طیف موسوم به اصلاح‌طلب مدعی شده که مدیرمسئول کیهان در مصاحبه خود با یورونیوز گفته است که «مقام معظم رهبری در جریان امضاشدن برجام نبوده‌اند» مدیرمسئول کیهان در آن مصاحبه اصلا سخنی از بی‌اطلاعی یا در جریان نبودن رهبرانقلاب نگفته بلکه می‌گوید رهبرانقلاب مواردی را مشخص کردند و البته مجلس نیز مواردی را تعیین کرد اما متاسفانه آن موارد در مذاکرات رعایت نشد. بخش مورد از نظر مصاحبه: «[شریعتمداری:] این یک نوع دروغ‌پردازی است. از نوع دروغ‌های شاخدار هم هست. تمام نظرات حضرت آقا هست که گفته‌اند این موارد باید در مذاکرات رعایت می‌شد. ولی آقایان رعایت نکردند. بنابراین چگونه می‌توانند بگویند برجام نتیجه نظر و تصویب رهبری است؟
یورونیوز: ولی دولت می‌گوید جزء به جزء متن برجام را با رهبری چک کرده است.
شریعتمداری: نظرات آقا در آن پیام ۹ ماده‌ای هست. ضمنا گفتند ملاحظات مجلس هم باید رعایت شود. کدامش رعایت شد؟ خود آقای ظریف می‌گوید ما رعایت نکردیم. مثلاً رهبری گفتند لغو تحریم‌ها بعد از اینکه ما امتیازات را دادیم، خدعه آمریکاست؛ زیر بار این نروید. ما این جمله را تیتر یک روزنامه‌مان کردیم. ولی آقایان زیر بار رفتند و به حرف‌های رهبری توجه نکردند.
یورونیوز: پس به نظر شما مسئولیت پذیرش برجام از سوی نظام جمهوری اسلامی، نهایتاً متوجه رهبر ایران نیست؟
شریعتمداری: نه، مسئولیتش با دولت است.
دلیل عصبانیت اصلاح‌طلبان از شفافیت
روزنامه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب بار دیگر به حجت‌الاسلام و المسلمین پناهیان در ادامه حملات زنجیره‌ای خود تاختند و پروژه ترورشخصیت او را ادامه دادند. شروع ماجرا به ایام دهه اول محرم بازمی گردد که حجت‌الاسلام و المسلمین پناهیان در سخنرانی خود از مجلس دهم به خاطر رای نیاوردن فوریت طرح شفافیت به شدت انتقاد کرد. همین سخنان بهانه‌ای شد تا روزنامه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب به توپخانه رسانه‌ای خود فرمان آتش دهند. پناهیان در سخنانش از طیفی نام نبرده بود و به طور کلی گفته مجلسٍ؛ حالا چرا طیف اصلاح‌طلب به صرفه افتاده که در مقابل او بایستد؟
جالب آنکه در این دو گزارش حتی یک خط نقل قول از حجت‌الاسلام و المسلمین پناهیان و سخنان او در پیش از خطبه‌ها نیامده و تنها به صورت کلی گفته شده که او بار دیگر به انتقاد از دولت و دولتمردان پرداخت! شرق در گزارش خود آورده: «... روز گذشته [جمعه] این روحانی در قامت سخنران پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران ایستاد و این بار به دولت و شخص رئیس‌جمهور حمله[!!] کرد... به نظر می‌رسد حمله[!!] به دولت و مجلس آن هم در مدت کمتر از یک هفته خود باعث ایجاد شکاف[!!] میان مردم و مسئولان می‌شود.» و آفتاب یزد هم در بخشی از گزارش خود آورده بود: «در سال انتخابات، هر رفتاری می‌تواند یک تلقی انتخاباتی نیز با خود همراه داشته باشد... برخی معتقدند استفاده ابزاری[!!] از برخی اصطلاحات و عبارت‌ها ـ مثلا شفافیت، فساد ستیزی و... ـ در سالی که در انتهای آن قرار است یک انتخابات بسیار مهم برای راه یابی به مجلس شورای اسلامی برگزار شود، مسئله چندان تازه‌ای نیست و حتی، شاید آن را بتوان به حساب گرم کردن فضای انتخاباتی گذاشت و یا حتی می‌توان آن را به پای برخی حرکت‌های پست مدرنی[!!] در فضای سیاسی کشور به شمار آورد.»
نخست آنکه در متون این روزنامه نقد دولت یا مجلس از نظر طیف موسوم به اصلاح‌طلب مساوی حمله به دولت یا مجلس است اما چرا این روزنامه‌ها که گاه در سیاه‌نمایی از وضع کشور گوی سبقت را از هم می‌ربایند یا پیوسته حامی فیلم‌های منورالفکری که به خاطر سیاه‌نمایی‌شان از وضع کشور مورد توجه غربی‌ها قرار می‌گیرد، نقد عملکرد دولت یا مجلس را عامل شکاف میان مردم و مسئولان می‌داند؟
دوم آنکه بارها از نمایندگان مختلف در حاشیه مجلس شنیده ایم که خطاب به خبرنگاران روزنامه‌های زنجیره‌ای گفته‌اند که من حتی یک روز هم سابقه عضویت و یا حضور در فلان حزب را ندارم اما باز این روزنامه‌ها در بی‌اخلاقی آشکار به این کار ادامه می‌دهند. در متن‌های مذکور از آفتاب یزد و شرق از همین شیوه استفاده شده و حجت‌الاسلام و المسلمین پناهیان را «تئوریسین سیاسی» خوانده که نفر دوم جبهه پایداری است! چرا روزنامه‌های اصلاح‌طلب نیاز به این چنین دروغ‌هایی دارند؟!
