مگرفرصت‌اصلاح‌طلبان دولت روحانی نبود؟

در حالي که در سال ششم دولت آقاي روحاني هستيم انتقادات جدي نسبت به عملکرد دولت وجود دارد. حاميان آقاي روحاني معتقدند دولت مي‌توانست عملکرد بهتري داشته باشد که چنين نشده است. چرا چنين اتفاقي رخ داده است؟
دولت آقاي روحاني را بايد با توجه به اختياراتي که داشت مورد تحليل و بررسي قرار داد. بنده مي‌پذيرم که دولت مي‌توانست در برخي زمينه‌ها عملکرد بهتري داشته باشد. واقعيت اين است که دست دولت در برخي زمينه‌ها بسته است. کساني که عنوان مي‌کنند دولت موفق نبوده به‌نوعي در حق دولت ظلم مي‌کنند. در شرايط کنوني دغدغه اصلي مردم مسائل اقتصادي و سياسي است. در اغلب کشورهاي جهان اقتصاد و سياست به هم گره خورده اما در ايران اقتصاد از سياست جداست. به همين دليل نيز با اقتصاد بسته مواجه شده‌ايم. برخي عنوان مي‌کنند بايد به دنبال اقتصاد درون‌گرا باشيم. اين در حالي است که اقتصاد درون‌گرا به دنبال مزيت‌ها نيست، بلکه به دنبال نيازهاست. از سوي ديگر اقتصاد برون‌گراي ما نيز قفل شده است. به همين دليل به زندگي مردم فشار مي‌آيد. مطالبه امروز مردم از کل حاکميت است که دولت نيز بخشي از آن است. تعيين سياست‌هاي کلي در عرصه بين‌المللي و منطقه‌اي و همچنين بخش‌هايي از اقتصاد در اختيار دولت نيست. به همين دليل اگر اين مسائل را در تحليل عملکرد دولت لحاظ کنيم متوجه مي‌شويم که دولت با محدوديت‌هايي مواجه بوده است.
اين مساله دغدغه حاميان سياسي آقاي روحاني نيز بوده است. حاميان سياسي دولت آقاي روحاني انتظار داشتند ايشان گام‌هاي جدي‌تري در زمينه افزايش حدود اختيارات دولت نسبت به دولت‌هاي گذشته بردارد. چرا آقاي روحاني در اين زمينه اقدام جدي نکرد؟
دولت آقاي روحاني در سه‌سال ابتدايي کار خود گام‌هاي مهمي برداشت. اين وضعيت به‌خصوص در دوسال پس از برجام شکل بهتري به خود گرفت. با اين وجود پس از مدتي با بن‌بستي به‌نام ترامپ مواجه شد. خروج آمريکا از برجام به همراه آغاز تحريم‌هاي ايران و هراس کشورهاي اروپايي از آمريکا باعث شد که دولت آقاي روحاني در عرصه بين‌المللي با چالش‌هايي مواجه شود و اين در حالي بود که برخي مخالفان داخلي آقاي روحاني نيز از همه ظرفيت خود براي عدم موفقيت دولت استفاده مي‌کردند. اين مخالفت‌ها نيز بدون در نظر گرفتن منافع ملي بود. بنده منکر برخي ضعف‌هاي دولت نيستم. امروز هم در دولت ضعف وجود دارد و در چهارسال نخست نيز وجود داشت، اما اصلا دولت را مقصر اين ضعف‌ها نمي‌دانم. منافع ملي قرباني خط بازي‌هاي سياسي شده است. چالش‌هايي که در دوسال اخير در کشور وجود داشته به عملکرد دولت ارتباط نداشته است. اگر شاخص‌هاي مديريت جامعه را از سال 92 تا 95 مورد بررسي قرار دهيم دولت آقاي روحاني عملکرد موفقي از خود برجاي گذاشته است. پس از برجام بود که مخالفان دولت قد علم کردند و مانع از ادامه اين موفقيت‌ها شدند. پس از مخالفت‌هاي داخلي نيز دولت آقاي روحاني با شخصيت غير‌قابل‌پيش‌بيني‌اي مانند ترامپ مواجه شد. در نتيجه اگر به صورت کلي کارنامه دولت آقاي روحاني را ناموفق بدانيم در اين زمينه بي‌انصافي کرده‌ايم. مشکلات دولت از زماني آغاز شد که مخالفان برجام در داخل کشور هم‌قسم شدند که برجام را ريشه‌کن کنند. در چنين شرايطي سياست‌هاي خصمانه ترامپ عليه ايران نيز فشارها را نسبت به دولت تشديد کرد.


