بعد از مرمت و احیای خانه جلال، این بار خانه همسایه او یعنی نیما یوشیج چشم انتظار بازسازی است

سناریوی مرمت و احیای خانه نیمایوشیج
فرزاد رستمی‌فر
«... بی تردید شناخت بنای تاریخی لاجرم بر تغییر آن مقدم است. شناخت مذکور به هر حال فرآیندی یک سویه نیست و بلافاصله درگام بعد پرسش بسیار ارزنده‌ای مطرح می‌شود مبنی بر این که: «چه کسی قرار است آموزش دهندگان (بهره‌برداران) را آموزش دهد؟» درک موثر این فرآیند نمی‌تواند از تاملی منفعل حاصل شود، بلکه از روندی جدی و همه جانبه نشات خواهد گرفت. بنابراین وظیفه اصلی نه درک بنا به تنهائی که تغییر آن است. از آنجا که ارائه روایتی یک جانبه از این شعار امکانپذیر نیست، تامل باریک بینانه در خصوص دریافت‌ها، نقدها و ارزیابی آنها از جمله اقدامات معنادار در تدوین سناریوی مرمت و احیاء خانه تاریخی قلمداد می‌شود. بنابر فرضیات فوق، مسئله فضا به گونه‌ای اعجاب آور در ابعادی فراتر از بنا، و به وسعت شهر، منطقه و محله و شاید در حدود برشی جانانه از زندگی نیما (1338-1276) [Time Line] اهمیت خواهد یافت.»
شهر


قرابت و مکان‌گزینی سکونت نیما و جلال در همسایگی و همگرایی اجتماعی-سیاسی این نوآوران فرهنگی-ادبی دوره متاخر معاصر و برقرار بودن ساختمان محل سکونت آن‌ها، فرصت شکل‌گیری یک مرکزیت (و نه مرکز) فرهنگی-اجتماعی با محوریت خانه جلال و سیمین و خانه نیما یوشیج را در وضع موجود برای بخشی از ساختار اجتماعی محله‌های شمال تهران در مقیاس منطقه‌ای و نشانه ذهنی و یادآوری در سطح شهری و فراتر از آن را فراهم آورده است.
ایده شکل‌گیری چنین مرکزیتی با شروع فعالیت‌های اجرایی و مرمتی خانه جلال و سیمین و همزمانی آن با راهبرد بازآفرینی شهری در مقیاس ملی، ارائه و تبیین شده است. با اتمام فعالیت‌های مرمتی خانه سیمین و جلال، زمینه کالبدی شکل‌گیری فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی در آن فراهم شده است.
اما لازمه شکوفایی و موفقیت این فعالیت کالبدی در ترکیب با مفاهیم بازآفرینی شهری از مقیاس این خانه در بعد کالبدی و همچنین بعد اجتماعی و فرهنگی آن می‌بایست در ترکیب با دو پلاک کوچک دیگر تا خانه نیما به حداکثر کالبدی و فعالیتی رسانده شود.
اگر جلال از خالی بودن و سکوت خانه خود به سبب عدم زایش و بقای نسلی حسرتی داشته و از سویی با شعفی دلگیر سرگرمی کودکان همسایه و بازی آن‌ها در خاک و خل را بازگو کرده، در حال حاضر این خانه و نیز در هم‌افزایی با آن، «خانه نیما»، این امکان را به‌وجود آورده‌اند تا در چارچوب فعالیت‌های فرهنگی-اجتماعی روح تازه‌ای به کالبد خالی و ساکت از هیاهوی زایش نسلی در آن‌ها دمیده شود و حسرت جلال با زایش و بقای نسل فکری و اندیشه‌ای در قالب مرکزیت فرهنگی-اجتماعی و با محوریت این خانه‌ها بی‌پایان نماند.
