اقتباس از آثارسطحی آمریکایی به جای شاهنامه !

الهه آرانیان - این روزها حوزه ادبیات با مسائل مختلفی دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ از یک شبه شاعر، نویسنده و مترجم شدن سلبریتی‌ها و برگزاری جشن‌ امضا گرفته تا بی‌اخلاقی‌هایی که در قالب سرقت‌های ادبی و هنری رخ نشان می‌دهند، اما آن‌چه مظلوم واقع شده، خود ادبیات و بی‌توجهی به ظرفیت‌های فراوان متن آن، چه شعر و چه نثر است. دکتر قطب‌الدین صادقی معتقد است خیلی‌ از هنرمندان ما ادبیات خودشان را نمی‌شناسند و اقتباس از آثار سطحی خارجی برایشان راحت‌تر است تا خواندن آثاری مانند شاهنامه. در ادامه گفت‌وگوی ما را با این نویسنده، مترجم، کارگردان تئاتر، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بازیگر که در مجموعه‌هایی مانند «کیف انگلیسی» و «معمای شاه» هم ایفای نقش کرده است، می‌خوانید.
 
هنرمندانی که ادبیات فارسی را نمی‌شناسند
قطب‌الدین صادقی هم در آثار پژوهشی‌اش مانند «شاهنامه، نمونه درخشانی از بیان دراماتیک» و هم در نمایش نامه‌هایی چون «هفت خان رستم» و «افشین و بودلف» ظرفیت‌های ویژه آثار کهن ادبیات فارسی را یادآور شده است. این استاد دانشگاه دلیل بی‌توجهی هنرمندان به ظرفیت‌های نمایشی متون ادب فارسی را ناآگاهی و مطالعه نکردن آن‌ها می‌داند و می‌گوید: «خیلی‌ از هنرمندان ادبیات و هنر خودشان را نمی‌شناسند و یک دور کامل شاهنامه، تاریخ بیهقی، جهانگشای جوینی یا مثنوی را نخوانده‌اند. تمام هم و غم بعضی از آن‌ها آثار قرن 18 آمریکا مثل نیل سایمون است. وقتی شما فرهنگ و ادب سرزمین تان را نشناسید، آن را دوست ندارید. دوست داشتن واقعی با شناخت واقعی اتفاق می‌افتد. بعضی از این افراد تمام هنرشان برداشت‌های آبکی و سطحی از آثار خارجی یا دوباره‌نویسی فیلم‌های خارجی برای صحنه است».
ریشه‌های مان را فراموش کرده‌ایم
صادقی رو آوردن بیش از اندازه بعضی‌ها به آثار خارجی برای اقتباس را تبعیت از فرهنگ تبلیغاتی سینمایی جهانی می‌داند و اضافه می‌کند: «البته فقدان دانش و شناخت دراماتیک هم یکی دیگر از علت‌هاست. یک اقتباس سردستی از یک نمایش آمریکایی یک هفته کار می‌برد، ولی یک کار روی شاهنامه حداقل یک سال و نیم، دو سال وقتشان را می‌گیرد؛ البته با توجه به این که باید کارشناسان تراز اولی هم باشند. دوم این که هم اکنون فرهنگ غالب ما فرهنگ پول‌محور آمریکایی شده است؛ یعنی کسی یک دغدغه ملی، فرهنگی و اسطوره‌ای و... ندارد. کم هستند کسانی که این احساس مسئولیت را می‌کنند». این نمایش نامه‌نویس و کارگردان در پاسخ به این که تاجیک‌ها در ساخت فیلم سینمایی بر اساس شاهنامه از ما جلو زده‌اند، گفت: «برای این که روس‌ها آن‌ها را محروم کردند و در واکنش به این محرومیت دارند ریشه‌های خودشان را پیدا می‌کنند. ما ریشه‌ها را داریم و چهار نعل به طرف آثار کپی بی‌ارزش خارجی می‌رویم».


چه کسی باید جلوی این سرقت‌ها را بگیرد؟
در چند هفته گذشته ویدئویی از حضور قطب‌الدین صادقی در نشست «سرقت هنری و بررسی حقوقی مالکیت فکری آثار هنری» در فضای مجازی دست‌به‌دست چرخید. از او پرسیدیم واقعاً اوضاع این‌قدر وخیم است، که گفت: «راستش را بخواهید از علم دانشگاهی فقط یک کاریکاتور باقی مانده است. فرهنگ پول‌محور ما علم را هم تبدیل به ارزش کاذب کالایی کرده است. من چند نفر را در تئاتر می‌شناسم که رساله دکترای شان را دوست لیسانسه من نوشته است. آقایی که به تازگی به او لقب پدر تئاتر داده‌اند در مقدمه یک کتاب، 40 صفحه از یک منتقد انگلیسی را به نام خودش زده است. اولین چیزی که در دانشگاه سوربن به ما آموختند این بود که اگر نقل قول می‌کنید با ذکر منبع باشد و در رساله‌تان که جنبه تجاری ندارد، فقط می‌توانید 38 خط نقل کنید. اگر این تعداد بشود 39 خط، سرقت است و باید از نویسنده اجازه کتبی بگیرید. متاسفانه این رویه در زمینه ترجمه هم هست. 10 کلمه از ترجمه یک کتاب را عوض  و به نام ترجمه جدید منتشر می‌کنند».
هرکسی نمی‌تواند شاعر باشد
این روزها خبر ورود بازیگران به حوزه‌های مختلف ادبی را زیاد می‌شنویم. قطب‌الدین صادقی معتقد است در هیچ هنری نباید پاسبان وجود داشته باشد. او می‌گوید: «شاید یکی واقعاً شاعر بود؛ مثلاً سهراب سپهری نقاش بود که شاعر شد یا محمدعلی سپانلو قصه‌نویسِ پژوهشگرِ شاعر شد و بازیگری هم کرد. ما باید امکان شکوفایی را به آدم‌هایی که علاقه خاصی به بعضی از رشته‌ها دارند بدهیم تا دست‌وپنجه‌ای نرم کنند، ولی حقیقتش را بخواهید جهان امروز به شدت تخصصی است. هر کسی نمی‌تواند شاعر باشد؛ هر کسی نمی‌تواند فیلم‌ساز یا کارگردان تئاتر باشد. بهتر است که انسان همه انرژی‌اش را در یک رشته به کار بگیرد و در آن غور کند. این گرایش هایی که می‌بینید بیشتر جاه‌طلبی و دغدغه پول درآوردن است». در پایان قطب‌الدین صادقی از آثار تازه‌اش خبر داد و گفت: «شش نمایش نامه‌ام زیر چاپ است. همچنین در حال آماده کردن 15 نمایش نامه دیگر که قبلاً نوشته‌ام، برای انتشار هستم. موضوع این نمایش نامه‌ها از شاهنامه فردوسی تا مسائل روز را در بر می‌گیرد. مجموعه مقالات پژوهشی من هم در حال آماده‌سازی برای انتشار است».