نوع تصميم‌گيري‌هاي آقاي روحاني در دولت چه تفاوت‌هايي با کابينه آيت‌ا... هاشمي و اصلاحات دارد که شما در آن حضور داشتيد؟ آيا تصميمات در دولت آقاي روحاني به صورت حرفه‌اي و کارشناسي گرفته مي‌شود؟ اختلاف بين مديران به چه ميزان دولت را آزار مي‌داد؟
دولت آقاي هاشمي يک دولت استثنائي بود. در آن زمان هنوز مدعيان امروز دولت وجود نداشتند. پس از دولت آيت‌ا... هاشمي بود که اين افراد جوانه زدند و به مرور زمان خود را به‌عنوان مدعي دولت‌ها نشان دادند. در دولت آقاي هاشمي بخش عمده‌اي از تصميمات را دولت اتخاذ مي‌کرد و ديگران دخالتي در اين تصميم‌گيري‌ها نداشتند. نکته ديگر اينکه رسانه ملي به هيچ‌عنوان در مقابل دولت قرار نداشت. اين در حالي است که يکي از چالش‌هاي اصلي دولت آقاي روحاني رسانه ملي است. در طول شش‌سال گذشته صداوسيما همواره اين تفکر را به مردم القا کرده که دولت عملکرد موفقي نداشته است. شايد دولت آقاي روحاني به اندازه دولت آقاي هاشمي موفق نبوده اما شرايط به شکلي نيست که عملکرد دولت آقاي روحاني غيرقابل‌قبول بوده باشد. برعکس عملکرد دولت آقاي روحاني در بسياري از زمينه‌ها موفقيت‌آميز بوده است. چپ و راست به جان دولت افتاده‌اند و به دنبال سهم‌خواهي هستند. شرايط دولت آقاي روحاني حتي با شرايط دولت اصلاحات نيز متفاوت است. در دولت اصلاحات گروه‌هاي مدعي طفل بودند در حالي که امروز به مرحله بلوغ رسيده‌اند. تفاوت دولت اصلاحات با دولت آقاي روحاني اين است که در دولت اصلاحات تصميمات به صورت گروهي گرفته مي‌شد در حالي که در دولت آقاي روحاني شخص رئيس‌جمهور همواره به‌عنوان يک صاحب‌نظر داراي ايده و نظر کارشناسي است. آقاي روحاني قبل از رسيدن به رياست‌جمهوري تجربه مديريتي مطلوب و کارآمد در سطح کلان جامعه را داشته‌اند. آقاي روحاني سال‌ها در مجلس حضور داشت، در فرماندهي جنگ در کنار آيت‌ا... هاشمي حضور فعالي داشت، سال‌ها دبير شوراي عالي امنيت ملي بود و پس از آن نيز رئيس مرکز تحقيقات استراتژيک بودند. با اين وجود آقاي روحاني در زماني رئيس‌جمهور شد که قبل از آن يک رئيس‌جمهور پوپوليست مانند احمدي‌نژاد مديريت دولت را برعهده داشت و آسيب‌هاي زيادي به کشور زده بود. احمدي‌نژاد درآمد نفت هنگفتي در اختيار داشت که با سياست‌هاي پوپوليستي به باد فنا داد. رئيس دولت اصلاحات پس از دولت آقاي هاشمي و آيت‌ا... هاشمي پس از دوران رياست‌جمهوري حضرت آيت‌ا... خامنه‌اي به رياست‌جمهوري رسيده بودند که سياست‌گذاري‌هاي مطلوب و معقولي به آنها به ارث رسيده بود. با اين وجود آقاي روحاني در زماني به رياست‌جمهوري رسيد که قبل از آن آقاي احمدي‌نژاد با تصميمات من‌درآوردي و خلق‌الساعه آسيب‌هاي جدي به بار آورده بود. آقاي روحاني فرد باهوشي است و از ضريب هوشي بالايي برخوردار است. برخلاف اينکه برخي عنوان مي‌کنند براي مديريت کشور وقت کم مي‌گذارد اتفاقا ايشان از نظم بالايي در کار خود برخوردار