زمزمه آزادسازی نفتکش ایرانی همزمان با حضور جان بولتون در انگلیس

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: تصمیمی عاقلانه! این تعبیری است که سید جلال ساداتیان در مصاحبه با آفتاب یزد با موضوع «آزادسازی نفتکش ایرانی» روی آن دست می‌گذارد و این یعنی لندن بالاخره می‌خواهد عاقلانه رفتار کند یا به تعبیری دیپلماتیک؛ نمی‌خواهد وارد زمین بازی «آمریکای ترامپ» آن هم کیلومترها دور از انگلستان و علیه ایران شود! پس حق با این دیپلمات سابق ایران در لندن است که از همان ثانیه ی نخست توقف «غیرقانونی کشتی ایرانی» تا این روزها که زمزمه‌های آزادسازی شنیده می‌شود، قاطعانه بگوید: «انگلستان چاره‌ای جز آزادسازی نفتکش ایرانی ندارد!».
ماجرا را از چند زاویه می‌توان دید؛ مثلاً این که به قول «اکبر قاسمی» سفیر پیشین ایران در «اوکراین» اگرچه «جان بولتون، پرونده‌ها و مسائلی چند برای رایزنی خود در لندن دارد که مسئله شرکت هوآوی، هنگ کنگ و چگونگی رویارویی با چین، بحران نفتکش‌های ایرانی و انگلیسی و ائتلاف برای امنیت دریایی در خلیج فارس را شامل می‌شود» اما در نهایت «بولتون صرفا در حد فعالیت روانی و آشکار و در ظاهرِ خود، این طور وانمود می‌کند که هدف سفر او این است که اراده جدی واشنگتن را همچنان در خط فشار حداکثری علیه ایران حفظ کرده و این رویکرد را تبلیغ می‌کند.» ولیکن چنین آمادگی برای انگلستانی که به یک نخست وزیر متزلزل به نام «بوریس جانسون» سپرده شده است را ندارد!
40 روز از توقیف غیر قانونی سوپر نفتکش ایرانی «گریس 1» می‌گذرد و 25 روز از توقف منطبق بر قوانین بین‌المللیِ نفتکش انگلیسی «استینا ایمپروز» اما نه در آن 40 روز اتفاق خارق العاده‌ای رخ داده و نه در این 25 روز تحولی شوک آور! نفتکش ایرانی در تنگه ی «جبل الطارق» لنگر انداخته و نفتکش انگلیسی در «بندرعباس» اما این دو لنگر انداختن، نزد افکار عمومی جهان یک تفاوت ویژه دارد؛ قانونی و غیرقانونی بودن توقیف.
خبرهای ضد و نقیضی حکایت از آن دارد که نفتکش ایرانی گریس 1 در شُرُف آزادی است، برخی منابع حتی از آزادی سخن به میان آورده‌اند و در این میان تکذیب‌ها نیز کم نیست مثل تکذیب دولت جبل الطارق مبنی بر رو به پایان بودن مهلت یک ماهه و آزادی قریب الوقوع. چه بسا وقتی این مصاحبه منتشر شود، نفتکش ایرانی به مقصدی جدید راه خود را کج کرده باشد و چه بسا همه‌ی گمانه زنی‌ها همچنان در‌هاله‌ای از ابهام باقی بماند اما خبرِ آزادی نفتکش ایرانی، بدون مخابره اخباری مبنی بر اقدام متقابل ایران در آزادسازی نفتکش انگلیسی، به خودی خود تحلیل‌هایی به دنبال خواهد داشت که با همین پیش زمینه خبری و با همین ذهنیت به سراغ سید جلال ساداتیان دیپلمات سابق ایران در لندن می‌رویم.


ساداتیان می‌گوید: من در اولین روز توقف غیر قانونی نفتکش گریس1، در مصاحبه‌ای به صراحت گفته بودم که مقامات لندن، از منظر حقوقی نمی‌توانند اثبات کنند که این نفتکش به مسیر سوریه‌ای می‌رفته که تحریم شده از سوی سازمان ملل است زیرا این مصداق بارزِ «قصاص قبل از جنایت» و به نوعی رفتار فراقانونی محسوب می‌شود.
ساداتیان اضافه می‌کند، از کجا معلوم نفتکش ایرانی نه به بندر لاذقیه که به روتردام هلند می‌رفته است؟ پس این یعنی انگلستان به صورت کاملاً غیر قانونی نفتکش ایرانی را توقیف کرده است. از این جا به‌بعد و پس از اقدام قانونی ایران در توقیف نفتکش انگلیسی در تنگه هرمز و انتقال آن به بندرعباس، می‌توان عمیق تر به این دو اتفاق نگریست.
سفیر سابق ایران در لندن می‌گوید: قطعاً قصد اولیه انگلستان از توقیف نفتکش ایرانی، سر و سامان‌دادن به مسئله «نازنین زاغری» بود نه مسئله خلیج‌فارس اما، با ضرب شستی که از ایران خورد، ضرب شستی که غافلگیرکننده و غیر قابل پیش بینی بود؛ بسیاری از اهداف مهندسی شده آن‌ها در تعاملات با ایران را به هم ریخت تا جایی که حتی متوسل به امام جمعه نجف شده بودند تا واسطه شود ایران، نفتکش آن‌ها را آزاد کند.
ساداتیان می‌گوید: تفاوت رفتاری ایران با انگلستان در قانونی بودن و غیر قانونی بودن دو توقیف خلاصه می‌شود، انگلیسی‌ها سندی مبنی بر تخلف ایران از مجموعه قوانین بین‌المللی ندارند، ایرانی‌ها اسناد محکمی دال بر تخلف محرز نفتکش انگلیسی در خلیج فارس دارند. به تعبیر وزیر امور خارجه، این تخلفات همیشه انجام می‌شد، همیشه چشم پوشی می‌کردیم یک بار هم چشم پوشی نکردیم!