ماراتن آ‌یین های سینمایی

دو شب مانده به برگزاری جشن خانه سینما در جمعه‌شب تهران، در سالن عباس کیارستمی بنیاد سینمایی فارابی که یک شب بعدتر سومین دوره اهدای نشان داوود رشیدی نیز در آن برگزار شد جشن فیلمنامه‌نویسان آغاز ماراتن سه‌شبه آیین‌های سینمایی بود. درشب فیلمنامه 7 نشان سپنتا در ژانرهای سینمایی به برگزیدگان اهدا شد و در شب اهدای نشان داوود رشیدی سه نشان به علی نصیریان ، احمدرضا احمدی و مهتاب نصیرپور رسید.

نرگس عاشوری خبرنگار
کمی مکث می‌کند تا چروک دامن مشکی‌اش را با دست صاف کند. آرام به دور دست و آینده خیره می‌شود و با صدایی که با صلابت و دلتنگی عجین شده می‌گوید: «من باید با خودم مبارزه کنم تا چیزی را فراموش نکنم. نباید فراموش کنم. باید سعی کنم داوود رشیدی را که آدم بزرگی بود، اما به اندازه بزرگی‌اش شناسانده نشد، بیشتر بشناسانم.» مهرماه سال 95 که به بهانه چهلمین روز درگذشت داوود رشیدی با تعدادی از دوستان، همدوره‌ای‌هایش و اعضای خانواده برومند رشیدی دور هم جمع شده بودیم احترام برومند با اطمینان گفت از آن پس تمام هم و غمش صرف زنده نگه‌داشتن تفکر همسرش خواهد شد. حالا 3 سال از آن روزها گذشته و همت او و خانواده‌اش برای به نتیجه رساندن این هدف، برگزاری سومین دوره نشان داوود رشیدی به فاصله چند روز پس از سالمرگ (5 شهریور) اوست؛ نشانی که در همین دوره کوتاه آن‌قدر از عشق خانواده و احترام دوستانش اعتبار گرفته که چهره‌های فرهنگی شناخته‌شده‌، از احمدرضا احمدی، لیلا حاتمی، علی مصفا، ترانه علیدوستی، علی نصیریان، محمدرحمانیان و همسرش مهتاب نصیرپور تا احمد مسجدجامعی و محمدجواد حق‌شناس را عصر روز پنجشنبه هفتم شهریورماه به سالن زنده‌یاد عباس کیارستمی در بنیاد سینمایی فارابی بکشاند. مراسم با یادی از حسینعلی طباطبایی (اولین مدیر تالار سنگلج) و داریوش اسدزاده و جمشید مشایخی آغاز می‌شود. سیروس ابراهیم‌زاده در یادداشتی مروری بر فعالیت‌های داوود رشیدی دارد؛ از خاطره همبازی‌شدن با بهروز وثوقی تا تثبیت نامش در کنار داوود رشیدی، محمد علی کشاورز، جمشید مشایخی، عزت‌الله انتظامی و علی نصیریان که به قول پرویز پرستویی ۵ نفر تئاتر و سینما هستند. «پرده‌های سینما؛ تصاویر ماندگار» عنوان این دوره از اهدای نشان است. کارگردانی هنری‌اش را امیر اثباتی به عهده دارد و اجرایش را منصور ضابطیان.



