روزنامه ایران
1398/05/31
تجلیل از کهنهسربازهای سینما
فائزه مشایخیخبرنگار
همزمان با عـــــــــــید غدیر خم و در بیستویکمین جشن خانه سینما از اکبر زنجانپور، بیژن محتشم، حسن زاهدی و سیروس الوند در حضور سینماگران، مسئولان و دستاندرکاران فرهنگی و هنری تجلیل شد. در ابتدای این مراسم که در سالن ایوان شمس برگزار شد منوچهر شاهسواری بهعنوان میزبان جشن پشت تریبون رفت و با یادی از خسرو آواز ایران محمدرضا شجریان صحبتهای خود را خطاب به اهالی سینما اینگونه آغاز کرد: «در چند ساعت گذشته به قطعات موسیقیای از محمدرضا شجریان با صدای «پارسا» در برنامه عصر جدید گوش کردم. وقتی این موسیقیها را شنیدم دریافتم که فرهنگ عرصه بههم پیوستگی و احترام است. هر کس به این عرصه به غیر از این وارد شود راه درستی نیامده و موفق نخواهد شد. مدیرعامل خانه سینما با تکریم چهرههایی که در این همایش از آنها تجلیل میشد، گفت: «امشب از بیژن محتشم، اکبر زنجانپور، حسن زاهدی و سیروس الوند میگوییم. فرصت خیلی کمی است. آنچه به ما قوت میدهد تا همه سختیها را تحمل کنیم هیچ چیزی نیست جز بههم پیوستگی. افق سینمای ایران بسیار بههم پیوسته است. همه آنچه که از ذوق و سلیقه نشأت میگیرد به ما میگوید که افق وسیعی داریم مگر اینکه صبوری نکنیم و راستگو نباشیم. سینمای ایران همچنان فعالیت میکند.» شاهسواری افزود: «تعداد زیادی از همکاران در شرایط سختی فعالیت میکنند و فاصله دارا و ندار زیاد شده است، اگر حواسمان به آنها نباشد برکت از سفره ما میرود. این شبها زمان یادآوری بزرگترهایمان است که فرصت دادند ما اینجا بایستیم.»
اکبر زنجانپور: من یکی از آدمهای تنهای این روزگارم
در اولین بخش از تقدیرهای جشن خانه سینما با حضور فاطمه معتمدآریا، امین تارخ و علی دهکردی، بزرگداشت اکبر زنجانپور برگزار شد. فاطمه معتمدآریا رئیس انجمن بازیگران خانه سینما در سخنانی با بیان اینکه اکبر زنجانپور مقام و مرتبه بالایی دارد، گفت: یک ستاره درخشان در سینما و تئاتر و جهان بازیگری وجود دارد که چشم هر کسی را به خود جلب میکند. دیدن او در واقع دیدن یک اوج و تجلی و مقام است. آقای زنجانپور محک و مقام ما در بازیگری هستند.» امین تارخ هم با قدردانی از مسئولان برگزاری جشن برای انتخاب این هنرمندان، درباره اکبر زنجانپور گفت: «چه میشود که یک مردی تبدیل به شخصیتی مانند اکبر زنجانپور میشود؟ یکی از دلایلی که وجود دارد این است که او پدری داشته که با خیام مأنوس بوده و با نیما یوشیج همسایگی داشته است. بنابراین چنین زندگیای به فرزندان، نگاه عمیق و هنرمندانه میدهد و آنها را به سمت و سوی هنر میکشاند.» او ادامه داد: «عشق و علاقهای که او نسبت به بازیگری دارد معمولی نیست و اصلاً اسمش عشق و علاقه نیست، بلکه دلسپردگی است. این دلسپردگی باعث میشود شرافت هنری و اخلاقی و حرفهای را حفظ کند. او در زمینه اخلاق علیرغم ظاهر خشنش قلبی مهربان دارد. نجابتش هرگز حاشیهای نداشته است. ما هرگز ندیدیم او انتقاد و گلایهای داشته باشد و همیشه با زندگی و دوستانش سازش داشته است.» علی دهکردی نیز به عنوان سومین سخنران این بخش گفت: این چهار هنرمند ستارههای واقعی در عالم هنر هستند. این هنرمند یک معلم بزرگ بوده و است و افتخار داشتم شاگرد او باشم و مقابل او تعظیم میکنم.» نوید محمدزاده نیز که اکنون سر صحنه فیلمبرداری اثری از هومن سیدی است هم در پیامی ویدئویی که برای این جشن فرستاده بود، بیان کرد: «ما از شما بسیار آموختیم و چیزهایی که از ما روی صحنه یا در فیلمها دیده میشود، حاصل آموختن از شماست.»