با این زایش مجدد و توسعه آن تا خانه نیما فرصت شکل‌گیری نشانه ذهنی و فرهنگی از سطح محلی تا مقیاس ملی (شاید) در ابعاد کوچک کالبدی اما با برد اجتماعی-فرهنگی بسیار وسیع‌تر فراهم می‌آید که در سناریوی تعریف شده در مرمت خانه جلال و سیمین پیش از این تبیین شده است.
منطقه و محله
جایگاه سایت مورد مطالعه دراسناد مصوب وملاک عمل:
پهنه‌بندی طرح تفصیلی شهر تهران و به تبع منطقه یک و همچنین محدوده سایت مورد مطالعه بر مبنای شاخص‌ها و معیارهای کمی و کیفی و با توجه به ویژگی‌های هر پهنه و وجه غالب آن پهنه که در گذشته شکل گرفته و گرایش به انواع ساخت و ساز از نظر تراکم و طبقات و با جهت‌گیری‌های سازمان فضایی و ساماندهی سیما و کالبد شهر در مناطق شهری انجام گرفته است. بر این اساس پهنه سکونت با توجه به همگنی و وسعت قطعات، عرض معابر به تراکم و ارتفاع ساختمان‌ها و تعداد طبقات، سطح اشتغال زمین و نیز میانگین تراکم نفر در هکتار تعیین شده است.
سایت مورد مطالعه از این نظر در یک پهنه همگن از نظر ویژگی‌های فوق‌الذکر قرار گرفته با عنوان پهنه R121
(پهنه مسکونی با تراکم متوسط- حداکثر 4 طبقه) در طرح تفصیلی تعیین شده است. بر اساس ضوابط بند 13 زیر بند 1-13 طرح تفصیلی شهر تهران که با عنوان حفاظت از میراث تاریخی شهر تهران نگارش شده است حفاظت از میراث تاریخی، فرهنگی و همچنین آثار ارزشمند معاصر شهر تهران الزامی است. شمول حفاظت این بند عبارتست از کلیه آثار ثبت شده و نشده واجد ارزش همراه با حریم مجموعه‌ها و آثار ثبت شده دارای حریم.
با توجه به مصوبات شورای اسلامی شهر تهران، شهرداری موظف است با سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همکاری نماید تا نسبت به ثبت بناهایی که می‌توانند ثبت شدند، حداکثر ظرف مدت سه سال از زمان ابلاغ طرح تفصیلی اقدام کند.
همچنین بر اساس جدول شماره 11 طرح تفصیلی (فعالیت های مجاز به استقرار در مرکز محله به عنوان خدمات پشتیبان سکونت) فعالیت‌هایی همچون عرضه محصولات اوقات فراغت خانوارها، موسیقی و سفره‌خانه‌های سنتی، چایخانه و ... در محدوده پهنه‌های سکونت مجاز است. با توجه به مجموعه مباحث فوق‌الذکر هر چند که پلاک موردنظردر پهنه سکونت تراکم متوسط قرار گرفته اما از لحاظ تدقیق کاربری با توجه به ارزش تاریخی و فرهنگی، کاربری آن می‌تواند به انواعی از کاربری‌های مرتبط با حوزه میراث فرهنگی و گردشگری با مقیاس خدمات رسانی به شهر، منطقه و محله در ترکیب با بناهای ارزشمند همجوار (خانه جلال و سیمین) آن تغییر یابد.
تعیین استراتژی‌ها و راهبردهای مداخلاتی
چشم‌انداز طرح مرمت و احیا
روایت خانه:
خانه‌-موزه‌ها اغلب به حافظه‌ی جمعیِ مردم یک فرهنگ تعلق دارند. فیلیپ اتینگتون، پروفسور تاریخ و تاریخ سیاسی می‌گوید: «تمام کنش‌های انسانی به مکان نیاز دارد و خود مکان‌هایی را می‌آفریند. گذشته عبارت است از مکان‌هایی که با کنش‌های انسانی ساخته شده است. تاریخ، نقشه‌ی این اماکن است.» به همین دلیل در تعریف خانه-موزه یکی از مهمترین نکات، توجه ویژه به روایت مستتر در آن خانه و تعریف یک سناریوی بهره‌برداری متناسب است.