هستند و وقت زيادي مي‌گذارد. نظم ايشان در دولت‌هاي گذشته بي‌سابقه يا حداقل کم‌سابقه بوده است. اگر بنده به‌عنوان رئيس سازمان محيط زيست و معاون ايشان يک نامه براي رئيس‌جمهور بفرستم در کمتر از48ساعت پاسخ اين نامه با پي‌نوشت رئيس‌جمهور براي بنده ارسال مي‌شود. در نتيجه آقاي روحاني پرکار و باهوش است. با اين وجود برخي اجازه نمي‌دهند رئيس‌جمهور به شکلي که تمايل دارد دولت را مديريت کند و در مسير ايشان مانع‌تراشي مي‌کنند. ممکن است برخي افراد در دولت عملکرد ضعيفي داشته باشند اما آقاي روحاني تلاش مي‌کند ضعف‌هاي آنها را جبران کند.
چرا در طول شش‌سال گذشته به‌رغم هشدارهاي حاميان دولت، آقاي روحاني جور مديران ضعيف را کشيدند؟ آيا بهتر نبود در اين زمينه قاطعيت به خرج مي‌دادند و مديران ضعيف را تغيير مي‌دادند؟
واقعيت اين است که همه به دنبال سهم‌خواهي بودند. هماهنگي دولتي که از گروه‌هاي سياسي مختلف تشکيل شده دشوار است. تا آنجا که امکان داشته آقاي روحاني تلاش کرده اين هماهنگي را در دولت به وجود بياورد تا از نظر سياسي يک دولت متوازن شکل بگيرد. برخي به دنبال اين بودند که آقاي روحاني همه وزراي خود را از يک جريان سياسي انتخاب کند. اين در حالي است که آقاي روحاني حزبي و جناحي نيستند. آقاي روحاني تلاش کرد مانند آقاي هاشمي به صورت فراجناحي عمل کند اما اين رويکرد در شرايط فعلي جواب نداده است. بنده مي‌پذيرم که در برخي مقاطع تصميم‌گيري‌ها در دولت دير انجام شد اما اگر برخي محدوديت‌ها وجود نداشت اين اتفاق رخ نمي‌داد. آقاي روحاني کسي نيست که سرش را کلاه بگذارند. با اين وجود يکي از اشکالات ايشان اين است که روابط عمومي ضعيفي دارد. اين در حالي است که آقاي هاشمي و رئيس دولت اصلاحات داراي روابط عمومي قوي بودند. اشکال ديگر آقاي روحاني اين است که به دليل اينکه جناحي و حزبي نيست احزاب نيز به دولت ايشان کمک نمي‌کنند.
اصلاح‌طلبان معتقدند هزينه زيادي براي حمايت از دولت آقاي روحاني پرداخته‌اند و همچنان نيز اين حمايت را ادامه خواهند داد. آيا چنين نبوده است؟
اصلاح‌طلبان چازه‌اي جز حمايت از آقاي روحاني نداشتند. اصلاح‌طلبان در مرحله نخست مي‌خواستند فردي مانند احمدي‌نژاد دوباره به قدرت نرسد. نکته مهم اينکه دولت آقاي روحاني براي اصلاح‌طلبان يک فرصت بود تا دوباره خود را بازسازي کنند و از وضعيت گذشته خارج شوند. اصلاح‌طلبان در مجلس قافيه را باختند نه در دولت. جريان اصلاحات در انتخابات مجلس هزينه سنگيني انجام داد اما در نهايت به نتيجه مطلوب نرسيد. جاي تاسف است که شخصيتي مانند دکتر عارف به دليل اينکه احتمال مي‌داد راي کافي ندارد کانديداي رياست کميسيون هم نشد. اصلاح‌طلبان به هر اندازه که از آقاي روحاني حمايت کردند به همان اندازه در قدرت سهم پيدا کردند. اين در حالي است که اصولگرايان از ابتدا با دولت مخالف بودند و تلاش مي‌کردند روحاني کارنامه موفقي از خود برجاي نگذارد.
