اعتماد برای پیشرفت در آرامش

موضوع توجه به مقوله‌ی مهم میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری در همه‌ی سالهای اخیر در حاشیه‌ی ذهن مدیران، دولتمردان و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بوده و حاصل کنش‌ها و واکنش‌های مختلف در این حوزه باعث نقاط عطفی نیز شده است.
اگر حتی کمی هم اعتقاد و باور داشته باشیم که فرهنگ نیز می‌تواند به عنوان مبنا و پایه‌ توسعه کشور قرار گیرد، نمی‌توانیم از کنار سه حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی به آسانی بگذریم. شاید همین دغدغه مندی بود که باعث ایجاد نقطه عطف بزرگی به نام تشکیل سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری شد.
موضوع ادغام این سه حوزه موافقان و مخالفان جدی و پیگیر داشت و حتی تاکنون نیز تقریبا تمام فعالیت‌های مثبت و منفی این سازمان در چارچوب این اقدام و متاثر از ادغام تحلیل می‌شود. امری که به نظر می‌رسد به‌نظر غیرواقعی باشد و در ارزیابی‌ها باید سایر عوامل موثر در توفیقات و ناکامی‌ها را
لحاظ نمود.


هر چند سه حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی با کمربندی قوی به نام "فرهنگ" با هم پیوند دارند ولی با در نظر گرفتن فضای توسعه طلبی لجام گسیخته حاکم بر اقتصاد، اجتماع و حتی زندگی عمومی مردم می‌توان به تفاوت آشکار این سه حوزه از زاویه‌ توسعه ای پی برد:
- میراث فرهنگی در تقابل آشکار با اولویت بی‌قید و شرط با توسعه قرار دارد و در بهترین حالت "توسعه‌ حفاظت محور" یا "حفاظت توسعه محور" را تاب می‌آورد. شاهد هستیم دفاع حافظین میراث در برابر توسعه‌ی بی‌قید دچار شکست‌های سنگین بوده و هست. تخریب واحدهای باارزش تاریخی در شهرها و روستاها تا ایجاد جاده‌ها، سدها و بهره برداری از معادن، حتی در محوطه‌ها و دشت‌هایی که بخشی از تاریخ و فرهنگ ما را در دل خود میزبان هستند، نمونه‌های فراوانی از این رویارویی نابرابر را در خاطر خود ثبت کرده‌اند.
- در حوزه گردشگری باید توجه گسترده و علاقه‌ی فراوان تقریبا تمام افراد حقیقی و حقوقی، تصمیم سازان و تصمیم گیران را به حوزه‏ی گردشگری مدیریت کرد. خوشبختانه یک عزم نانوشته عمومی برای توسعه گردشگری در چند سال اخیر نمایان شده که در صورتیکه با حمایت همه‌ی دستگاههای حاکمیتی، توسط وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی حمایت نشود، منجر به هیچ سود و فایده ای نبوده و چون سیلی ویرانگر و بی‌فایده خواهد بود و تمام داشته و آینده صنعت گردشگری را به باد خواهد داد. سخت‌ترین کار در این حوزه اثبات این مطلب است که گردشگری هم مانند سایر امور جامعه یک علم و تخصص است و برای ورود، اعلام نظر و اقدام در این حوزه نیز باید الفبا و ادبیات خاص آن را
فرا گرفت.
- اما در بخش صنایع‌دستی علیرغم قدرت بالای این صنعت در ایجاد اشتغال، گسترش ثروت، بالابردن قدرت اقتصادی خانواده‌ها، شاهد یک بی‌توجهی عمومی هستیم که در این بخش مسئولین باید با برنامه‌های حمایتی زمینه جلب مشارکت و توسعه را فراهم بیاورند. خوشبختانه طی سال‌های اخیر نگاه ویژه‌ای به این بخش شده ولی ظرفیت بالای صنایع‌دستی، حتی در فضای ارتباطی اکنون با دنیا، در تصمیم گیری‌ها کمتر مورد توجه مدیران قرار گرفته، "هنر- ‎صنعتی" که با کمترین حمایت می‌تواند ارزش افزوده بالایی را با اتکا به هنر و استعداد ایرانیان ایجاد نماید.
مسلما کنترل سه دیدگاه توسعه ای در یک مجموعه کار بزرگی است که از عهده همه‌ افراد برنمی‎آید و اگر در این چالش، گستردگی جغرافیایی، تنوع خدمت،کمبود شدید اعتبارات مورد نیاز، انباشت عقب‎افتاگی‌ها و... را نیز لحاظ نماییم، نقش مدیریت این مجموعه بسیار ممتاز خواهد بود.
ادامه در صفحه 11