اصالت:
اعتبار حقیقی و تعلق واقعی و حضور بی‌وقفه در طول زمان، می‌تواند یک فضا، یک شی یا یک وجود غیرفیزیکی (مانند یک تصویر یا یک صدا) را به اصالت برساند. هدف از خانه-موزه حفظ و به‌روز‌کردن این اشیا و داشته‌های اصالت‌دار است که از طریق آن بتوان تاریخ جمعی و روایت هر خانه را برای مخاطبین آن بازسازی کرد.
اهداف طرح
امتداد تاریخی:
خانه‌ی تاریخی نیما از آنجا که از حیث شخصیت فرهنگی و ادبی مهم است، بهتر است که به جای استفاده‌ موزه‌ای و ایستا، این خانه بازسازی امتداد اتفاقات فرهنگی آن باشد. یعنی به فعالیت‌هایی که در این خانه صورت می‌گرفته و نقشی که در تاریخ ادبیات و هنر این کشور داشته است توجه کنیم.
این خانه روایتی دارد و داستان‌ها و وقایعی را در خود جای داده است که موقعیت آن را در تاریخ معاصر ادبیات و فرهنگ ایران بی‌نظیر می‌کند. نزدیکیِ نیما به خانه‌ی جلال و سیمین و حضور پیوسته جلال در این خانه، جلسات متعدد چند نفره با دوستان شاعر و نویسنده و روایت‌هایی که گاه و بی‌گاه در یادداشت‌های داستان‌نویسی نویسندگان معاصر مانند می‌خوانیم و ... از این قبیل است.
پویاییِ فضاها:
یکی از مهمترین دغدغه‌های بهره‌برداران از خانه‌های تاریخی و خانه-موزه‌ها «تضمین نمودن رونق و سرزندگی و پاسخگویی عملکردی و موفقیت در انتقال پیام» است. مشکل اصلی‌ای که خانه-موزه‌ها را مدتی پس از افتتاح تهدید می‌نماید، سکون ، خلوتی و مهجور بودن آنهاست.
با در نظر داشتن این نکته می توان به راهکارهایی اندیشید تا این خانه پویایی زمان حیات خود را بازیابد و کاربری‌هایی در آن در نظر گرفته شود، که مخاطبان جدید و قدیم خانه را به حضور چندباره در آن دعوت کند و همچنین میزان تاثیرگذاری خانه به مخاطب را نیز افزایش دهد.
به همین منظور شکلی از پویایی در این طرح مد نظر خواهد بود تحت عنوان پویایی کاربردی.
پویایی کاربردی: تلقیِ‌ محافظه‌کارانه از موزه در ایران باعث شده است تا «سکون و ثبوت ابدی» تنها تعریف موزه باشد.
در حالی که از سه چهار دهه پیش، یکی از کارکردهای اصلیِ موزه‌ها، «پژوهش و ارتباط» است، که تضمین پویاییِ فضای موزه‌ها در طول سال‌های متمادی‌ست و همچنین انتقال پیام و تاثیرگزاری فرهنگی را نیز تضمین می‌کند. در این پروژه، علاوه بر پویایی انضمامی که از طریق ساخت و تعریف فضاهای جدیدِ الحاقی صورت می‌گیرد، پویاییِ کاربردی نیز می‌تواند به جذابیت بیشتر و افزایش ویژگیِ تعاملی در خانه کمک کند. از جمله‌ی این فعالیت‌ها و تعریف‌ها این است که در سناریوی احیای فرهنگیِ خانه می‌توان ترتیبی اتخاذ کرد که روزشمار و سالشماری از وقایع مهم زندگی نیما تهیه شود و بر اساس آن رخدادهای فرهنگیِ متفاوتی تعریف شود که به مدت چند روز در خانه برپا شود و تعامل بیشتر مخاطبین را به همراه داشته باشد.
