روزنامه جمهوری اسلامی
1398/05/28
خصوصیسازی در نمای دیگر ورشکسته سازی؛ پول شویی، سپس مال خودسازی!
حضرت امام خمینی در یازده دیماه 1367 در یک پیام متفاوت، با بیان زوال ایدئولوژی شوروی به رهبر آن کشور میخائیل گورباچف نوشتند: «...به همین اندازه هم شهامت تجدیدنظر در مورد مکتبی که سالیان سال فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی نموده بود قابل ستایش است... البته ممکن است از شیوههای ناصحیح و عملکرد غلط قدرتمندان پیشین کمونیسم در زمینه اقتصاد، باغ سبز دنیای غرب رخ بنماید، ولی حقیقت جای دیگری است. شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گرههای کور اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایهداری غرب حل کنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نکردهاید، که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند؛ چرا که امروز اگر مارکسیسم در روشهای اقتصادی و اجتماعی به بنبست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسائل، البته به شکل دیگر، و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است. جناب آقای گورباچف، باید به حقیقت رو آورد. مشکل اصلی کشور شما مسئله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست. همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بنبست کشیده و یا خواهند کشید. مشکل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدا هستی و آفرینش است...»در فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی؛ برایشان تنها راه حل و مسیر پیش راه این کشور را برقراری نظام سرمایهداری قلمداد نمودند، کارخانجات معظم، صنایع بزرگ، شرکتهای نفتی باید خصوصیسازی میشدند.
هیچکس ثروت آنچنانی برای داشتن حتی یک کارگاه کوچک را در اختیار نداشت. پس باید طبقهای خلق میگردید تا بتواند مالک و سرمایهدار باشد و دیگران در سایه آنان زندگی کنند. روسای حزب کمونیست که سالها در تلاش برای اعمال حاکمیت از طریق دیکتاتوری پرولتاریا بودند، این بار در شکل دمکراتها و لیبرالها نظام بالا به پایین موجود را حفظ ولی برای مناسبتهای جدید طراحی کردند تا نظام قدرت افراد مورد فروپاشی قرار نگیرد و در کنار آن سرمایههای مرموز وارد سیستم گردیدند تا آنجا که غولهای اقتصادی و میلیاردرهای شماره یک از بلوک شرق سر برآوردند. میراث و ثمره کار یک ملت در سرزمینی بزرگ تحویل اشخاصی گردید که آغازگر حضور اشراف بیفرهنگ در آن سرزمین شد.
زنان همچنان زحمتکشان بیپناه جامعه ماندند و مردان برای حداقل درامدی غیرمولد مشغول بودند. ثروت جامعه به بدترین شکل ممکن توزیع گردید، به نحوی که شبکه تلویزیونی، چاه نفت، منابع طبیعی در کل بلوک شرق بویژه در سرزمین پدر یعنی شوروی متلاشی شده به ابزار قانون به افراد تعلق گرفت و این ثروت پایه گذار قدرتهای بیشتر و افسار گسیختهتر در نظام جامعه شد. و آنجا بود که دانشمندان در دانشگاههای غرب و زنان درتاریکخانههای غرب جای گرفتند.
نظریهپردازان و صاحبنظران تولید، عناصر موثر در تولید را اغلب متشکل از چند عنصر میدانند که کلمه آغازین آنها را با "ام" مشخص کردهاند.
منابع مالی، منابع انسانی، متد و ماشین، مواد اولیه و مدیر! در مراحل تکاملی تولید و جوامع ضابطهمند و اخلاقگرا معرفتهای اخلاقی نیز به ماجرای تولید وارد میشوند و به عنوان "ام" دیگر مطرح میگردند.
دستکاری عامدانه عناصر مختلف تولید، هرگز امری مثبت و در راستای رشد تولید قلمداد نمیگردد، محدود کردن منابع مالی یا از بین بردن آنها و یا زمانی نابودسازی منابع انسانی با لطائفالحیل از قبیل سخت و زیان آور قلمداد کردن سیستم تا اخراج به صدها بهانه و حتی گاه بدون بهانه و... خرید ماشین آلات و مواد اولیه ناصحیح و حتی ایجاد برنامهریزی شده رقیب و در کل انتخاب و انتصاب مدیر نامدیر و ناصحیح، از جمله عملیاتی است که میتوانند موجب نابودی کل سیستم و ناکارآمدی آن گردند. پنج M به علاوه یک M در علم مدیریت به این مهم میپردازد.
