ایران می‌تواند تاثیرگذارترین میانجی در بحران کشمیر باشد

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: عادت کرده‌ایم به «تهدید اتمی»! عادت کرده‌ایم چون طی سال‌های اخیر، با هر مناقشه و اختلافی، هند و پاکستان طرفین را به استفاده از سلاح‌های اتمی تهدید می‌کند و اما جهان با خیالی آسوده به این
بگو ـ مگو‌ها می‌نگرد و اما این بار، لحن‌ها، جدی تر، جملات تلخ تر و شاخ و شانه کشدن‌ها جدی تر است!
باز هم مسئله ی هند و پاکستان همان است که استعمارگران تاریخی جهان از جمله بریتانیا، برای این روزها ـ چون فکرهای پلیدی داشته‌اند ـ از سال 1947 تا به امروز برجای نهاده اند؛ کشمیر و اختلافاتی که حل ناشدنی، تاریخی و عمیق است.
72 سال است که مردمان کشمیر و به تبع کشمیر، ساکنان دو سرزمین هند و پاکستان، هرگز روی صلح و آرامش را ندیده‌اند و حال که به تعبیر پیرمحمدملازهی؛«تعادل مناسبات سیاسی هند و پاکستان» بر هم خورده است، پای جنگ و استفاده از سلاح‌های اتمی به میان آمده است!


کشمیر، منطقه‌ای در شمال غربی شبه‌جزیره هند که از ایالت جامو و کشمیر تحت کنترل هند، ایالت گلگت ـ بلتستان و کشمیر آزاد تحت کنترل پاکستان و منطقه اقصی چین تحت کنترل جمهوری خلق چین تشکیل می‌شود.
از همان لحظه‌ای که ـ 14 مرداد ـ مقامات هند اعلام کردند که اصل امتیازات ویژه دولت کشمیر تحت کنترل هند که در قانون اساسی هند برای این مناطق در نظر گرفته شده است را لغو کرده‌اند، بحران جدیدی در این منطقه آغاز شد؛ بحرانی که کم کم نگران کننده شده است.
براساس اصل ۳۷۰ قانون اساسی هند، به جامو و کشمیر اختیارات ویژه‌ای در مقایسه با سایر ایالت‌های هند برای اداره امور داخلی‌شان داده شده است. حساسیت این مسئله در این جا است که کشمیر بر اساس همین اختیارات و امتیازات ویژه بود که به خاک هند ضمیمه شد.
آمیت شاه، وزیر کشور هند، اگرچه تصمیم دولت را در میان اعتراضات گسترده در پارلمان اعلام کرد اما قابل پیش بینی بود که اعلام این خبر، ناآرامی‌های گسترده‌ای را به دنبال داشته باشد.
براساس ماده ۳۷۰ قانون اساسی هند، کشمیر تحت کنترل هند می‌تواند قانون اساسی و پرچم مخصوص به خود و همچنین اختیارات مستقل داخلی به جز موارد بین‌المللی و دفاعی و ارتباطات را داشته باشد و اما در تصمیم جدید این مسئله نادیده انگاشته شده است.

>بحران کشمیر برای رهایی عربستان
از باتلاق یمن؟!
بالا گرفتن اختلافات هند و پاکستان بر سر مسئله کشمیر این حس را به‌وجود می‌آورد که شاید اراده‌ای در میان بوده تا مناقشات غرب خاورمیانه به شرق خاورمیانه منتقل شود. به تعبیر ساده‌تر این احساس می‌تواند در تحلیل‌ها رخنه کند که آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند برای رها کردن عربستان از منجلاب یمن، برای مدتی کوتاه؛ همه نگاه‌ها، به جای دیگری معطوف شود اما پیرمحمد ملازهی موافق نیست! او می‌گوید: اختلاف هند و پاکستان بر سر مسئله کشمیر یک اختلاف تاریخی است که از سال 1947 آغاز شده است پس باید گفت مسئله هند و پاکستان بر سر کشمیر خیلی به مناقشات خاورمیانه ارتباطی ندارد.
این تحلیلگر مسائل شبه قاره ادامه می‌دهد البته به نوعی و از زاویه‌ای دیگر می‌توان گفت بی ارتباط هم نیست زیرا، آمریکایی‌ها سیاست خاصی را در منطقه دنبال می‌کنند. آن‌ها به شدت به دنبال انتقال داعش از عراق و سوریه به افغانستان هستند پس می‌توان گفت انتقال داعش از غرب خاورمیانه به شرق خاورمیانه می‌تواند بر مسائل کشمیر نیز تاثیرگذار باشد.
ملازهی ادامه می‌دهد: اگرچه مسئله کشمیر یک مسئله تاریخی است که برخی اوقات می‌تواند به عنوان بهانه مطرح شود اما باید پذیرفت که بحث کشمیر و اختلافات هند و پاکستان تاریخی و ریشه‌دارتر از این حرف‌ها است زیرا هندی‌ها فارغ از مسائل ریز و درشت خاورمیانه در تلاش هستند تا ترکیب جمعیتی کشمیر را به هم بریزند و این مسئله هم برای جامعه کشمیر و هم برای پاکستانی‌ها مسئله‌ای غیرقابل قبول است!

