افزایش فاصله طبقاتی ماحصل لوکس گرایی

بی شک پدیده لوکس گرایی را می‌توان یکی از چالش‌های مطرح کشورمان در سال‌های اخیر قلمداد نمود که منظر شهری نیز از این چالش در امان نبوده و در شهر‌های مختلف با میزان شدت متفاوتی دیده می‌شود. در واقع این روزها در اقصی نقاط کشور بخصوص در پایتخت شاهد ساختمان‌سازی‌هایی هستیم که کمتر تناسبی دارند با آنچه که به عنوان معماری ایرانی- اسلامی قلمداد می‌شود. ساختمان‌هایی که نمای‌شان حاکی از استفاده از گران‌ترین نوع سنگ‌های وارداتی داشته و اکثرا در مناطق شمالی شهر احداث شده‌اند. از ساختمان‌های مسکونی بلند مرتبه و ابر پروژه‌های تجاری تا ساخت شهرک‌های غیرمجاز!
شاید بتوان نقطه مشترک رواج این نوع ساخت و ساز را در افزایش" شکاف طبقاتی" بین گروه‌های مختلف اجتماعی دانست. در حالی که افزایش اجاره بهای مسکن زندگی بسیاری از شهروندان را دچار بحران نموده و در این بین عده‌ای مجبور به سکونت در منطقه‌ای پایین تر از محل سکونت فعلی و یا مهاجرت به نواحی حاشیه‌ای شهر شده‌اند اما از طرفی با گروهی مواجه هستیم که در ویلاهایی که بیشتر شبیه به قلعه‌های افسانه‌ای بوده زندگی به دور از هیاهوی شهر و درگیری با مشکلات اینچنینی را تجربه می‌کنند. گویی که جامعه در جدال بین دو طبقه اجتماعی بسیار متفاوت قرارگرفته و در حالی که بخشی از جامعه برای کمترین نیاز‌های خود سدی از موانع را باید پشت سر بگذارد در مقابل اما عده‌ای برج‌ها و شهرک‌های اشرافی در دل طبیعت برای خویش بر پا کرده که تا چندی پیش حتی احدی اجازه ورود به آن را نداشته و گیت‌های نگهبانی بین این گروه با مردم عادی برقرار نموده بود.
از طرفی آنچه که در تمامی این سال‌ها توسط بسیاری از مسئولین کشور بیان گردیده به کار گیری "سیاست‌هایی جهت بهبود معیشت اقشار فرودست جامعه و برقراری عدالت اجتماعی" بوده تا از افزایش فاصله طبقاتی جلوگیری شود. اما چنان که مشاهده می‌شود در بسیاری از کلانشهرها بخصوص تهران شاهد افزایش فاصله طبقاتی بین اقشار مختلف جامعه هستیم به طوری که عرصه حضور عده‌ای از شهروندان به علت مشکلات اقتصادی و نبود مسکن مناسب روز به روز تنگ تر می‌شود در مقابل گروهی دیگر حتی به برج‌ها و ویلاهای لوکس خود در مناطق بالای شهر نیز رضایت نداده و در پی از بین بردن مناطق بکر طبیعت و ساختن برج و باروهایی برای زندگی و یا تفریح برآمده‌اند.
بسیاری از کارشناسان حل مسائل مطرح شده را در بازگشت به اصول معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی می‌دانند بطوری که با تغییر الگوهای مورد علاقه ایجاد شده در وضعیت کنونی، دگرگونی اساسی در ساختمان سازی و در نهایت منظر شهری پدید آمده تا دیگر شاهد پروژه‌هایی نباشیم که هیچ گونه تناسبی با فرهنگ کشورمان نداشته و صرفا الگوبرداری‌های تقلیدی از نمونه‌های خارجی بوده‌اند. البته به نظر می‌رسد که ایجاد چنین رویکردی با توجه به وضعیت‌کنونی در عرصه شهرسازی به آسانی میسر نبوده و ابتدا نیازمند بستری مناسب است تا هر یک از گروه‌های اجتماعی در استفاده از فضاهای شهری سهم متناسبی داشته باشند و در غیر این صورت تنها عوض کردن سلایق ساختمان‌سازان در نمای ساختمان‌ها دردی از مردمی که در تامین حداقل نیازهای خود دچار مشکل هستند دوا نمی‌نماید. به بیانی دیگر احتمال آن وجود دارد که شاهد برج‌هایی باشیم که حالا به جای نمای رومی نمایی با حال و هوای معماری ایرانی را دارا بوده و به جای سنگ‌های گران قیمت فلان کشور صادرکننده از کاشی‌های قیمتی و معرق کاری‌های عجیب و غریب به مثابه کاخ‌های شاهان ایرانی استفاده شده و همچنان شکاف طبقاتی بین این دسته و گروهی که تنها به اجاره خانه‌ای کوچک در شهر هم قانع هستند برقرار باشد. البته که تمامی بحث‌های مطرح شده زمانی به درستی حل خواهد شد که پشتوانه قانونی محکمی برای برخورد با ساخت و ساز‌های غیر مجاز وجود داشته تا بدین طریق نهاد‌های اجرایی و نظارتی همچون شهرداری راه را برای دورزدن متخلفان بسته و از ساخت خانه‌هایی در محدوده‌های غیر مجاز و یا با نماهایی که حاصل تهاجم فرهنگی و بیگانه با معماری ایرانی است جلوگیری به عمل آورند.