سندروم سال دوم از دور دوم

جامعه ایرانی به دلیل ماهیت کوتاه مدتش همواره دستخوش اتفاق‌های عجیب و غیرقابل پیش بینی بوده، اما در این میان استثنائاتی نیز برای همین جامعه کوتاه مدت نیز می‌توان قائل شد. استثنائاتی که حاکی از تکرار یک روند (البته غیرمفید) در این کشور بوده است. در همین سده گذشته، کودتای رضاخان و پادشاهی در دهه اول، جنگ جهانی و سقوط او در دهه دوم، غائله آذربایجان و ملی شدن صنعت نفت در دهه سوم، کودتای 28 مرداد در دهه چهارم، قیام پانزده خرداد در دهه پنجم، انقلاب در دهه ششم، جنگ در دهه هفتم، واقعه کوی دانشگاه در دهه هشتم و اتفاقات پس از انتخابات 88 در دهه نهم، نشان می‌دهد هر دهه حداقل یک حادثه شاخص (بدون درنظر گرفتن تحولات کم اثرتر)، بالاترین سطوح قدرت را تحت تاثیر قرار داده است.
مثال دیگر را می‌توان در رفتار روسای جمهوری ایران در دور دوم در مقابل گروه‌های دیگر قدرت پیدا کرد. روسای جمهوری که همگی در دور دوم یا دچار انشقاق از درون گفتمان خود گشته اند یا با نهادهای دیگر قدرت درگیر شده‌اند.
اما این یادداشت نه بنا دارد به جامعه ایرانی بپردازد و نه مساله‌ای داخلی را مدنظر دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد روسای جمهوری ایران در سال دوم دور دوم از ریاست جمهوری خود، دچار یک بحران از طرف یک قدرت خارجی می‌شوند. این اتفاق در هر چهار رئیس جمهور ایران مشترک بوده و هم اکنون در بدترین سال‌های تحریم ایران در حکومت حسن روحانی قابل بررسی است.
• مورد اول، سال 1366، دوره دوم ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای


قطعنامه 598 در این سال صادر شد. با به درازا کشیدن جنگ بین ایران و عراق، شورای امنیت دومین قطعنامه خود را درفصل هفتم منشور ملل برای توقف جنگ بین ایران و عراق صادر کرد. این قطعنامه مفصل‌ترین و پرجزئیات‌ترین قطعنامه‌ای بود که شورای امنیت در طول 8 سال دفاع مقدس برای پایان دادن به جنگ صادر کرده بود. عراق آن را پذیرفت، اما ایران 363 روز بعد زیر فشارهای داخلی و خارجی مجبور به پذیرش آن شد. در طول این سال بمباران سردشت نیز اتفاق افتاد تا سال دوم دوره دوم ریاست جمهوری چهارم، یکی از پرحادثه‌ترین سالهای حکومت باشد.
•مورد دوم، سال 1374، دوره دوم ریاست جمهوری ‌هاشمی رفسنجانی
مرد مصلحت‌گرای نظام که در آن سال‌ها رئیس جمهور مقتدر کشور بود در سال دوم از دور دوم ریاست‌جمهوری خود با تحریم‌هایی موسوم به داماتو (ایلسا) مواجه شد. قانونی که به موجب آن هرگونه سرمايه‌گذاري بيش از 40 ميليون دلار در سال براي توسعه بخش نفت وگاز در ايران توسط هر شركتي در دنيا ممنوع است. و هر شرکتی که از این قانون سرپیچی کند مشمول تحریم‌های آمریکا (که تحریم خارج کشوری یا ثانویه خوانده شد) قرار خواهد گرفت. از این سال به بعد وضعیت روابط خارجی دولت ایران دچار مشکل شد تا سال 76 که دولتی با رویکردی جدید روی کار آمد و توانست تعادل نسبی بین بازیگران منطقه و جهان ایجاد کند.
• مورد سوم، سال 1382، دوره دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی
دو سال از دور دوم خاتمی می‌گذشت، حادثه یازده سپتامبر، دشمنی جدید برای ایالات متحده به وجود آورده بود و همه چیز با این شاخص تعریف می‌شد. جرج بوش در دی ماه 1381 از ایران، عراق و کره شمالی به عنوان محور شرارت نام برد و دو ماه بعد در فروردین 82 به عراق حمله کرد. ایران که در جنگ افغانستان کمک‌های زیادی به آمریکا کرده بود، حالا در خطر جنگ قرار داشت و رویگردانی جرج بوش ضربه زیادی به انعطاف دولت خاتمی در برابر غرب وارد کرد.
