طلوع حقیقت با غمگین‌ترین غروب جهان

خون خدا بر زمين کربلا فروريخت و تاريک‌ترين روز تاريخ را رقم زد، اين غروب، غمگين‌ترين غروب دنياست؛ اين غم را در بغض تاريخ بشريت مي‌توان فهميد؛ از کوچه‌هاي بي‌عابر، از دل‌هاي گرفته و شکسته. هزار و 400سال از شام غريبان «عاشورا» گذشته اما هيچ‌چيز از غريبي اين غروب و اين شام کم نشده است. حالا پرچم‌هاي سياه که از ديوارها آويخته‌اند تکان نمي‌خورند؛ حالا کم‌تر صداي نوحه‌ و مرثيه‌ به گوش مي‌رسد؛ اما همه مي‌دانند که لب‌هاي بسته حرف‌هاي غمگين‌تري دارند. بعد از پايان روز عاشورا و تاريکي هوا شدايدي که بر کاروان و اسراي کربلا مي‌رود هر لحظه سخت مي‌شود و کودکان و زنان کاروان هر لحظه سنگيني اين فاجعه انساني را بيشتر درک مي‌کنند و فقط صبر زينب و رهبري امام زين‌العابدين زخم‌هاي قلب اسرا را کمي آلام مي‌بخشد. علي خان‌محمدي، يک کارشناس مسائل تاريخي در گفت‌وگو با مهر، وقايع عصر و غروب عاشورا را روايت مي‌کند. او مي‌گويد که دشمنان امام‌حسين (ع) در غروب عاشورا زنان را از خيمه بيرون راندند و خيمه‌ها را آتش زدند. خان‌محمدي توضيح مي‌دهد: زنان در اين هنگام فرياد مي‌زدند و با يادآوري وقايع ظهر روز عاشورا بر سر و سينه مي‌زدند و اين نشانگر غم سنگين اتفاقات چند روز اخير بود.
آتشي که زمان خاموش نمي‌کند
اين کارشناس مسائل مذهبي مي‌گويد که عمر سعد با جمعي از لشکريانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزديک ظهر پس از دفن کشتگان سپاه خود، همراه اهل‌بيت امام حسين(ع) و ديگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد. او اضافه مي‌کند: نقل کرده‌اند که در شب يازدهم محرم که شام غريبان بود، حضرت زينب(س) نماز شبش را ترک نکرد؛ اما به سبب ضعفي که او را فرا گرفته بود، نماز را نشسته خواند. خان‌محمدي معتقد است اين وقايع تلخ باعث شده است که بعد از گذشت حدود 15قرن شام غريبان و آداب‌ورسوم مربوط به آن در بين مسلمانان مخصوصاً ايرانيان از جايگاه و اهميت ويژه‌اي برخوردار باشد.
ادامه صفحه8