پيمان شانگهای با ناتو فرقی ندارد

آرمان ملي- مرتضي رفيعي: با خروج يکجانبه ايالات متحده آمريکا از توافق هسته‌اي و همچنين اعمال تحريم‌هاي اين کشور بر ضد مردم ايران به‌صورت عملي شرکت‌هاي اروپايي که پس از برجام يا قراردادهايي را با ايران امضا کرده و يا اينکه مشغول فعاليت بودند يکي پس از ديگري خاک ايران را ترک کردند که در اين چارچوب مي‌توان از شرکت‌هايي همچون توتال، پژو، زيمنس و... نام برد. همچنين بسياري از شرکت‌هاي بزرگ بين‌المللي از ترس قرار گرفتن در ليست تحريم‌هاي ايالات متحده از هرگونه همکاري احتمالي با ايران سر باز زدند. لذا ايران چاره‌اي جز همکاري با شرکت‌هاي چيني و بعضا روسي نداشت. هر چند شرکت‌هاي چيني و روسي نيز به‌صورت تمام و کمال با ايران همکاري نمي‌کنند، اما از آنجايي که چين يکي از وارد کننده‌هاي اصلي نفت ايران است لذا قطع وابستگي چيني‌ها از نفت ايران براي آنها مشکل آفرين است. لذا در چنين چارچوبي تهران به منظور کم کردن فشار تحريم‌ها بر روي مردم ايران، چاره‌اي جز همکاري با شرکت‌هاي چيني و روسي ندارد. اما در مجموع بايد اين نکته را در نظر داشته باشيم که در روابط خارجي تمامي کشورها مصالح و منافع خودشان را در نظر مي‌گيرند. لذا تهران مي‌بايستي ضمن حفظ تامين حداکثري منافع براي مردم ايران با ساير کشورها تعاملات و تبادلات اقتصادي‌اش را به درجه انجام برساند. همچنين اين نکته را نيز مد نظر داشت که ايران به منظور تامين منافعش در شرايط کنوني بايد طرف‌هاي اروپايي، چيني‌ها و روس‌ها را در کنار خود نگه دارد. به منظور بررسي اين موضوع «آرمان ملي» گفت‌وگوي کوتاهي را با احمد نقيب‌زاده استاد دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران انجام داده که در ادامه مي‌خوانيد:
روس‌ها و چيني‌ها تا چه ميزان مي‌توانند در شکسته شدن فضاي تحريم‌هاي ظالمانه و يکجانبه ايالات متحده آمريکا بر ضد مردم ايران کمک کنند؟ همچنين ايالات متحده چه استراتژي مشخصي را در مقابل روسيه و چين در دستور کار خود دارد؟
در مورد چين سياست ايالات متحده آمريکا بر پايه محدود کردن و محصور کردن چين استوار است. در حال حاضر مرکز ثقل سياست آمريکا ديگر خاورميانه نيست بلکه درياي چين است. آمريکايي‌ها به درستي به اين درک رسيده‌اند که در آينده سروکارشان با يک چين قدرتمند با يک اقتصاد شکوفاست. به همين دليل اگر بخواهند دست چين را باز بگذارند در آينده بازنده خواهند بود. به همين منظور آمريکايي‌ها سعي کرده‌اند تا تعرفه‌هاي گمرکي خودشان را در برابر کالاهاي چيني بالا ببرند. لذا به دنبال آنند تا سدهايي را در برابر اقتصاد چين ايجاد کنند. اما مشکل و مساله ايالات متحده آمريکا با روسيه بيشتر سياسي است. آمريکايي‌ها بسيار ناجوانمردانه در مورد مساله سوريه وعده‌هايي که در آغاز فروپاشي شوروي دادند هيچ يک را عملي نکردند. بنابراين روس‌ها چاره‌اي جز نزديکي هر چه بيشتر به چيني‌ها نديده و پيمان شانگهاي را منعقد کردند. پيمان شانگهاي بديل پيمان ناتو در منطقه خواهد بود. بنابراين به نظر مي‌رسد در مجموع روس‌ها و چيني‌ها مي‌توانند به ايران نيز در شرايط کنوني خيلي کمک کنند. اما مسکو و پکن نشان داده‌اند که ايران براي آنها خيلي مهره مهمي محسوب نمي‌شود. به‌خصوص آنکه روس‌ها با کارت ايران در جهت منافع خودشان بازي مي‌کنند. همچنين مسکو مي‌توانست وتوهاي زيادي در شوراي امنيت به نفع ايران انجام داده و جلوي تصويب قطعنامه‌هاي ضد ايراني را بگيرند اما آنها دست به چنين اقدامي نزدند. اما در عين حال بايد اين نکته را مد نظر داشته باشيم که تنها کشورهايي که ايران مي‌تواند تا حدودي روي آنها حساب باز کند همين چين و روسيه هستند. چون پکن و مسکو تا حدودي مي‌توانند به مشکلات ايران پاسخ دهند. از سوي ديگر تهران بايد اين مساله را مد نظر داشته باشد که از فرط ناچاري در چاه روسيه و چين نيفتد. چاه روسيه و چين هولناک‌تر از چاه غرب براي ايران خواهد بود. چون روسيه و چين طرف‌هاي خودشان را در حصاري نگه مي‌دارند و اجازه پيشرفت به کشور مورد نظر را نمي‌دهند. همانند بلاروس در اروپا که روس‌ها روي اين کشور دست گذاشته‌اند به گونه‌اي که نه اجازه پيشرفت به اين کشور را داده و نه اجازه تغييرات سياسي در اين کشور مي‌دهند. بنابراين مي‌بايستي اين مسائل را مد نظر قرار داد. لذا تهران مي‌بايستي به همان ميزان از کارت چين و روسيه در جهت منافع خود استفاه نمايد نه آنکه به‌طور کامل منافعمان را در اختيار آنها قرار دهيم.
ايالات متحده مدلي را در مذاکرات با کره شمالي دنبال کردند که تاکنون اين مذاکرات به هيچ نتيجه‌اي نرسيده است. مشخصا آمريکايي‌ها چه سناريويي در قبال بحران شبه‌جزيره کره دنبال مي‌کنند؟ همچنين آيا مي‌توان شباهتي در استفاده از اين مدل در قبال ايران ديد؟


به نظر مي‌رسد آنچه که آمريکايي‌ها در قبال کره شمالي دنبال مي‌کردند اين بود تا پيونگ يانگ توان هسته‌اي‌اش را به صفر برساند همچنين آنها به دنبال آنند تا کره شمالي کليه اقدامات و تاسيساتي که تاکنون احداث کرده تمام آنها را منهدم کرده و بازگشت به جايگاه اوليه خود داشته باشد. در اين راستا ايالات متحده روابطش را با کره جنوبي تنگ‌تر کرده است. به گونه‌اي که آمريکا مانورهاي نظامي مشترکي با کره جنوبي در منطقه برگزار کرده است. در عين حال ترامپ از مذاکره، ملاقات و عکس گرفتن ابايي ندارد. لذا اين مساله‌اي که دکتر روحاني رئيس‌جمهور کشورمان مطرح داشت اگر کسي به دنبال عکس گرفتن با رئيس‌جمهور ايران باشد چنين کاري مقدور نيست. چون ايران نمي‌خواهد همانند کره شمالي با آمريکا وارد مذاکره شود. آن هم در شرايطي که همچنان تحريم‌ها در سر جاي خود باقي باشد. اما تحريم‌هاي آمريکا نسبت به کره شمالي همچنان ادامه دارد. چنانکه اين کشور در تگناي بسيار شديدي قرار دارد اما آمريکايي‌ها هيچ گونه اقدام و يا تلاشي به منظور رفع اين تحريم‌ها انجام نمي‌دهند. بنابراين شرايط در شبه‌جزيره کره با حضور آمريکا به سمت سختگيري بيشتر در برابر کره شمالي و نزديکي و استحکام بيشر روابط آمريکا و کره جنوبي پيش مي‌رود.