گام سوم ایران با هوشمندی بالا

 
 
 
 


ايران گام سوم را با احتياط بيشتري برداشت و درحقيقت به صورتي هوشمندانه گام سوم توسط رياست جمهوري اعلام شد. در اين گام، انتظار مي‌رفت که ايران سقف غني‌سازي و درصد غني‌سازي خودش را از 75/3 به بالاتر از 5 درصد ارتقا دهد ولي ايران با هوشمندي کامل اين اقدام را به بعد موکول کرد و تنها به توسعه و گسترش تاسيسات هسته‌اي خودش اکتفا کرد. دستور رئيس‌جمهور براي توسعه سانتريفيوژها و تاسيسات اتمي ايران به رئيس سازمان انرژي اتمي ابلاغ شد و اين يک گام کاملا هوشمندانه است. زيرا افزايش سطح غني‌سازي قطعا حساسيت‌هاي جهاني را برمي‌انگيخت و شرايطي فراهم مي‌کرد که يک اجماع جهاني عليه ايران ايجاد ‌شود و ايران در نزد افکار عمومي مقصر شناخته مي‌شد. هرچند که ايران در طول چهار سال گذشته به تمام تعهدات خودش عمل کرد اما کشورهاي اروپايي و آمريکا کارشکني کردند و درحقيقت اين کارشکني وصبر و بردباري ايران موجب شد که فضاي افکار عمومي به سود ايران تغيير کند. اکنون هم با توجه به اينکه ايران گام سوم را برداشت، درحقيقت اين گام سوم مبتني بر منافع ملي و کسب افکار عمومي است. زيرا توسعه و گسترش تاسيسات هسته‌اي ايران ناقض توافقنامه برجام نيست و خروج از برجام هم تلقي نمي‌شود در عين حال هم ايران سقف غني‌سازي را حفظ کرد. اين نشان مي‌دهد که ايران همچنان نسبت به واکنش مثبت اتحاديه اروپا اميدوار است. به نظر مي‌رسد که کشورهاي اروپايي مخصوصا فرانسه که سعي کرد درحقيقت توافقنامه برجام را حفظ کند، الان توپ را در کشور خودش و اتحاديه اروپا پرتاب شده مي‌بيند. ايران ثابت کرد همچنان به تعهدات خود پايبند است هرچند که گام سوم را هم برداشته است. لذا به نظر مي‌رسد که ظرف دو ماه آينده که ايران يک ضرب الاجل تعيين خواهد کرد و گام چهارم را برخواهد داشت؛ اتحاديه اروپا در اين خصوص بايد به تعهدات يازده‌گانه خود عمل کند. در آن صورت اگر کشورهاي اروپايي همچنان به کارشکني و عدم شفافيت ادامه دهند، قطعا ايران در گام بعدي خيز بالاتري و گام بيشتري برخواهد داشت و سقف غني‌سازي خودش را تا 20درصد افزايش خواهد داد و ديگر راهي براي ادامه ايران در چارچوب برجام باقي نخواهد ماند. ايران بيشترين توجه خودش را به افکار عمومي و همچنين توجه به تعهدات خودش و التزام به تعهدات خودش و پايبندي به تعهدات خودش در درجه اول اهميت قرار مي‌دهد. منافع ملي در اين خصوص در درجه بالاي اهميت قرار دارد فلذا بايد کشورهاي اروپايي اين گام‌هاي ايران را جدي بگيرند که اگر همچنان کارشکني کنند، ايران ناچار خواهد شد که گام‌هاي جدي‌تري بردارد. نقش فرانسه در اين ميان نقش کاملا مثبتي است ولي فرانسه به دليل فشارهاي آمريکا و عدم همراهي انگليس با اتحاديه اروپا، همچنان گام‌هاي لرزاني را در برابر ايران براي اجراي تعهدات اتحاديه اروپا برداشته ولي اين کافي نيست و فرانسه بايد موضع خودش را به صورت شفاف اعلام کند. از طرفي آلمان و انگليس ثابت کرده‌اند که شرکاي قابل اعتمادي نيستند، مخصوصا انگليس. آلمان در مقايسه با انگليس منصفانه‌تر است و فرانسه هم تلاش کرده که در اين خصوص با ايران همکاري کند. ولي الان تجربه ثابت کرده که اتحاديه اروپا نمي‌تواند موضع و سياستي مستقل و خارج از اراده آمريکا اتخاذ کند. فشارهاي آمريکا به اتحاديه اروپا بسيار زياد است اما اتحاديه اروپا مي‌تواند در چارچوب منافع خود با ايران تعامل داشته باشد و خارج از سياست‌هاي آمريکا به عنوان يک مجموعه قدرتمند مي‌توانند با ايران تعامل داشته باشند ولي به هر حال کشورهاي اروپايي ثابت کرده‌اند که تحت تاثير آمريکا قرار دارند. درحقيقت کشورهاي اروپايي همچنان کارشکني مي‌کنند و درصدد هستند که در زمين آمريکا بازي کنند و سياست‌هاي آمريکا را عملياتي کنند. اميدي نمي‌رود که در يک فرآيند زماني کوتاه دوماهه اتحاديه اروپا به تعهدات خودش عمل کند و ايران ناچار خواهد بود که گام چهارم را با خيز بالاتري بردارد. درنهايت کشورهاي اروپايي، ايران را ناچار خواهند کرد که به سمت خروج از توافقنامه برجام برود و ناچار شود که مواضعي تند بگيرد و در مقابل آمريکا و اتحاديه اروپا بايستد.