مطالبات جمعی از خانواده‌های شهدای حادثه تروریستی داعش در اهواز

یازده ماه از جنایت تروریستی رژه اهواز می‌گذرد. مظلومیت این شهدا از جانبازانی 70 درصد بدون دست و پا تا طفلی سه ساله تا جوانانی بی دفاع و سلاح، بزرگترین سند مظلومیت ملتی است که همواره از سوی دشمنان کینه توز محکوم به تروریسم و حمایت از تروریست می‌باشد. عمق این جنایت به حدی بود که نه تنها ملت ایران بلکه تمام دنیا را تحت تاثیر خود قرار داد و محکومیت جهانی را به همراه داشت.
دشمنان تصور می‌کردند با اقدام به این جنایت می‌توانند نقشه‌های پلید خود را در تضعیف این انقلاب به سرانجام برسانند اما خانواده شهدا با هشیاری بسیار و اقدامات و عملکردهایی که پس از این جنایت و در جریان تشییع شهدا از خود نشان دادند بار دیگر نقشه‌های دشمنان را نقش برآب کرد.
برای ما خانواده‌های شهدا، فراق عزیزان اگرچه سخت است اما در مقابل دشمنان خم به ابرو نمی‌آوریم، و همچنان با تاسی به مکتب کربلا ایستاده‌ایم، به همین منظور جهت به ثمر نشاندن خون عزیزان‌مان از مسئولین مطالباتی داشته‌ایم که در طول این مدت مرتب از سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف پیگیری کرده‌ایم اما متاسفانه هنوز به جوابی نرسیدیم. اولین مطالبه ما دیدار با مقام معظم رهبری است. با توجه به دلخراش بودن این جنایت و تازه بودن داغ فقدان جوانان عزیزمان و تألمات روحی که بر خانواده‌های شهدا و بخصوص بر پدران و مادران شهدای مظلوم این حمله عارض شده است؛ تنها چیزی که موجب تسکین، دلجویی و تسلای آلام خاطر ما خانواده‌های شهید می‌شود دیدار با رهبر انقلاب است، به هر حال بیت رهبری ملجاء و مأمن مردم این سرزمین و به ویژه خانواده‌های شهدا است که تمام دردها را پس می‌زنند تا دست پرُ لطف رهبری را بر سر خود احساس کنند.
مطالبه دیگر ما ساخت یادمان و زیارتگاهی در محل ریخته شدن خون مطهر این شهداست. همه شهدا مظلوم بوده اما شهدای ترور مظلومیت بیشتری به همراه دارند. یکی از مهمترین علت‌های این مظلومیت، عدم پردازش مناسب به شهدای ترور و متروک گذاشتن وقایعی بود که منجر به خلق چنین جنایت‌هایی در طول حیات انقلاب اسلامی شده است. البته بر افکار عمومی حرجی نیست زیرا تاریخ نشان داد نسیان و فراموشی همواره در کمین بشریت است و اگر حوادث به ثبت در تاریخ نرسند و حوادث و جنایت‌ها براساس واقعیت گفته نشوند و تحریف گردند و اگر مصلحت اندیشی زمان حال در نظر گرفته شود و به افق اندیشه بشری و رشد عقلانی آیندگان بی‌توجهی شود، دشمن و امپراتوری رسانه‌های آنها بیکار نمی‌نشینند و با تزریق دروغ و جعل، افکار عمومی را منحرف و مسموم خواهند کرد. در جریان جنایت تروریستی رژه اهواز توسط داعشیان و تکفیریان و وهابیت، مسئولین یکی پس از دیگری در وعده و وعید نسبت به پاسداشت مقام این شهدا از یکدیگر گوی سبقت را می‌گرفتند و در رابطه با یادمان همان روزهای ابتدایی حادثه صحبت‌هایی با خبرگزاری‌ها انجام داده‌اند، حکایت از ساخت و احداث یادمان در محل حمله تروریستی را می‌داد. 


اما این مساله همچون بسیاری از مسائل و اتفاقات با خاموش شدن دوربین رسانه‌ها، به حاشیه رفت و اکنون که در آستانه سالگرد این عزیزان قرار گرفته‌ایم نه تنها هیچ گونه عملیاتی و حرکتی انجام نشده بلکه هنوز مسئولین در تصمیم گیری نسبت به این امر تعلل دارند. این در حالی است که حدود  چند ماه پس از این حادثه ساخت یادمان در شهرداری اهواز به مرحله طراحی هم رسیده بود اما معلوم نیست به چه دلیل این امر مسکوت و سپس 
منتفی شد.
همه می‌دانند که پشتوانه این نظام و مسئولین، شهدا و فرهنگ شهادت و ایثار هست و کمترین کار جهت پاسداشت این فرهنگ، نمادهایی همچون یادمان می‌باشد وگرنه شهدا هیچ نیازی به  کسی یا چیزی ندارند و بیش از هر چیز دیگری، این مسئولین هستند که نیازمند توسل به شهدا و پاسداشت فرهنگ شهادت هستند.
ساخت یادمان ابتکار و مساله تازه خلق شده و غریبی نیست که بر مسئولین سخت بیاید. یادمان‌های مناطق جنگی همچون شلمچه، دهلاویه و... که نه تنها عینا حفظ شده بلکه به مروز زمان یادبود شهیدانی همچون مصطفی چمران و دیگر شهدا گردیده است. لازم به یادآوری است که این یادمان‌ها محل دفن شهیدان مذکور نبوده اما از لحاظ فرهنگی توانسته ارتباط عمیقی با مردم و تاثیر بسزایی در جامعه ما ایجاد کند. علاوه بر آن شهدای ترور به اقرار مسئولین در همه شهرهای دیگر یادمان‌هایی دارند. لذا ما خانواده‌های شهدا که شاگردان مکتب حسین و زینب علیهما السلام هستیم، با اهتمام به مسائل مذکور و با عنایت به اینکه بعد از شهدا، خانواده‌های شهدا علمدار رسالت آنها هستند، جهت تسلای روحی خود و پاسداشت یاد و خاطره شهدا و پاسداشت فرهنگ شهادت درخواست دور از انتظاری نداشته و تنها خواستار عملی کردن وعده‌های مسئولین هستیم.