بعد از این صحبتها اکبر زنجانپور روی سن آمد و پس از دریافت لوح و تندیس افتخار خانه سینما، سخنان خود را اینگونه شروع کرد: «امشب برای من شب خستگی در کردن است. من ۵۳ سال است که مداوم کار کردهام و ذرهای از علاقهام کم نشده. این علاقه آماده و صیقلخورده است. با این کلمات زیبایی که گفته شد و از دل برآمده بود حالم جا آمد و خوشحالم که این تشویق از طرف خانه سینما و کسانی که خودشان هنرمند هستند و درد و تنهایی هنرمند را میفهمند، برگزار شد. علیرغم آنکه فکر میکنند هنرمندان تنها نیستند، اما همین تنهایی است که آنها را زیبا میکند و من خودم از همان تنهاهای روزگار هستم.»
بیژن محتشم، تاریخ گریم سینمای ایران
در ادامه مراسم بعد از پخش کلیپی از سالهای فعالیت بیژن محتشم، پیشکسوت چهرهپردازی سینمای ایران، عبدالله اسکندری، محمد متوسلانی، سیروس ابراهیمزاده و مهری شیرازی برای قدردانی از این هنرمند روی صحنه حاضر شدند. سیروس ابراهیمزاده با بیان اینکه هر چهار نفر این عزیزان از کسانی هستند که ما با هم کارمان را آغاز کردهایم، گفت: «من و بیژن کار در تئاتر آناهیتا را با هم آغاز کردیم. او در کار بینظیر است و هیچ وقت استاد نداشته، بلکه کسی بوده که اهل جستوجو بوده و خلاقیت داشته. او شاگردانی پرورش داد که هر کدام برای خود به افرادی شناخته شده و استاد تبدیل شدهاند.» مهری شیرازی، طراح گریم، نیز در سخنانی گفت: «سالها انتظار این مراسم را میکشیدم. او را مثل پدرم در کنار خودم میدیدم. ما هر زمان موفق به دریافت جایزه میشدیم او همیشه مرا تشویق میکرد و میدانم که استاد بزرگی برای من و جامعه چهرهپردازان است.» محمد متوسلانی هم با تأکید بر این نکته که «باید توجه بیشتری به بزرگانمان داشته باشیم» گفت: «باید همراه کسانی باشیم که زحمت بسیاری کشیدهاند و باید ثابت کنیم که قدر آنها را میدانیم. آخرین کار آقای محتشم اثری بود که با هم انجام دادیم که البته آخرین کار من هم به عنوان کارگردان همین اثر بوده است. او از جمله پیشگامان این حوزه است که نوآوری در آن داشت. او کسی بود که فقط انجام وظیفه نمیکرد و برایش این کار تنها شغل نبود بلکه عشقش را داشت برای همین جستوجوگر بود.» عبدالله اسکندری دیگر طراح گریم حاضر در مراسم هم چند جملهای درباره این پیشکسوت عرصه گریم گفت: «آقای محتشم استاد من بودهاند و همیشه دستبوس او بودهام و تاریخ گریم سینمای ایران با اسم محتشم عجین است. او در امریکا دوره دید سپس وارد تلویزیون شد. ۱۳ شاگرد استخدام کرد و شش ماه به ما آموزش داد. علاوه بر آن وسایل گریم را به ما معرفی کرد و ساخت برخی وسایل را به ما یاد داد. من عشق به کار را از او آموختم و فهمیدم نباید تنها درآمد و شهرت مهم باشد. او مرا وارد گریم کرد و سپس اولین فیلمم را در خدمت استاد کیمیایی بودم و به این افتخار میکنم. البته اسمم در فیلم جا افتاد و در تیتراژ نیامد. اما این اصلاً مهم نبود چون من عاشق کارم بودم. او کاری کرد که امروز ۵۰ گریمور ایرانی در خاورمیانه و منطقه مشغول به کار هستند.»
حسن زاهدی، ما کهنه سربازهای سینما
در سومین بخش تقدیرهای این جشن جهانگیر میرشکاری، علیرضا زریندست و همایون اسعدیان برای بزرگداشت حسن زاهدی روی صحنه حاضر شدند. علیرضا زریندست با بیان اینکه «حسن زاهدی در حرفه خودش عمر و جوانیاش را گذاشته است» گفت: «او در دوران شاگردی از استادان خودش پیشی گرفت. باید به او افتخار کنیم و امیدوارم همیشه سلامت باشند.» همایون اسعدیان هم درباره زاهدی گفت: «من سال ۶۸ دستیار کارگردان بودم و آقای میرشکاری و زاهدی با هم سر کار میآمدند. آرزویم این بود که جهانگیر میرشکاری بوم را به من بدهند و مثل آقای زاهدی بایستم. باید بگویم او خوشاخلاق نیست، نق میزند اما کاش همه امروزیها همینگونه بودند. زیرا حرمت زیادی برای هنرشان میگذارند. من بابت این بداخلاقی شیرین از آنها تشکر میکنم.» اصغر فرهادی هم که در اولین فیلمش «رقص در غبار» با حسن زاهدی همکاری داشته، پیامی ویدئویی به این جشن ارسال کرد. حسن زاهدی پس از دریافت لوح و نشان افتخار خانه سینما، با بغض گفت: «افتخار بزرگی است که در خدمت اساتید سینمایی هستم. برایم بسیار ارزشمند است که امشب در کنار سه ارتشبد به یک کهنه سرباز سینما اهمیت دادند.»