راهبردهای عمومی طرح مرمت و احیا
در راستای حفظ ارزش های وجودی بنا (اشیاء و متعلقات) و فعالیتی آن (فرهنگی-ادبی دوره نیما)، برای تحقق هرچه بهتر اهداف باززنده سازی، نکات زیر باید در نظر گرفته شود:
-خود کفایی اقتصادی:
برنامه‌ریزی و اتخاذ راهبردها و سیاست‌های مرمت و بازاستفاده از بناهای تاریخی یا خانه-موزه‌ها بایستی بتواند به گردش اقتصادی و خودکفاییِ اقتصادی این نهاد نیز کمک کند.
-رعایت تعادل فضایی:
یکی از تهدیداتی که معمولا پروژه‌های باززنده‌سازی را از اهداف پیش‌بینی شده منحرف می‌کند، غلبه کارکرد فضاهای انضمامی، چون کافه، تریا و فروشگاه بر کارکرد‌های اصلی پروژه است.
از سویی دیگر در صورت اتخاذ رویکرد‌های فضایی و مدیریتی مناسب، چنین فضاهایی می‌توانند به عنوان موتور محرکه مجموعه در خدمت فعالیت‌های اصلی مجموعه قرار گیرند. یکی از راهبردهای اصلی این پروژه، تلاش برای خلق برنامه فضایی و کالبدی مناسب برای فضاهای انضمامی با رویکرد ذکر شده خواهد بود.
سیاست‌های راهبردی
می‌توان سیاست ها را در دوبخش کالبدی و فعالیتی تبیین کرد:
سیاست های کالبدی:
تعریف روایت کلان برای خانه
بازسازی خانه و چیدمان به صورت محدود و بر اساس دوره تاریخی منتخب.
چیدمان موزه ای اشیا
برخی از اشیا بنا به قرا گرفتن در فضاهای موزه‌ای در زمینه خانه و فعالیت ها و استفاده‌ آنها در گذشته به نمایش در می‌آیند. و بخشی از روایت خانه‌اند.
چیدمان نمایشگاهی اشیا
برخی دیگر از اشیا که عموما به علت کمبود فضای نمایش در زمینه مربوطه در فضاهای منفک نمایشگاهی قرار می‌گیرند. هدایا و الحاقات نیز در این دسته قرار دارند.
سیاست های فعالیتی خانه:
فعالیت خانه موزه را می‌توان در سه دسته کلان نمایش ، پژوهش و ارتباط قرار داد.
نمایش
اختصاص فضای لازم نمایشگاهی و موزه ای
لزوم تعریف برنامه های متناسب با مخاطبین متفاوت . از نظر تخصص و نیز گروه های سنی
امکان تعریف بازدید عمومی و ویژه
آموزش و پژوهش
اختصاص فضای کتابخانه و آرشیو مجموعه آثار
درنظر گرفتن امکانات آنلاین برای پژوهشگران و علاقه مندان
ارتباط با نهادهای پژوهشی مانند مدارس و دانشگاه ها برای پژوهش های مورد نیاز
ارتباط
ایجاد فضای کافه و فروشگاه اثار فرهنگی برای شکل گیری روابط اجتماعی در مجموعه
ارتباط با موسسات و نهادها برای برگذاری مراسم و برنامه های چند جانبه مثل کلاس های اموزشی مربوطه
پیشنهاد ارتباط شبکه ای با سایر خانه موزه‌های شهر
مبانی نظری مداخلات
مبانی نظری از دیدگاه ارزش‌های فرهنگی، یادمانی و تاریخی
آن‌چنان که در کنفرانس 1997 جنوا نیز تاکید شد از مهم ترین جنبه های خانه موزه‌ها که باعث یکتایی این نوع موزه ها در روایت و اثرگذاری شده است رعایت صداقت و امانت در انتقال معانی و مفاهیم مربوط به شخصیت افراد، دوره زمانی و نیز مکان مورد گفت و گوست . این موضوع را میتوان در جنبه های مختلف فرهنگی و تاریخی بررسی کرد و در مداخلات آتی لحاظ کرد.