محمدعلی همایون کاتوزیان در مقاله ای با عنوان «ایران پس از آیت‌الله خمینی» می‌نویسد: «به نظر می‌رسد نومحافظه کاران آمریکا پس از پیروزی آسان خود در افغانستان تصمیم به تغییر رژیم، نه تنها در عراق، بلکه در ایران نیز، گرفته بودند. اگرچه هنگام هجوم آمریکا و انگلیس به عراق ایرانیان کاری بیشتر از اعتراض لفظی انجام ندادند، اما در خرداد ماه ۱۳۸۲ وضع بدتر شد و ایالات متحده حمله‌ای تروریستی به «مجتمع غربی» در پایتخت عربستان سعودی، ریاض، را به افراد القاعده مستقر در اردوگاه‌های پناهندگان افغانستانی در ایران نسبت داد و تحویل آنان را از ایران تقاضا کرد. ایران اذعان کرد که چنین تروریست‌هایی را زندانی کرده، و گفت حاضر است آنان را با رهبران مجاهدین خلق که در اردوگاه اشرف در عراق زیر نظر آمریکا قرار داشتند معاوضه کند. آمریکا این شرط را رد کرد و ایرانیان نیز درخواست آمریکا را نپذیرفتند. اما در اردیبهشت ۱۳۸۲، ایران از طریق سفیر سوئیس در تهران به طور جدی پیشنهاد کرد که درباره همه نگرانی‌های آمریکا، از جمله برنامه هسته‌ای ایران، با آمریکا وارد مذاکره کند. اما ایالات متحده پیشنهاد را رد کرد (محمدعلی همایون کاتوزیان، ایران پس از آیت‌الله خمینی، ترجمه حسین شهیدی).» شرایط برای ایران با دو همسایه اشغال شده توسط آمریکا به شدت مشکل شده بود و تا پایان دولت خاتمی ادامه یافت.
• مورد چهارم، سال 1390، دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد
افزایش شدید قیمت نفت و درآمدهای نجومی ایران در زمان محمود احمدی‌نژاد اتفاق افتاد. او که برخلاف اسلاف خود علاقه‌ای (حداقل در ظاهر) به تعامل با غرب نداشت در همان روزهای اول نشان داد سیاستی تهاجمی را در برابر غرب به کار گرفته است. 
در اسفند 84 شورای حکام آژانس اتمی بین‌الملل پرونده ایران را به شورای امنیت فرستاد و تحریم‌های ایران آغاز شد. اما پس از روی کار آمدن باراک اوباما در سال 1387، آمریکا رویکردی تعامل‌گرا همراه با یک اجماع جهانی با ایران را در دستور کار قرار داد و این اجماع جهانی در سال 1390 نتیجه داد و سخت‌ترین تحریم‌های تاریخ (به نقل از مقامات آمریکایی) برعلیه ایران در فصل هفتم منشور ملل به کار گرفته شد. قطعنامه‌های  ۱۷۳۷، ۱۷۴۷ و ۱۸۰۳ شورای امنیت، ذیل ماده 41 از فصل هفتم منشور برعلیه ایران تصویب شد و همه کشورها مجبور شدند این تحریم‌ها را بر علیه ایران اعمال کنند. این مساله جدا از تحریم‌های اتحادیه اروپا و تحریم‌های جداگانه‌ای بود که دولت‌ها بر علیه ایران انجام دادند. فشار حداکثری برایران تا سال 92 و انتخاب حسن روحانی و شروع مذاکرات ایران و پنج به علاوه یک ادامه داشت تا در سال 94 با رسیدن به توافق برجام ایران توانست براین مشکلات فائق آید.
• سرنوشت روحانی چه خواهد بود؟
بررسی وضعیت سیاسی در دولت دوم حسن‌روحانی، نشان می‌دهد که او هم در سال دوم دولت خود دچار همان سندرومی شده که روسای جمهوری پیشین به آن گرفتار شده بودند. اما آیا تحریم‌های آمریکا و ادامه آن تا سال پایانی دوره، به معنی تکرار این سناریو در آینده است؟ منطقا تکرار یک تجربه در زمان روسای پیشین جمهور پیشین، لزوما به معنای تجدید آن نخواهد بود. با این حال با توجه به ادوار گذشته و ادامه بحران در دو سال پایانی نشان می‌دهد شانس این اتفاق در دوران حسن روحانی بالاست. اما در این میان، شکاف سیاسی بین اروپا و آمریکا، در کنار توسعه قدرت منطقه‌ای ایران، همچنین یکپارچگی نسبی بازیگران سیاسی داخل در استراتژی مقاومت در برابر ایالات متحده، می‌تواند نشانه‌هایی از عدم تکرار یک مساله را
 برساند. در عین حال تحولات سیاسی پیش‌رو (همچون انتخابات مجلس در اسفند امسال) می‌تواند در تعیین این سرنوشت که محتوم به نظر می‌رسد موثر باشد. پایان دوره حسن روحانی در 1400 نشان خواهد داد، آیا سندروم «بحران خارجی در سال دوم از دور دوم» روحانی را نیز گرفتار خود کرده یا خیر؟