سیروس الوند، تاریخ پیوسته سینمای ایران
در چهارمین بخش از مراسم جشن خانه سینما با حضور مسعود کیمیایی، فرشته طائرپور، هوشنگ گلمکانی، فریدون جیرانی و محسن امیریوسفی، از سیروس الوند قدردانی شد. مسعود کیمیایی اولین سخنرانی بود که درباره الوند سخن گفت. کیمیایی کوتاه صحبت کرد و گفت: «از من خواستند امشب بیایم که جایزه سیروس الوند را بدهم. او از دوره «داش آکل» و «قیصر» و فیلمهای سیاه و سفید همراه من بود. دوست خوب من است و به او بیلطفی زیادی شده است. او باید خیلی بیشتر از اینها جایزه میگرفت.» هوشنگ گلمکانی نیز با بیان اینکه «سیروس الوند و دیگر هنرمندان تقدیر شده در این مراسم تاریخ پیوسته سینمای ایران هستند» گفت: «یک مبدأ تقویمی برای سینمای ایران داریم که ۱۱۵ سال پیش بوده و ۸۹ سال پیش هم اولین فیلم ساخته شده، اما این هنرمندان تاریخ پیوسته سینمای ایران هستند. الوند نوشتن در مطبوعات را زودتر از من آغاز کرده بود و سردبیر مجله فردوسی بود. فعالیت خودش را ادامه داد و بسیار خوشقلم بود و یکی از بهترین نقدها را درباره «قیصر» سیروس الوند نوشت. طنزپرداز خوبی بود و با وجود نقص مادرزادی در گوشش خوشسخن است. وقتی صحبت میکند آدم آن نقص را فراموش میکند. او جزو کسانی است که سینمای راکد بعد از انقلاب را رونق دادند و فعالیت صنفی کردند.» فریدون جیرانی هم روایت اولین دیدارش با الوند را اینطور تعریف کرد: «اولینبار اسم سیروس الوند را پای نقد فیلم «قیصر» دیدم. میتوان بعد از آن هم نقدش را درباره «رضا موتوری» خواند. ما الوند را از طریق مسعود کیمیایی شناختیم. آقای الوند بعد از انقلاب پایه یک سینمای دیگر را ریختند و مورد مشورت مدیران سینمایی قرار گرفتند و در نهایت، از اینکه میبینم الوند همچنان با اعتماد به نفس فیلمهای خوب و دیدنی میسازد به او تبریک میگویم.» محسن امیریوسفی نیز بهعنوان آخرین سخنران این بخش درباره سیروس الوند گفت: «آقای کیمیایی از کلمه قدرنادیده استفاده کردند که یعنی آنها در طول این سالها جنگیدند اما شکست نخوردند.
من اولین فیلم ایرانی که در سینما دیدم «فریاد زیر آب» بود و سالها گذشت تا مفهوم آن را فهمیدم و بعد هم خودم فریاد زیر آب را یاد گرفتم. امیدوارم این جوان سپید موی ایران همچنان فعالیت خود را ادامه دهد.» سیروس الوند هم بعد از خواندن ابیاتی از حافظ ضمن تشکر از حاضرین گفت: «در زندگی من چهار شب بسیار مهم است، شب اول، ۱۱ بهمن سال ۲۲ است که در آن به دنیا آمدم. شب دوم شبی است که با عشق همیشه زندگیام ناهید عباسی ازدواج کردم و سومین شب وقتی بود که جایزه کارگردانی را در کنار کیمیایی و مهرجویی دریافت کردم؛ جشنوارهای که دبیری آن را مرتضی آوینی برعهده داشت. شب چهارم قطعاً امشب است. هر کدام از کسانی که امشب تقدیر شدند بسیار بزرگ هستند.
کسانی که الآن روی صحنه هستند از سر من زیاد هستند و هر کدام در سینما بسیار تأثیرگذارند.» در پایان این مراسم نیز اعلام شد که رئیس دانشگاه فرهنگ و هنر اعلام کرده چهار کلاس این دانشگاه به نام چهار هنرمند که امشب تقدیر شدند نامگذاری میشود.
سایر اخبار این روزنامه