نیما یوشیج به عنوان شاعری مهم در تاریخ فرهنگی ایران به شمار میرود بنابراین معرفی وی همراه با بیان بخش مهمی از تاریخ فرهنگی ایران خواهد بود . ضمن اینکه نمایش زندگی جاری در خانه بازنمایشی از زندگی در دوره تاریخی خاصی خواهد بود . حکایت از شیوه معیشت ، ارزش ها و فعالیت هایی که در دوره تاریخی و در مکان خاصی جریان داشته است. اما پیچیدگی خانه موزه ها خوانش همزمان آنها به عنوان موزه و نیز شی است. این خانه ها ضمن روایت یک دوره از تاریخ ، رویا و تخیلی را نیز در خود دارند. و علت اثرگذاری ویژه آنها در برانگیختن احساسات بازدیدکنندگان نیز مربوط به همین ویژگی است.
رویکردهای مختلف در این زمینه به معنی متفاوت اشیا در زمینه وبه صورت منفک برمی‌گردد. هرکدام از موارد به نمایش در آمده به تنهایی و در زمان خود حاوی معنی خاصی بوده که لزوما در زمان نمایش حفظ نمی شود. هر شی با جدا شدن از زمینه معنی تازه ای پیدا می کند. این تفاوت شامل معانی شخصی و نیز تاریخی و اجتماعی است. با توجه به این موضوع دو رویکرد کلی قابل اتخاذ است.
در رویکرد اول اشیا در جای خود و به همان صورت به نمایش در می آیند. صرف نظر از اینکه چطور دیده یا ادراک می شود.
رویکرد دیگری را نیز می‌توان انتخاب کرد که بیش از اشیا به زمینه و روایت نظر دارند. در این رویکرد انتخاب اشیا و چیدمان آنها بنا بر خواسته طراح راجع به برداشت مخاطب است.
باید در نظر گرفت که اثرگذاری بر مخاطب از موضوعات بسیار مهمی است که در هر دوره ممکن است شیوه متفاوتی داشته باشد . شیوه انتخاب شده ممکن است با توجه به تخصص مخاطبین ، قشربندی اجتماعی ، سن ، دوره ی زمانی و مکانی متفاوت باشد. انتخاب هوشمندانه باید با لحاظ کردن مخاطب بهترین روش اثرگذاری را شامل شود.
مبانی نظری از دیدگاه شیوه‌های حفاظت کالبدی
مقدمه: در حفظ و حراست از ساختمان‌های تاریخی رویکردهای متفاوتی وجود دارد که هر یک بسته به شرایط و اهداف حفظ می‌توانند به کار گرفته شوند.
معمول‌ترین رویکرد، حفاظت (Preservation) است. در این رویکرد، حفظ و نگهداری هر آنچه که در بافت ساختمان موجود است، به همان صورتی که هست مدنظر قرار می‌گیرد و تنها آن عناصری به ساختمان اضافه می‌شوند که برای جلوگیری از تخریب آن ضروری است.
رویکرد دوم، احیا (Rehabilitation)، همان استانداردهای رویکرد حفاظت را دارد اما به علت اینکه در این موارد گمان می رود ساختمان چنان آسیب دیده که برای حفاظت نیاز به دخل و تصرف دارد، رویکرد کمی منعطف‌تر است و اجازه تا حدودی اجازه دخل و تصرف را می دهد.
رویکرد سوم نوسازی یا تجدید بنا (reconstruction) است که اجازه می‌دهد عناصر، اجزا یا حتی ساختمانی که از بین رفته است با مصالح جدید اما به صورت متناسب و منطبق با زیبایی‌شناسی تاریخی از نو ساخته شود.