>سایه مذاکرات صلح افغانستان بر سر کشمیر!
ما هم تاریخی بودن منازعات هند و پاکستان را می‌پذیریم! اساساً هیچ کس نمی‌تواند منکر تاریخی‌بودن ریشه‌های اختلافات هند و پاکستان با موضوع کشمیر باشد اما اگر چند موضوع را در کنار هم قرار دهیم متوجه خواهیم شد که مسئله کشمیر مانند همیشه به یک موضوع حاد تبدیل نشده است؛ از یک سو محتمل بودن به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح افغانستان، از طرف دیگر بحث ناکامی عربستان و امارات در مواجهه با یمن و از طرف دیگر سفر اخیر عمران خان به آمریکا. این سه موضوع ناگهان به شعله ور شدن اختلافات بر سر کشمیر منتهی می‌شود که با بازی‌های منطقه‌ای آمریکایی‌ها با موضوع مذاکرات صلح افغانستان در تناقض است؛ گو این که به نتیجه رسیدن صلح افغانستان می‌تواند روی مسائل کشمیر نیز تاثیرگذار باشد؟!
آقای ملازهی می‌گوید قطعاً مذاکرات صلح افغانستان و نتیجه این مذاکرات روی مسائل کشمیر تاثیر خواهد گذاشت اما شما به موضوع کشمیر که این روزها در جریان است از زاویه ی دیگری نگاه کنید و آن هم اینکه هندی‌ها شرایط را برای مداخله‌های بیشتر در مسئله کشمیر مناسب تر دیده اند!

>قدرت گرفتن طالبان در افغانستان
یعنی تضعیف موقعیت هندوستان در منطقه؟!
این تحلیل‌گر مسائل بین‌المللی ادامه می‌دهد: به طور طبیعی هندی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که اگر صلح در افغانستان به نتیجه برسد به این ترتیب که طالبان ابتدا شریک قدرت در افغانستان شود و در نهایت صاحب قدرت؛ به طور کاملاً طبیعی، موقعیت هند در افغانستان به شدت تضعیف خواهد شد و از طرف دیگر دست پاکستانی‌ها از همیشه بازتر خواهد شد تا گروه‌های کشمیری را در افغانستان تحت آموزش قرار دهد که در این صورت، شرایطی به‌وجود می‌آید که به طور قطع، به ضرر هندوستان خواهد بود. به نظر می‌رسد حرکت اخیر هندی‌ها یک حرکت پیشگیرانه است و بی ارتباط با مذاکرات صلح افغانستان نمی‌تواند تلقی شود. باز هم تاکید می‌کنم هندی‌ها موقعیت را مناسب دیده‌اند و پیش‌دستی کرده‌اند تا در این موقعیت اجازه ندهند شرایط مسلمانان در کشمیر رو به قدرتمندتر شدن حرکت کند پس چاره را در بر هم زدن ترکیب جمعیتی در کشمیر دیده‌اند و بر همین اساس هم تحرکات اخیر را دامن زده‌اند.
هند و پاکستان هر دو قدرت‌های اتمی جهان محسوب می‌شوند. طبیعتاً اگر یکی از دو کشور در شرایط منجر به شکست قرار گیرد به طور طبیعی از سلاح اتمی استفاده خواهد کرد که این مسئله می‌تواند از یک سو آسیا را به خطر بیندازد و...