معتمدآریا و هم مسیر شدن با داوود رشیدی
«هرجا که می‌خواهم از او برای آمدن به صحنه دعوت کنم، می‌ترسم حرفی بزند که بعدش برایم دردسر شود». ضابطیان با این عبارات از فاطمه معتمدآریا دعوت می‌کند تا روی سن حاضر شود و رئیس انجمن صنفی بازیگران از قدم گذاشتن بر جای پای داوود رشیدی در این صنف می‌گوید: «گاهی با خودم فکر می‌کنم اگر آقای رشیدی بودند برای پگاه آهنگرانی چه می‌کردند، اگر حرفی درباره مهتاب کرامتی زده می‌شد چه می‌کردند ولی می‌دانم اگر برای «لیلی» (رشیدی) اتفاقی می‌افتاد می‌گفتند خودش باید مشکلاتش را حل کند.» او در ادامه از مسیر درست برای حل مشکلات می‌گوید: «گاهی فکر می‌کردم چرا داوود رشیدی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌رفت تا گفت‌وگو کند، اما بعدها فهمیدم بهترین راه، همین گفت‌وگو است.» بخش بعدی مراسم، سخنان ویدئویی امیر نادری درباره داوود رشیدی است. صحبت‌های نادری درباره درک نشدن قدر و جایگاه رشیدی است: «داوود آدم تئاتر بود و لیاقت بیشترین‌ها را داشت. در روز مجبور بود فیلم‌هایی را بازی کند که دوست نداشت ولی شب‌ها مدام کتاب می‌خواند و راجع به تئاتر تحقیق می‌کرد».
 نادری داوود رشیدی را خطاب قرار داده و حرف‌هایش را اینگونه به پایان می‌رساند: «خیالت راحت، احترام برومند و فرزندانت یاد تو را زنده نگه می‌دارند.»
در انتطار فحش شنیدن‌های نقاشی
اولین نشان داوود رشیدی به احمدرضا احمدی اهدا می‌شود. هوشنگ کامکار در سخنانی او را ‌دایرةالمعارف زنده موسیقی می‌خواند و به آشنایی‌اش با این شاعر از دوره دانشگاه با همراهی مهدی فتحی و محمود دولت آبادی اشاره می‌کند. احمدرضا احمدی با لحنی طنازانه صحبت می‌کند؛ از قدرشناسی شوخ‌طبعانه همسرش: «برخی می‌گفتند این چه شاعری است که برای زنش شعر می‌گوید و برای معشوق نمی‌نویسد اما من زندگی‌ام را مدیون همسرم هستم. در این سال‌ها که ۱۸ بار به بیمارستان رفتم همیشه مرا با خود کول کرد و برد.» و در نهایت فعالیت تازه‌اش و ایجاد فرصتی برای فحش دادن دشمنانش: «بتازگی نقاشی را شروع کردم سوژه جدیدی دادم به خصمانم و منتظرم راجع به نقاشی فحش بشنوم.»

خواسته ترانه و ابهت علی نصیریان
دومین نشان داوود رشیدی برای علی نصیریان است. ترانه علیدوستی از خاطره خوش همکاری با او می‌گوید: «هیچ وقت نفهمیدیم کدام بازیگر مورد تأیید علی نصیریان است یا نیست. چون ایشان با همه ما یک رفتار داشتند. همیشه در هنگام گریم و استراحت در حالی که ما با موبایل مشغول بازی بودیم فقط سکوت می‌کرد و در همین سکوت و تفکر خیلی چیزها به ما یاد دادند.» علیدوستی تأکید می‌کند که اگرچه آدم خجالتی نیست اما یک خواسته دارد که ابهت نصیریان اجازه نداده برای آن پیشقدم شود: «هیچ وقت نتوانستم با ایشان عکس بگیرم چون ابهت‌شان مرا می‌گرفت. با عذرخواهی از همه موبایلم را آورده‌ام که اینجا با ایشان عکس بگیرم.» لیلی رشیدی این عکس را به یادگار ثبت می‌کند و علی نصیریان در سخنانی کوتاه با ابراز خرسندی از تجربه همکاری با ترانه علیدوستی، از نشان داوودرشیدی به‌عنوان سومین نشان ارزشمند شخصی بعد از جایزه فروغ فرخزاد و جایزه فاخر صبا یاد می‌کند و می‌گوید: «اقدام احترام برومند برای یاد کردن از داوود رشیدی اتفاق ارزشمندی است.»

سال‌های دور از صحنه
سومین نشان به مهتاب نصیرپور اهدا می‌شود و همسرش محمد رحمانیان درباره این هنرمند سخن می‌گوید: «انگیزه بسیاری از کارهای من، مهتاب نصیرپور بوده و هست. مهتاب بابت تمام این سال‌ها از تو سپاسگزارم و متأسفم برای سال‌هایی که به‌خاطر ممنوعیت کاری من نتوانستی روی صحنه بیایی.»