پیشنهاد سناریوی احیاء
خانه نیما یوشیج، خانه‌ای کوچک در محله دزاشیب تهران، به لحاظ کالبدی و ظرفیت پذیرش بازدیدکنندگان محدودیت‌های مشخصی دارد. علاوه بر این خود مفهوم خانه‌موزه، قواعد و استانداردها و ملزوماتی دارد که اعمال و پایبندی به آن این محدودیت فضایی را تشدید می‌کند. خانه‌موزه مفهومی فراتر از نمایش شرح‌حال صاحب خانه و در‌واقع تصویری اتوبیوگرافیک از اوست که بازدیدکنندگان می‌توانند با‌شخصیت و سبک زندگی او به گونه‌ای همذات‌پندارانه و نزدیک ارتباط برقرار کنند.
بنابراین برای پایبندی به واقعیت عینی زندگی افراد موردنظر، ناچار از حفاظ اصالت خانه -اعم از فضاها، کاربری‌ها و اشیا- هستیم. این الزام در همان گام‌های نخستین می بایست طراح را بر آن دارد تا برای پاسخ به هدف اصلی احیای خانه که حفظ ، حراست و شناساندن ابعاد گسترده وجودی این شخصیت ادبی بود ، به موازات طرح احیا و مرمت فیزیکی، به جریان حمایتی-مفهومی بزرگتری بیاندیشد که می‌تواند بازوی اجرایی،عملکردی و تصمیم‌گیری موثری در سطح شهر به نمایندگی از «خانه‌موزه نیما» باشد.
این جریان حمایتی علاوه بر اینکه ضامن دوام و بقای خانه‌موزه خواهد بود، می‌تواند هدایتگر بخش‌ عمده‌ای از فعالیت‌های وابسته به آن در سطح شهر باشد. موثر واقع شدن طرح مفهومی که در ادامه ارائه می‌شود بستگی زیادی به استفاده از پتانسیل‌های این بنیاد در کنار خانه موزه دارد.
بیان اتوبیوگرافیک به معنای سهیم کردن بازدیدکنندگان در تجربه زندگی روزمره صاحبان خانه است؛ نحوه زیست، عادات، روابط و تعاملات و به طور کلی تصویری درونی‌تر از آن‌ها. برای دستیابی به این هدف می‌توان رویکردهای متفاوتی را در نظر گرفت اما مبنای تمام آن‌ها وفاداری به اصالت خانه است. برای این کار اولین و مهمترین رویکرد بازگرداندن خانه به دوره تاریخی اصیل خود است.
بازگرداندن فضا ، شرایط و چیدمان خانه به زمانی که زندگی هنوز در این خانه جریان داشته است. این خود بهترین معرف برای بازدیدکنندگان است اما برای رمزگشایی کردن از جوانب پنهان و کمترپیدای زندگی نیما و همچنین برای معرفی بیشتر برای بازدیدکنندگان ناآشناتر می‌توان به تمهیدات جانبی اندیشید. استفاده از تابلونوشته‌ها و حضور راهنمایان مسلط به موضوع در کنار استفاده از ابزارهای ارتباطی مانند متن، عکس، فیلم، مولتی‌مدیا و غیره است.
ایده اصلی روایت‌گری در این خانه علاوه بر آنکه بر عهده تصویر و مولتی‌مدیا گذاشته شود بر عهده «صدا»، سیستم‌های صوتی و شفاهی نیز خواهد بود. این شیوه ضمن برخورداری از پیشینه‌ای طولانی در تاریخ ادبیات ایران، متناسب با‌ بعد شخصیت ادبی این شاعر نیز هست.