اصلاح‌طلبان معتقد هستند مطالبات اصلي آنها مانند تحقق آزادي‌هاي سياسي، رفع حصر و به حاشيه بردن دولت در سايه توسط آقاي روحاني محقق نشده است. آيا چنين نيست؟
اين اتفاقات در دولت اصلاحات نيز رخ نداد. در دولت اصلاحات نيز لايحه موسوم به لايحه دوقلو به مجلس ارائه شد که در نهايت مورد تصويب مجلس قرار نگرفت. البته بنده معتقدم اختيارات رئيس‌جمهور براساس قانون اساسي کم نيست. با اين وجود اجازه تحقق قانون اساسي به رئيس‌جمهور داده نمي‌شود. اصلاح‌طلبان در دولت اصلاحات که از گروه‌هاي صددرصد اصلاح‌طلب تشکيل شده بود نيز به اجماع نرسيدند. اين در حالي است که آقاي روحاني مدعي اصلاح‌طلبي نبود و در شرايط کنوني نيز نيست. قرار است کشورداري کنيم. کشورداري با سهم‌خواهي امکان‌پذير نيست. در دولت اصلاحات مجلس اصلاح‌طلب دست به تحصن زد. اين‌گونه اقدامات نيز پيامدهاي منفي زيادي به همراه داشت. برخي از دوستان هرج‌ومرج را با اصلاحات اشتباه گرفته‌اند. برخي مسائل به مرور زمان اصلاح مي‌شود. متاسفانه برخي اصلاح‌طلبان درباره آقاي روحاني بي‌انصافي مي‌کنند. اصلاح‌طلبان نبايد از آقاي روحاني انتظار معجزه داشته باشند. آقاي روحاني هيچ‌گاه مدعي اصلاح‌طلبي نبوده است. اين در حالي است که در گذشته ادعاي اصولگرايي هم داشته است، به‌خصوص در زماني که در جامعه روحانيت مبارز حضور داشتند. اگر آقاي روحاني به رياست‌جمهوري نمي‌رسيد اصلاح‌طلبان نمي‌توانستند خود را بازسازي کنند. هنگامي که يک جريان سياسي شانسي براي پيروزي ندارد دست به ائتلاف مي‌زند. اين يک اصل اساسي در عالم سياست است. آقاي روحاني معتقد هستند در شرايطي که امکان تحقق همين قانون اساسي در کشور مهيا باشد بيش از 90درصد مطالبات اصلاح‌طلبان تحقق پيدا خواهد کرد. به همين دليل نيز به دنبال اجراي قانون اساسي هستند. هرچند در مواردي چنين اجازه‌اي به ايشان داده نمي‌شد.
ارزيابي شما از رفتار آقاي روحاني نسبت به اختلاف‌نظرها در شش‌سال گذشته چيست؟
آقاي روحاني يک شخصيت سياسي و امنيتي است. آقاي روحاني سياستمدار تازه‌کاري نيست که اگر با کسي اختلاف‌نظر داشته باشد آن را به رسانه بکشاند و جنجال به راه بيندازد. هر مادري در مرحله نخست فرزند خود را دوست دارد. آقاي روحاني نيز رئيس‌جمهور کشور است و مي‌خواهد کشور را مديريت کند. هيچ‌گاه دو فرد مانند هم فکر نمي‌کنند و اختلاف سليقه امري بديهي و پذيرفته شده است. دو برادر دوقلو نيز مانند هم فکر و عمل نمي‌کنند و در برخي زمينه‌ها با هم اختلاف دارند. هضم و پذيرش اختلاف سليقه‌ها در مديريت کشور به ظرفيت مديران بستگي دارد. چه‌بسا يک مدير در چنين شرايطي بسوزد و بسازد.