روز مباهله؛ سند عظمت اهل بیت(ع)

در هاله‏ ای از نور، آرام آرام پیش می‏ آمدند و زمین زیر پایشان از تواضع، مثل حریر نرم می‏ شد. عده ‏ای سایه‌نشین، که همیشه در تاریکی به سر برده بودند، گویی قصد مقابله با نور دارند؛ با صلیب‏ های به ظاهر آراسته، با ناآرامیِ تمام و با گیسوان چلیپایی، بازی می‏ کردند و تمام ذهنشان سرشار از شکّ بود؛ شکّ به آن‏چه در دست و دلشان قرار داشت اما آنان که در هاله‏ ای از نور پیش می‏ آمدند، تبلور وجودشان مثل آب زلال و صداقت حضورشان، مثل خورشید، آشکار بود. پنج تن، پنج کهکشان و پنج اقیانوس که وجودشان نشانه عظمت الهی و سرچشمه زلال معرفت است. چه کسی می ‏تواند در برابر آن ها به انکار برخیزد؛ رنگ از رخسار «ابو حارثه» و نصارای نجران پریده بود و لرزش دست‏ هایشان، نشان از ضعف و پشیمانی داشت. نجوایی در ضمیر ناخودآگاه ابوحارثه شکل گرفت: «او که عطر پیامبران دارد، او که مثل پیامبران می ‏نشیند، او که آسمان و زمین می‏ ستایندش، از آن لحظه که دست‏ هایش بوی قنوت بگیرند، توفان خشم الهی، همه‏ دشت‏ ها و کوه‏ ها را متلاشی خواهد کرد.» از جا برمی‏ خیزد و سر بر آستانِ کبریایی پیامبر اسلام(ص) می‏ گذارد: ای ستوده ‏ترین خلق، ای آسمانی‏ ترین آیینه‏ خلقت و ای حقیقت محض! رضای ما، در رضایت توست و رشته‏ جان ما در دست ‏های آسمانی آن. آن روز را که در مانند امروزی واقع شد، روز مباهله نامیده‌اند؛ نشانه‌ای از عظمت اهل‌بیت(ع).