برای بیان هدفمند و موثر این «روایت » فضاهای خانه به سه دسته کلی تقسیم‌بندی شده است:
دسته اول فضاهای موزه‌ای هستند. این فضاها به یک دوره تاریخی اصیل بازگردانده و عیناً به همان صورت حفاظت و ‌ بازنمایی می‌شوند . چیدمان این فضاها، هدفمند و بر اساس بیشترین استنادات تاریخی خواهد بود. اما به طور کلی در بین فضاهای خانه‌موزه، کمترین حد مداخله را خواهند داشت .
دسته دوم فضاهای نمایشگاهی هستند. این فضاها در خدمت نمایش موثرتر فضاهای موزه‌ای اند و سعی شده به گونه‌ای جانمایی شوند که ضمن وارد آوردن کمترین آسیب به جریان زیستی خانه، بیشترین داده و مواد خام را برای تجربه و درک بهتر فضاهای موزه‌ای در اختیار بازدیدکنندگان قرار دهد. در این فضاها علاوه بر آنکه خاطرات فضایی بازنمایی خواهد شد به‌وسیله ابزار‌های ذکرشده، مخاطبان را به موضوع موزه نزدیک‌تر خواهد کرد. عملاً می‌توان گفت این فضاها ، هم به لحاظ مفهومی و هم به لحاظ فیزیکی پیش‌ورودی‌ فضاهای موزه‌ای هستند.
دسته سوم فضاهای خدماتی خانه‌موزه هستند. این فضاها که برای تامین نیازهای ناشی از موزه‌ای شدن بنا به وجود آمده‌اند عموما از بین فضاهایی با کمترین خاطره زیسته انتخاب شده‌اند به گونه‌ای که اغتشاش را در روح کلی خانه ایجاد کنند.
یکی از اهداف مهم خانه‌موزه‌، گردآوری آثار و اسناد مرتبط با نیما است. نقش خانواده بازمانده در این راستا بسیار مهم و حیاتی است.
نگهداری و حفاظت از خانه و آثار، اسناد و اشیا یکی از وظایف مهمی است که بر خانه موزه نهاده شده است. بخشی از نگهداری مرتبط با کالبد خانه در مطالعات مرمت خانه در نظر گرفته شده است.
با توجه به ظرفیت محدود خانه، در نظر گرفته شده است که قسمتی از رویدادهای پرازدحام‌تر با هماهنگی به خارج از خانه منتقل شود تا جمعیت زیاد باعث آسیب به بنا نگردد. این رویکرد علاوه بر این که موجب حفاظت از خانه موزه می‌شود موجب اشاعه روح خانه موزه نیما در سطح شهر می‌شود.
بنا بر آنچه تا کنون گفته شد، ظرفیت پذیرش این خانه موزه از نظر فضایی و فعالیتی محدود است و بدین منظور می‌بایست، برنامه‌ای مدون گردد تا افراد و بازدیدکنندگان در عین آنکه به سهولت بتوانند از خانه بازدید کنند اما به آن آسیبی نیز وارد نشود.
یکی دیگر از مباحثی که در طرح محتوایی در نظر گرفته شده است، مبحث آموزش و پژوهش در مجموعه می‌باشد. بدلیل کمبود فضاهای جمعی در این مجموعه بسیاری از فعالیت‌هایی که می‌بایست در جهت آموزش و ادبیات صورت پذیرد می‌تواند با محوریت موضوعات ادبی و پژوهشی مرتبط با نیما مانند شعر نو و ... در دیگر نهادهای مرتبط برقرار گردد و نتیجه و ثمره این جلسات آموزشی در قالب رویدادهای محدود و فرهنگی در خانه نیما برگزار شود. همچنین استفاده از امکانات آنلاین و دیجیتال نیز می‌تواند در حوزه پژوهش و آموزش به کار پژوهشگران بیاید، بنابر این موضوع می‌توان اشعار مرتبط با آنها و همچنین اطلاعات در مورد خانه موزه به طور کل و اخص در مورد خانه موزه نیما را بصورت دیجیتال و انلاین در اختیار علاقه‌مندان و پژوهشگران قرار داد.