تاراج سیستان زیر سایه شاهنشاه!

گروه اندیشه - در میان اعضای خانواده پهلوی، اشرف و فرزندانش، نقشی برجسته در عرصه‌های مختلف فساد، از فساد اخلاقی تا فساد اقتصادی و ... داشتند. خواهر دوقلوی شاه، افزون بر روابط گسترده با قاچاقچیان بین‌المللی مواد مخدر، در دیگر عرصه‌های فساد نیز، فعال بود. در این بین، فرزندان اشرف نیز، هرکدام به عنوان یکی از فعالان سرشناس در زمینه‌های مختلف فساد اقتصادی و اخلاقی شناخته می‌شدند. داشتن پشتوانه دربار و حمایت مادری مانند اشرف، از آن ها نیز افرادی پرنفوذ و قدرتمند ساخت که قادر بودند در هر زمینه‌ای فعالیت کنند و گوی سبقت را از رقبا بربایند؛ شهریار شفیق، آزاده شفیق و شهرام قوام که به واسطه ارتباط با پهلوی‌ها، نام‌خانوادگی «پهلوی‌نیا» را برخود نهادند و وقیحانه خود را به «والاگهر» ملقب ‌کردند، هریک سر منشأ فساد دامنه‌دار و شبکه‌ای گسترده در ایران بودند.
ثمره یک ازدواج اجباری
شهرام قوام، موسوم به شهرام پهلوی‌نیا، بزرگ ترین پسر اشرف محسوب می‌شد. پدر وی، علی قوام از خاندان معروف قوام شیرازی بود که در سال 1317 و با دستور رضاشاه، با اشرف ازدواج کرد و البته، به روایت فردوست، این ازدواج اجباری، باعث بروز و ظهور عقده‌های فراوانی در اشرف شد و زمینه فساد بی‌حد و حصر اخلاقی او را، بیش از پیش، فراهم کرد. شهرام، مانند مادرش، فردی جاه‌طلب و البته، فعال در عرصه چپاول اقتصادی ایران بود. او علاقه فراوانی به اشیای عتیقه داشت. ارتباط گسترده شهرام پهلوی‌نیا با باندهای بین‌المللی قاچاق عتیقه که عمدتاً، شامل یهودیان ثروتمند می‌شد، به وی فهمانده بود که سود هنگفتی در این فعالیت نهفته است و ایران، به عنوان کشوری واجد میراث فرهنگی غنی و آثار متعدد و نایاب تاریخی، قادر است ولع وی را به کسب درآمد نامشروع از این طریق، ارضا کند.
گروه‌های گنج‌یاب والاگهر!


گزارش‌های موجود نشان می‌دهد که شهرام پهلوی‌نیا، با حمایت دربار و به ویژه مادرش، اشرف، یک باند گسترده کشف و قاچاق اشیای عتیقه ایجاد کرده بود؛ باندی که البته از چشم ساواک هم پنهان نماند و گزارش‌های مفصل و بایگانی شده‌ای از آن تهیه و تنظیم می‌شد. این گروه «گنج‌یاب»! در هر جایی که اخبار مربوط به کشف آثار باستانی در آن منتشر می‌شد، حضور پیدا می‌کرد و از آذربایجان تا سیستان، هیچ محدودیتی برای فعالیت آن وجود نداشت. بیشتر رؤسای ادارات مربوط، برکشیدگان همین باند بودند. شهرام، بهترین تجهیزات گنج‌یابی را هم در اختیار داشت. او به نقاط بکر و کاوش نشده، بسیار علاقه‌مند بود؛ چرا که کشف نمونه‌های دیده نشده و مربوط به تمدن‌های ناشناخته، می‌توانست درآمد بیشتری را برای او به همراه داشته باشد. افزون بر این شبکه گسترده، شهرام پهلوی‌نیا از یک شبکه قدرتمند فروش در خارج ایران نیز، استفاده می‌کرد؛ شبکه‌ای که دلالان غربی عتیقه‌جات، سخت به آن علاقه‌مند و حاضر بودند در قبال اشیایی که از ایران برای آن ها قاچاق می‌شد، میلیون‌ها دلار بپردازند. سیستان، یکی از نقاطی بود که به دلیل محدود بودن کاوش‌های باستان شناسی در آن، بسیار مورد توجه شهرام پهلوی‌نیا و دار و دسته وی بود. آن ها با استفاده از نفوذ خود، دست به کاوش‌های غیرمجاز در سیستان زدند. احسان نراقی در یادداشت‌های خود به برخی از این غارت‌های آشکار اشاره کرده است؛ غارت‌هایی که اخبار آن در اروپا، بیش از ایران منتشر می‌شد و خریدار داشت و مجموعه های ثروتمندان عتیقه دوست را پُر و کامل می‌کرد.