سوم آنکه حجت‌الاسلام و المسلمین پناهیان به عنوان یک شهروند یک موضوع را (شفافیت) مطالبه کرده و از جوانان خواسته آن را مطالبه کنند. یک منتقد چگونه می‌تواند از موضوعی مانند شفافیت استفاده ابزاری کند؟! از قضا استفاده ابزاری را کسانی کردند که در ایام انتخابات شعار شفافیت سر می‌دهند یا در صفحات روزنامه هایشان شفافیت را می‌ستایند اما وقتی موقع عمل فرا می‌رسد، با بهانه‌های مختلف آن را پس می‌زنند.اصلا اصلاح‌طلبان فرض کنند منتقدان استفاده ابزاری از شفافیت می‌کنند، آنها که وعده شفافیت به مردم دادند، چرا با شفافیت آرا و عملکرد مجلس مخالفت می‌کنند؟ اگر مجلس شفاف شود، می‌توان امید به شفافیت همه دستگاه‌های دیگر در قوای دیگر داشت و اگر نشود، امیدی نیست چرا که مجلس است که با ابزارهای نظارتی و قانونگذاری شفافیت را از نهادها و قوای دیگر مطالبه می‌کند.
دو قطبی‌سازان فریبکار دیگران را متهم می‌کنند!
ارگان دولت دیروز با‌اشاره به سخنان حجت‌الاسلام و المسلمین پناهیان در نماز جمعه تهران درباره تقبیح دوقطبی سازی جامعه و پیامدهای آن، نوشت: «خوب است جناب پناهیان مروری بر مواضع خود داشته باشد که نکند خود نیز مصداق همان دغدغه دوقطبی‌سازی و حاشیه‌سازی شده باشد.»طیف دوقطبی ساز، منتقد و معترض به این کنش پلشت خود را، دوقطبی ساز جا می‌زند! این حال و روز طیف غربگرا و مدعی اصلاحات است که با همین دوقطبی‌سازی‌ها عده‌ای را فریب داد و در پست‌های مدیریتی و اجرایی کشور مستقر شد اما اکنون با ناکامی در رویکرد خسارت‌بارش برای حل مسائل کشور، می‌گوید اختیارات مان کافی نیست!
روزنامه ایران در مطلب دیگری در همین زمینه نوشت: «نکته مهم این است که بسیاری از این قطبی‌کردن‌ها با سوءاستفاده از مناسبات‌های دینی انجام می‌شود. شبیه‌سازی‌های ساده‌لوحانه تاریخی جانشین تفکر و تحلیل می‌شود و به جای آنکه این مناسبت‌ها فرصتی برای همدلی و ایجاد وحدت و یگانگی نیروها شود، منشأ بدترین خصومت‌ها و تندی‌ها علیه یکدیگر می‌شود. یکی شمر و یکی حُرّ و یکی ابن‌زیاد و دیگری اصحاب امام حسین(ع) معرفی می‌شوند! اتفاقاً به‌میزانی که این مناسبت‌ها بازیچه امیال سیاسی بویژه از نوع قطبی‌سازی آن می‌شود، مردم و جامعه را نسبت به این مناسبت‌ها و شعائر بدبین می‌کنند و ضربه چنین سوءاستفاده‌هایی به نهاد دین منتقل می‌شود.»به نویسنده کم سواد این مطلب باید گفت، وقتی تاریخ مایه عبرت است، پس عبرت گرفتن از آن، فرع بر تطبیق است. بدان معنا که بي تردید عبرت گرفتن از تاریخ و سرگذشت پيشينيان متوقف بر تطبیق آن با امروز است و همچنین حاکی از این است که اولا تاريخ تکرار پذير است و ثانیا آنچه موجب پیروزی یا شکست افراد یا امت‌هاي گذشته شده، امروز و فردا نيز مي‌تواند عامل سعادت یا شقاوت امت‌های حال و آينده شود. قرآن کریم و ائمه اطهار(ع) نیز به تفکر و عبرت آموزی از تاریخ توصیه می‌کنند. امیر مومنان(ع) به امام حسن(ع) سفارش مي‌فرمايند: «اسْتَدِلَّ عَلى مَا لَمْ یَکُنْ بِمَا قَدْ کَانَ فَإِنَّ الاُمُورَ أَشْبَاهٌ» «با آنچه در گذشته دیده‌ یا شنیده‌ای، برای آنچه که هنوز نیامده استدلال کن، زیرا تحولات و امور زندگی همانند یکدیگرند.» (نهج‌البلاغه ،‌ نامه 31) یا در جای دیگری فرمودند: ‌«وَ اعْتَبِرْ بِمَا مَضَى مِنَ الدُّنْيَا لِمَا بَقِيَ مِنْهَا فَإِنَّ بَعْضَهَا يُشْبِهُ بَعْضاً وَ آخِرُهَا لَاحِقٌ بِأَوَّلِهَا وَ كُلُّهَا حَائِلٌ مُفَارِق» «از حوادث گذشته تاریخ، برای آینده عبرت بگیر، که حوادث روزگار با یکدیگر همانند بوده، و پایان دنیا به آغازش می‌پیوندد، و همه آن رفتنی است.» (نهج‌البلاغه، نامه 69)
امروز فیلسوفان تاریخ در محافل علمی برای کشف قوانین حاکم بر تمدن‌ها، آنها را با هم تطبیق کرده و فرضیه‌های خود را در تمدن‌های مختلف می‌آزمایند. اما اینکه عده‌ای با وجود خواندن تاریخ از آن عبرت نمی‌گیرند، به این دلیل است که قرآن می‌فرماید، «لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَهًْ لِأُولِي الْأَلْبابِ» «عبرت است برای کسی که صاحب عقل باشد.» خداوند متعال قید «صاحب عقل» را در این آیه قرار داده است.