مرد 39 سال دارد، ابروهایش از تیکهای عصبی ریختهاند، درآمد مناسب دارد، اما مجرد زندگی میکند، از شغل قبلیاش که 7 ماه طول کشیده بود، اخراج شده است، یک صنعت بزرگ در یک سازمان اجتماعی بدنبال مدیرعامل است، وی برای این شغل توصیه میگردد، وی قبل از آن در همان شرکت برای استخدام به عنوان سرپرست آزمایشگاه پرسشنامه تکمیل کرده بود، اما صلاحیت علمی و حرفهای و حتی روانیاش تایید نشده بود. اما اکنون به عنوان مدیرعامل وارد شرکت شده است. اولین فعالیت وی تغییر دکوراسیون اتاق است، دومین کار کنترل اتوماسیون اداری و کنترل کامپیوترهای کاربران، سومین کار نظارت برحمامهای موجود در شرکت است.
او عاشق فیسبوک و گذاردن عکسهایش برای گرفتن لایک از جنس مخالف نیز هست. کارگران هم متوجه ماجرا شدهاند حال درخواست او افزایش سرمایه برای اجرای طرح است، مسافرتهای خارجی و پیشنهادهای مالی جزیی از این ماجرا هستند و شرکت زوال در معرفتهای اخلاقی و نابودسازی منابع انسانی خود را آغاز میکند...
مرد میانسال مدیرعامل یک کارخانه صنعتی شده است که محصول آن ماشین برای جابجایی مواد و انبارش است، او بعد از کسب این سمت، با یک شرکت کرهای برای اخذ نمایندگی محصول مشابه با لیفت تراکهای تولیدات کارخانه خودش قرارداد میبندد. زوال کارخانه آغاز میشود و سپس کارخانه با بدهکار شدن به ارزانترین قیمت واگذار میشود. در مغرب زمین قانون تعارض منافع مانع از این گونه قراردادهاست، اما تعارض منافع در شرکتهای کشور ما بسیار جاری است. اکنون گاه گاهی کارگران این شرکت که مالک اولین خودرو ملی واقعی بود، در جلو در کارخانه برای دریافت دستمزد خود آتش میسوزانند و خود را باحرارت آن گرم میکنند.
یاتاقانهای لغزان و بلبرینگ در تبریز با بالاترین کیفیت تولید میشدند، محصولات این شرکت همواره مشتریان خود را داشتند، در یک پروسه پیچیده شرکت، بدهکار، سپس ورشکست و آنگاه به یک راننده تریلی فروخته شد و آنگاه تظاهرات و تجمعات کارگران در مقابل فرمانداری تبریز آغاز گردید.
آیا تنها سازمان خصوصیسازی است که مسئولیت تحویل ثروت مردم به اشخاص را عهدهدار شده است؟ کارخانجات و شرکتها ابتدا با تدابیر خاص و دخالت در ماجرای 5 "ام" ورشکست میگردند، بانکها یا موسسات دیگر مالکیت کارخانهها را بدست آورده و سپس به قیمت مفت کارخانه به فروش میرود، در تبریز کارخانه ماشینسازی دارای آنچنان ثروت و پشتوانه مالی به نام زمینهای خانههای سازمانی خالی ائل گلی است که میتواند موجب احیای دهها کارخانه دیگر نیز گردد. اما با قیمت کارشناسی و به اسم زمین مرتع قیمتگذاری میشود و بیش از 400 خانه و دهها مغازه و زمین و عرصه وسیع به قیمت مفت به ظاهر تحویل خریدار میشود.
در یک اقدام قابل تعمق که نشانگر عامدانه بودن ورشکستگی این کارخانه است؛ شکسته شدن شیشههای طبقه 12 خانههای سازمانی در داخل محوطه است، راستی شیشههای طبقه 12 را تیله و سنگ و فلاخن کدام کودک آن هم در میان محوطه شکسته است؟
اما خصوصیسازیکنندگان بتدریج جریتر میشوند؛ اتصال به یک کانون قدرت کافی است که ثروتی از مردم تحویل یک خانواده مافیایی گردد. خصوصیسازی روشی برای پولشویی گردیده است و در آن هیچ بحث علمی و غیرعلمی وجود ندارد، فقط غارت اموال عمومی نماد این خصوصیسازیهاست و سپس به بهانه احیاء شرایط، بازگذاردن دستان خریدار جهت اخراج کارکنان و اخذ وامهای کلان و غیرقابل بازگشت، ابزار طی طریق میگردد.
