فاسدترین فسادها برخورد سیاسی با فساد است

فساد در حوزه اقتصادي مدت مديدي است که در حوزه‌هاي مختلف اعم از رسانه‌ها، مصاحبه‌ها و مقالات به عناوين مختلف بيان و به عنوان يک چالش اساسي مطرح بوده که سخن درستي است. واقعيت اين است که يکي از چالش‌هاي اصلي در حوزه اقتصاد که آثار منفي بسيار زيادي دارد و متاسفانه به گونه‌اي شده که منکر دارد جاي معروف و معروف جاي منکر را مي‌گيرد. به طوري که فضا را به گونه‌اي ناحق در کشور جلوه مي‌دهد که گويي همگان دزد هستند و اگر کسي مي‌خواهد فعاليتي کند بايد براساس روابط فساد سامان بگيرد. اگر مي‌خواهد سرمايه‌گذاري و مجوزي دريافت کند بايد روابط غيرعادي مطرح شود. از آنجا که فساد يک سيستم است و يک نفر نيست اگر بخواهيم با فساد برخورد کنيم بايد با سيستم برخورد کنيم. ما يک رانتخوار، يک رانت ساز و يک فضاي رانتي داريم. اگر اين سه تا را اصلاح نکنيم، نتيجه بخش نخواهد بود. با اعدام آخرين حلقه که رانتخوار و فاسد است، سيستم فسادزا و رانت‌ساز باقي مي‌ماند. آن کسي که عامل اين رانت است، باقي مي‌ماند. به عنوان مثال در روابط بانکي فساد هست. يعني کسي که خواهان دريافت تسهيلاتي است در يک حدي بايد رابطه فسادي حاصل شود تا بتواند تسهيلات بگيرد. اما آيا همه کساني که تسهيلات مي‌گيرند از طريق فساد است؟ فساد چگونه ظاهر شده؟ نخست بحث سيستم، امضاي طلايي و مجوز مطرح است. سيستمي که تصميم مي‌گيرد به فلاني بدهد و به فلاني ندهد. اين مساله يک وقت تابع شخص است و يک وقت تابع قانون و مقررات و فرآيند شفاف است. اگر شفاف نباشد و اختيار به اتاقي داده شود که آن اتاق قفل داشته باشد، سرقفلي پيدا مي‌کند و کليدش هم طلايي مي‌شود. پس اگر مي‌خواهيم با فساد تسهيلات در نظام بانکي مبارزه کنيم بايد سيستم را درست کنيم و نه آن آدم را که در اينصورت همان آش است و همان کاسه و آدم ديگري سر کار مي‌آيد. پس بنابراين اگر مي‌خواهيم با فساد مبارزه کنيم بايد با سيستم فساد مبارزه کنيم و نه يک حلقه از آن سيستم را. نکته بعدي در مورد برخورد با فساد، قاطعيت عملياتي است. يعني وقتي فساد ايجاد و محرز شد که فساد هست، رحمي قائل نشد. بايد درجا مقابله کرد تا براي ديگران عبرت شود. وقتي با فساد برخورد مي‌کنيم با متر سياسي بيشتر کار داريم. اين آقا چون وابسته به اين جناح فکري است بنابراين نحوه برخورد با او با فردي که از جناح ديگري است، متفاوت است. تسويه حساب، خوشنام، بدنام کردن افراد و سياسي کردن فساد خودش فساد اکبر است يعني اگر مبارزه با فساد ضرورت دارد، برخورد سياسي با فساد يک گناه بزرگتر و يک فساد به مراتب بالاتر است که سنگ روي سنگ بند نمي‌شود. بزرگترين اثري که در زاويه برخورد سياسي و عدم برخورد با متخلف واقعي به جاي مي‌ماند، ضربه به اعتماد عمومي است که خطر بزرگي است. در اينصورت ديگر فعاليت اقتصادي، سياسي شکل نمي‌گيرد. البته جرياناتي در حوزه‌هاي مختلف فاسدند اما نبايد اين را به عام تسري داد و بزرگنمايي کرد که در اين صورت به سلب اعتماد عمومي مي‌انجامد. بايد قبول کنيم که فساد يک سيستم است. فاسد، فضاي فساد و مفسد داريم. رانت، رانتخوار و فضاي رانتي داريم. فاسدترين فسادها برخورد سياسي با موضوع فساد است. اگر با فساد برخورد سياسي کرديم از هر فسادي فسادتر است. فساد مرضي است که در همه تاريخ و کشورها بوده، منتها دُز و مقدار و نحوه برخوردش مسأله است. خطر اينجاست که تصور و وجدان عمومي اين است که هر کار مثبتي هم که شکل بگيرد روي رابطه فساد شکل بگيرد که اين خطرناک است و اين را بايد علاج کرد. راه علاج هم اين است که همانطور که با فساد قاطعانه برخورد مي‌شود، صادق‌ها نيز مورد تمجيد، تشويق، احترام و عزت قرار بگيرند که جامعه بداند هم اينها مورد عزت و هم آنها مورد تنبيه و برخورد هستند.