6 میلیونی که 12 میلیون ارزش داشت!
از حجم آثار ربوده شده توسط باند پسر اشرف از سیستان و دیگر نقاط، اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ اما برخی گزارش‌ها از حجم بالای این غارت‌ها حکایت می‌کند. گزارش ویلیام شوکراس در این باره نشان می‌دهد که یک بار، شهرام پهلوی‌نیا پس از کشف اشیای عتیقه‌ای از جنس طلا، توسط گروه‌های باستان شناسی دانشگاهی، رسماً به سراغ آن ها رفت و بدون هیچ تعارفی، اشیای به دست آمده را به زور تصاحب کرد و برای فروش به توکیو فرستاد. این اقدام، آن هم جلوی چشم باستان شناسان، این بار سر و صدای زیادی به راه انداخت، آن‌‌قدر که هویدا را مجبور کرد از شهرام خواهش کند تا اموال دزدیده شده را برگرداند. هویدا یکی از اعضای دفتر خود را برای ارزیابی ارزش محموله به ژاپن فرستاد؛ گزارش مأمور اعزامی که البته به صورت محرمانه به نخست‌وزیری ارسال شد، نشان داد که ارزش محموله سرقتی شهرام پهلوی‌نیا، شش میلیون فرانک بوده‌است. هویدا برای آن‌که اعتراضات را بخواباند، حاضر شد همین پول را از خزانه دولت به پسر اشرف پرداخت کند و آن اشیا را از شهرام پهلوی‌نیا بخرد؛ اما قیمتی که وی به هویدا اعلام کرد، 12 میلیون فرانک، یعنی دوبرابر ارزش واقعی اشیا بود؛ مبلغی که البته فوراً پرداخت شد؛ اما شهرام برای بازگرداندن عتیقه‌ها، امروز و فردا کرد و بعد مشخص شد که آن ها را به یک مجموعه دار صهیونیست، با قیمتی بالاتر از شش میلیون فرانک، فروخته است! قابل تأمل‌تر این‌که طبق گزارش فریده دیبا در خاطراتش، وقتی به محمدرضاپهلوی درباره غارت اشیای عتیقه و باستانی ایران، در سیستان و دیگر نقاط، گزارش‌هایی می‌رسید یا احیاناً توصیه‌هایی می‌شد، وی با خونسردی پاسخ می‌داد: «این مملکت بسیار وسیع است و از این گونه اشیای کهنه و بی ارزش در دل خاک آن فراوان است[!]» شهرام پهلوی‌نیا در زمینه قاچاق اشیای عتیقه، تنها نبود؛ خاله وی، شمس پهلوی که شوهرش، مهرداد پهلبد، به صورت مادام‌العمر وزارت فرهنگ و هنر را برعهده داشت هم، کم از خواهرزاده خود نمی‌آورد و در بسیاری از فعالیت‌های وی، سهم داشت.
منابع:
دیبا، فریده. دخترم فرح، ترجمه الهه رئیس فیروز، تهران: به آفرین، 1381
نراقی، احسان، از کاخ شاه تا زندان اوین، ترجمه سعید آذری، تهران: رسا، 1372
شوکراس، ویلیام. آخرین سفر شاه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران: البرز، 1371
حسینیان، روح ا...، چهارده سال تکاپوی ایدئولوژیک شیعه در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387
حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، انتشارات اطلاعات، 1372