جامعه امروز چقدر با حقوق شهروندی‌اش فاصله دارد؟

آقاي رئيس‌جمهور! سال‌هاست ادبيات جامعه چه در موقعيت سياسي، اقتصادي و فرهنگي بعضا در فضاي وارونگي جريان دارد و در اين فضا منطق و خرد عمومي چندان که بايد جريان طبيعي ندارد. به دليل ارجح دانسته‌شدن تعهد بر تخصص عده‌اي با ادبيات غالب شبيه‌سازي نموده‌اند و با ايجاد کلوني قدرت با شخصيت‌هاي همجنس، موجوديت اقتصادي جامعه را جزو ملک پدري فرض کرده و در فضاهاي مختلف زيست جامعه ورود کرده و خود را کاسه داغ‌تر از آش به حساب آورده و با دادن شعارهاي خاص باور عمومي را کم‌رنگ کرده‌اند. آقاي رئيس جمهور؛ اين ملک و سرزمين متعلق به همه ايراني‌ها با سلايق مختلف است و فرد و يا افرادي نمي‌توانند داعيه‌دار حفظ حقايق سرزمين و هنجارهاي جامعه باشند. بنابراين قدرت اجبار زمان به‌عنوان خرد و شعور طبيعت سره از ناسره را قابل تشخيص مي‌کند. مجري قانون اساسي هستيد، بنابراين بايد به نمايندگي از ملت به برخي افراد تفهيم موقعيت کنيد و به دنبال ايجاد نقطه عطف فرهنگي، اقتصادي و سياسي باشيد. امتداد حضور بدون اثرگذاري در جامعه در واقع فقط نوعي تداوم حضور صرف است. بايد نقش و تاثيرگذاري معين‌شده را در جامعه ايفا کنيد تا درک جامع و واقعيت‌انگارانه‌اي از روند حرکت طبيعي جامعه به نمايش بگذاريد. صرف حضور در جايگاه رياست‌جمهوري نبايد قانع‌تان سازد. بايد اين نکته را به خاطر داشت که بين موفقيت و تاثيرگذاري تفاوت است مي‌توان موفق بود اما تاثيرگذار نه! بنابراين اکنون جامعه به شخصيت‌هاي تاثيرگذار احتياج دارد تا بتوانند نقطه عطفي را در موضوعات فرهنگي، اقتصادي و سياسي ايجاد کنند و به‌نوعي اين نقاط عطف را با گام دوم متناسب کنند. حضور قدرتمند فناوري و تکنولوژي و اثرگذاري يکپارچگي اطلاعات و داده‌هاي محلي و جهاني فضايي ايجاد کرده که برخي مسئولان نمي‌توانند مردم و جامعه را هم‌شکل خود سازند. در جوامع توسعه‌يافته آنچه واضح و مبرهن است اينکه مسئولان برآمده از متن روند حرکت طبيعي جوامع‌شان شده‌اند. سبک و روش و منش حضور سياستمداران در بطن جامعه نيز متفاوت از جوامع کمتر توسعه‌يافته است. به‌عنوان مثال برخي از مسئولان نحوه مواجهه با جامعه امروز را نمي‌دانند و هرگونه کنش و واکنش چنين مسئولاني موجبات نارضايتي مردم را فراهم مي‌آورد و اظهارنظرهايشان به دليل ضعف در نحوه مواجهه با جامعه امروز باعث شگفتي جامعه مي‌شود. بنابراين فناوري و تکنولوژي به‌عنوان يک واقعيت غيرقابل کتمان در جهان امروز قابل ابراز و بهره‌برداري و باعث ارتقاي سطح آگاهي جوامع شده است. آقاي رئيس جمهور؛ به‌عنوان مجري قانون اساسي ادبيات ابرازي بايد به‌گونه‌اي باشد که آنان به حق و حقوق شهروندي‌شان بيشتر آشنا شوند و متوجه باشند که براي ارتقا و رسيدن به جايگاه شهروند درجه يک و داشتن مسئولان درجه يک چه روش و منشي را در پيش بگيرند.