پیچیدگی کار این افراد بسیار است، نه تنها سازمان خصوصیسازی، بلکه سازمانهای دولتی و نهادهای بخش خصوصی و وزارتخانهها و متاسفانه دانشگاهها نیز وارد بازی میشوند، در یک مورد عجیب اعطای دکترای افتخاری کسب و کار ازسوی دانشگاهی که خود فاقد این رشته بود برای فردی که عنوان جعلی مهندس داده شده بود در تبریز اتفاق افتاد، آقای صاحب مدرک دکتر افتخاری همراه با اخذ مدرک دکترا؛ ریاست اتاق مرتبط با بازرگانی را بدست آورد و علیرغم داشتن بدهی کلان بانکی به تقویت خود در تصرف سرزمینی به وسعت امارات متحده و قطر در دشت مغان نائل آمد.
خصوصیسازی در ایران با کلماتی همچون ورشکسته سازی، مال خودسازی مترداف شده است. رئیس مستعفی سازمان خصوصیسازی، پس از استعفا بازداشت میشود.(که باید قبل از آن اتفاق میافتاد) اما او در سیستم طراحی شده برای چپاول حضور یافته بود و کار موظفی وی طراحی برای نابودسازی بوده است. وگرنه تاکنون کدام خصوصیسازی یک کارخانه همراه با فروش به قیمت صحیح و سپس رشد سیستمی مبتنی بر مدیریت بوده است.
چگونه ممکن است فردی که تا دیروز سوار بر موتورسیکلت هندا 125 در جلو مسجد میرمحمود آقا، مشغول "استعلام نسبت" از خواهر و برادری میشد که همراه یکدیگر به خانه میرفتند، بتواند بسادگی رتق و فتق تحویل ماشینسازی غول بزرگ صنعت کشور به آغا قربان و یا تحویل کشت و صنعت مغان و دشتهای عظیم را به یک فرد با تحصیلات نیمه تمام در رشته بیهوشی و بدهکار عظیم بانکی را ترتیب دهد.
دولتها در ایران برای مدیریت کارخود، کمتر به راهبری و استفاده از منابع میپردازند، علیرغم اینکه از قدرت و اختیارات بسیار بهرهمند هستند، نگاه خود را به جیب و کیسه مردم میدوزند. مافیای قدرت و فساد، انتخاب مدیران را عهدهدار میشود.
مدیران نالایق و ناتوان در چرخه پنج "ام" به نابودی منابع انسانی دست میزنند، در کنار نابودی منابع انسانی، منابع مالی نابود میگردند؛ ماشین آلات، مواد، متد و تکنولوژی از بین میروند و در نتیجه بستر راه و مسیر گزینهای جز، خارج کردن اموال مردم از اختیار آنان را نشان نمیدهد.
مافیای فساد؛ درحال فشار بر منابع گرانبهای انسانی است، داخل یا خارج از سیستم فرق نمیکند. با نابود سازی و کنار زدن انسانهای توانمند، راه برای غارت باز میشود.
به نظر میرسد، اقدامات اخیر به تاسی از فرمایشات رهبری مراحل آغازین راه در بازگشت به خود و نگاه به خود و انتقاد از خود باشد. خطاهای بسیار انجام شده است، وضعیت کارخانجات در سال رونق تولید؛ وضعیت منابع انسانی سرزمین جوان نماد خطاهای بسیار است. اگر به دلیل خطا و ایراد پی نبرید؛ هر راه حل به عنوان مشکلی جدید بر روی مسئله اضافه خواهد شد.
ظفر حسنزاده تبریزی
*خصوصیسازی در ایران به ورشکستهسازی و مال خودسازی تبدیل شده است
*دولتها در ایران برای مدیریت، کمتر به راهبری و استفاده از منابع میپردازند
سایر اخبار این روزنامه
وزیر نیرو:
رکورد صادرات، تولید و صرفهجویی در مصرف برق شکسته شد
رئیس سازمان انرژی اتمی در فراکسیون ولایی مجلس:
میزان غنی سازی ایران از 300 کیلو به 370 کیلو رسیده است
با حضور شهردار تهران؛
باغ و دریاچه هنر تهران بهرهبرداری شد
خصوصیسازی در نمای دیگر
ورشکسته سازی؛ پول شویی، سپس مال خودسازی!
رئیس کل بانک مرکزی:
تورم ماهانه و نقطه به نقطه کاهشی شد
مشاور سابق ترامپ: ترامپ از رقابت های انتخاباتی کنار می کشد
انفجار در یک جشن عروسی در کابل با 63 کشته و 182 زخمی
یادداشت مدیرمسئول
مرثیهای برای عدالت
اعلام اقدامات بنیاد برکت برای اشتغال زایی
ایران عملیات انتحاری در یک مراسم عروسی در کابل را محکوم کرد
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات:
طرح تعطیلی روزهای پنج شنبه مراکز اداری و آموزشی کشور تصویب شد
استفاده شهروندان از ایستگاههای متروی بسیج و میدان محمدیه از امروز