روزنامه ایران ورزشی
1398/06/17
عاشقان بینشانی و دشمنان نامدار ایران!
احسان محمدیآدم چهلسالش که میشود دست از آرزوهای بزرگ میکشد. گزینههایش را دستچینتر میکند. دوستانش، سفرهایش، کتابهایش، میهمانیهایش و احتمالاً حرفهایش. همه چیز را با وسواس بیشتری انتخاب میکند. حتی دشمنهایش را.
سن که کمتر است همه چیز را زود و زیاد میخواهی. شاید برای همین است که روی تن جوانها جای زخم بیشتر است، روی تن بزرگسالها جای مرهم. اسمش بحران چهلسالگی هست یا نه، من دوستش دارم. اسب آدم، آرامتر میتازد. مدتهاست دنبال هیچ اتفاق بزرگی نیستم، دلم آرامش بیشتر میخواهد، خوشحالی کمتر اما عمیقتر و ایرانی که حال دلمان خوب باشد. حتی کنار سفرهای که کوچکتر چیده شده است. اگر قبلاً فکر میکردم دشمن، فقط هیولایی است که از آن طرف مرزها چشم به مام میهن دارد حالا یاد گرفتهام که هر حرف و حرکت بد و نسنجیده که مردم را دلچرکین، بیاعتماد و ناامید کند هم دشمنی است. حتی اگر طرف یقه بدراند که این کار را از سر دوستی انجام داده اما «دشمن دانا که غم جان بُوَد، بهتر از آن دوست که نادان بُوَد».
ماجراها و حواشی چند وقت اخیر پیرامون فوتبال تازگی ندارد. فقط شکل آن تغییر میکند. گاهی ترقه، چشم یک سرباز را متلاشی میکند، گاهی شعارهای قومگرایانه و ضد وحدت ملی فضای استادیوم را آلوده میکند، گاهی خودسوزی یک دختر جوان قصه پرغصه میشود، گاهی پول کثیف دامنش را لکهدار میکند ... و کار به جایی میرسد که خیلیها میگویند عطای این فوتبال را باید به لقایش بخشید! فوتبالی که از لذت کیفی خالی است و نفرت را تکثیر میکند و کسان دیگری پولش را میخورند و حالش را میبرند، ارزش حرص و جوش خوردن دارد؟
فوتبال قبل از هر چیزی یک «بازی» است. بازی برای لذت انسان قرن بیست و یکم که ذهن و روحش در جدال با عصر دیجیتال مچاله شده است، به همین خاطر فوتبال در دنیا به سمت هرچه بیشتر «نمایشی شدن» پیش میرود. از نحوه برگزاری بازی تا شمایل استادیومها، پوشش تلویزیونی بازی و فیلمبرداری با دهها دوربین، تنوع و جذابیت لباس بازیکنان، درآمیختگی با شبکههای اجتماعی و نمایش زندگی دور از زمین ستارهها و. اما ما به واسطه فوتبال چه تصویری از کشورمان
منعکس میکنیم؟ آیا فوتبال به عنصری تبدیل نشده که ما را مردمی بدقول (در قبال بازیکنان و مربیان خارجی)، پرخاشگر و ستیزهجو (درگیری و حاشیهسازی برخی تماشاگران)، توسعهنیافته (ممنوعیتها و محدودیتها در قبال ورود بانوان به ورزشگاهها) و ... به جهانیان نشان بدهد؟ آیا این تصویر همیشه منفی، واقعی است؟ ما چنین مردمی هستیم؟ ایران سزاوار آن است که این تصویر با خطای دوست و خودی و بزرگنمایی بدخواه داخلی و دشمن خارجی تکثیر شود؟ ما حق داریم با این سرزمین این همه نامهربان باشیم و تصویری که از «لذت و سرگرمی»مان منعکس میکنیم این همه ناخوشایند باشد؟ این ظلم به کشور نیست؟ ظلم به تکتک آنها نیست که برای بلندآوازه کردن نام ایران و ایرانی جان دادهاند، سلامتیشان را به خطر انداختهاند و از آسایش و آرامش فردی گذشتهاند؟
هر رفتار حاشیهساز ما در درون و بیرون زمین فوتبال در تیراژ میلیونی تکثیر میشود، دیده میشود، قضاوت میشود ... آبروی این کشور آسان و ارزان به دست نیامده است، هرکس هستیم و هرجا ایستادهایم این آبرو را حراج نکنیم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها