گزارش همدلی از افزایش سقط جنین در کشور پایانی درآغاز

روزانه بیش از 1000 جنین در ایران سقط می‌شوند
همدلی| ستاره لطفی- چند روز پیش آمار هولناک و تکان دهنده‌ای از سقط روزانه جنین در کشور منتشر شد که ضمن این که زنگ خطری برای جامعه پزشکی به شمار می‌رود، اما و اگرهایی را در مورد نحوه اجرا و مدیریت سیاست‌های جمعیتی کشور پیش کشیده است.
آن گونه که آمارها می‌گویند روزانه به حیات بیش از 1000 جنین قبل از به دنیا آمدن نقطه پایان گذاشته می‌شود. آماری که می‌توان گفت از هر نوع مرگی در کشور مانند تصادفات جاده‌ای، سکته، سرطان و .... بیشتر است. با این حال برخی منابع غیررسمی آمار سقط جنین در کشور را حتی بیشتر از این برآورد می کنند.
محمدمهدی آخوندی رئیس انجمن علمی جنین‌شناسی در این زمینه به رسانه‌ها گفته است : «سال ۸۴ قانون سقط ‌درمانی تصویب شد، در سال ۸۵ پزشکی قانونی اعلام می‌کند، حدود سه هزار مورد در کل کشور از این سازمان مجوز سقط دریافت کرده‌اند و سال ۹۴ این آمار را حدود «ده هزار مورد» اعلام می‌کند. اما آمار تمام سقط‌ها یعنی سقط‌های قانونی و غیرقانونی بسیار فراتر این است و هر سال نیز برشدت آن افزوده می شود. سال ۹۲، وزارت بهداشت آمار سقط جنین را ۲۵۰ هزار جنین در سال اعلام کرد یعنی هر روز حدود ۷۰۰ موجود زنده، کشته می‌شوند.


اما در جدیدترین آمار در سال ۹۶، دکتر محمدباقر لاریجانی معاون آموزشی وزیر بهداشت اعلام می کند که سالانه «بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار» سقط جنین غیرقانونی در کشور گزارش می‌شود، یعنی طبق آمار رسمی وزارت بهداشت، هر روز هزار جنین در کشور کشته می‌شود و تنها حدود ده مورد قانونی است! البته من آمار موثقی در مورد حدود ۷۰۰ هزار سقط در سال را هم دیده‌ام که در رسانه‌ها هم اعلام کردم و حتما تا کنون این میزان بیشتر هم شده است.»
ابعاد فاجعه آمیز کشته شدن هزار جنین و حتی بیشتر از آن در روز شاید زمانی برای ما قابل درک باشد که تلخی تصویر یک جنین مرده را که گاهی در رسانه‌های اجتماعی پخش می‌شود را هزار برابر کنیم. تلخی حتی یکی از آن تصاویر جنین‌های مرده که گاه در سطل‌های زباله یا حاشیه جاده‌ها رها شده‌اند، می‌تواند چند روز ذهن هر آدمی را مشوش کند. غم‌انگیزتر آن که حدود 90 درصد از این سقط‌ها به صورت غیرقانونی ، زیرزمینی ،خارج از بیمارستان‌ها و در مکان‌هایی فاقد استاندارهای حداقلی پزشکی انجام می شود که هیچ نظارتی بر آن انجام نمی شود. این موضوع صرفنظر از تبعات بیشمار قبل از هر چیزی سلامت مادران را به محاطره جدی می‌اندازد. موضوع سقط جنین با توجه به ابعاد گوناگون آن همواره یکی از موضوعات بحث‌برانگیز نه فقط در ایران بلکه در بسیاری از جوامع و همچنین یکی از مسائل مهم در موضع‌گیری‌های سیاسی به‌شمار می‌رود، به نحوی که این موضوع یکی از جنجال‌برانگیزترین مسائل در انتخابات ریاست جمهوری کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز به شمار می‌رود و کاندیداهای ریاست جمهوری همواره برای جلب اقبال عمومی و کسب آرای بیشتر به آن توجه وِیژه‌ای معطوف می‌دارند.
در ایران نیز سقط جنین پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. از یک سو این عمل برخلاف شرع است و قانون نیز سقط جنین را جز در مواردی خاص ممنوع اعلام کرده است و همچنین کشور ما در راستای سیاست افزایش جمعیت، برای بسیاری از روش‌های پیش‌گیری از بارداری محدودیت ایجاد کرده است.به نحوی که بسیاری بر این باورند افزایش آمار سقط جنین حاکی از عدم دسترسی به روش‌های تنظیم خانواده است.اما با تمام این محدودیت‌ها هر سال بر میزان مراجعه به مراکز غیرقانونی سقط جنین افزوده می‌شود. گویا تمام محدودیت‌های شرعی، عرفی و قانونی نتوانسته زنان و البته مردان را از توسل به این عمل ِ منع کند.
البته غیرقانونی بودن سقط جنین در ایران به صورت کلی نبوده و قیودی دارد. از جمله آن‌که در ایران سقط به دلایل درمانی و پزشکی و با دستور پزشک، مجاز است. البته این حکم فقط تا پایان سه ماه اول بعد از حاملگی نافذ بوده و مادر صرفاً در سه ماه اول بارداری خود در صورت تایید پزشک معتبر می‌تواند سقط قانونی و درمانی داشته باشد.
بسیاری بر این باورند که نداشتن آیین نامه اجرایی برای سقط درمانی و همچنین روند دسترسی به مجوز سقط درمانی در محدوده زمانی تعیین‌شده، به سقط های زیرزمینی دامن زده است. به‌طوری‌که رییس انجمن جنین‌شناسی در این زمینه معتقد است: برای سقط‌درمانی به صورت قانونی و شرعی، ظرف سه هفته باید بررسی‌ها از سوی پزشکان انجام شود و اجرای این قانون به وزارت بهداشت و پزشکی قانونی منوط شده اما متاسفانه هیچ آیین نامه اجرایی برای این روند بسیار تخصصی با زمان محدود برای مردم مشخص نشده است. با این‌که سه پزشک باید سقط درمانی را تایید کنند اما وزارت بهداشت مسئولیتی در این زمینه برعهده نگرفته است و این‌که مردم سراسر ایران – به‌ویژه در مناطق محروم - چگونه به این پزشکان دسترسی داشته باشند و در این بازه زمانی محدود تصمیم بگیرند و پزشکان تایید کنند و تمهیدات آن فراهم شود، معلوم نیست. سازمان بهداشت جهانی در یک بررسی دلایلی که افراد به سقط روی می‌آورند را برشمرده است. حفظ جان مادر، سلامتی مادر و جنین، سلامت روحی مادر، دلایل اقتصادی-اجتماعی، و حاملگی‌های خارج از چارچوب ازدواج که در بسیاری ازکشورها خلاف عرف و شرع است، و ازجمله علت هایی است که افراد تصمیم به سقط جنین می‌گیرند.
بدون تردید دلایل و چرایی افزایش سقط جنین در کشور می‌تواند متعدد و مختلف باشد، اما آن چه که بدیهی است جنین محصول بارداری است و سقط جنین محصول بارداری ناخواسته! زمانی که مادری دست به سقط جنین می‌زند این پیام را منعکس می‌کند بنا به هر دلیلی از به دنیا آمدن فرزندش خشنود نیست و حاضر است مخاطرات آن را نیز به جان بخرد. بسیاری از این مادران اگر قبل از بارداری به روش‌های تنظیم خانواده و ر.وش‌های پیشگیری از بارداری آگاهی و دسترسی داشته باشند ریسک سقط جنین را نمی‌پذیرند.
بنابراین عدم دسترسی به روش‌های تنظیم خانواده می‌تواند تبعاتی مانند سقط جنین را به همراه داشته باشد. این در حالی است که در فراز و نشیب سیاست‌های جمعیتی کشور ما که یک روز تبلیغ برای فرزند کمتر زندگی بهتر نقل محافل بود، چند سالی است که تشویق به فرزندآوری می‌شود.
تشویق به فرزندآوری و تغییر سیاست‌های جمعیتی از دو فرزند به فرزندان بیشتر به این دلیل است که رشد جمعیت به شکل نگران‌کننده‌ای کاهش پیدا کرده و حتی به کمتر از نرخ جایگزینی رسیده است، به نحوی که جامعه به سمت پیرشدن می‌رود.
از زمانی که زنگ خطر کاهش رشد جمعیت به صدا درآمد، تجدید نظر در سیاست‌های تنظیم خانواده احساس شد. بنابراین در راستای سیاست‌های افزایش جمعیت، برنامه‌ها و سیاست‌های برای تشویق به فرزندآوری در دستور کار ارگان‌ها و سازمان‌های ذیربط قرار گرفت که یکی از آنان محدود کردن دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری بود.
اما برخی از ابزارهای که برای اجرای سیاست افزایش جمعیت که سیاستی درست و منطقی به کار می‌رود چندان منطقی و عقلانی نیست و به مراتب تبعات منفی بیشتری را به همراه دارد که یکی از آن از دسترس خارج کردن روش‌های تنظیم خانواده است که فراوانی آمار سقط‌های غیرقانونی یا قانونی را به آن گره می‌زنند. بدون تردید شیوه اجرای این برنامه‌ها و سیاست‌ها باید شکلی منطقی و معقول داشته باشد تا عوارض دیگری را در سطح اجتماع ایجاد نکند.