اصلاح‌طلبان:دلایل ردصلاحیت‌ها را کیهان هم اعلام کند قبول داریم!

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: یک روز از
« نارضایتی موجود » ابراز خوشحالی و خرسندی می‌کنند که این نارضایتی باعث خواهد شد مردم به سمتِ « اسلامگرایان » متمایل شوند و روز دیگر از پیروزی قطعیِ اصولگرایان در انتخابات پیش روی ـ مجلس، ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا ـ و این یعنی احساس شکست از خود شکست دردآورتر است.
یکی می‌گوید در شهرهای بزرگ بخت چندانی برای پیروزی نداریم و دیگری می‌گوید از شهرهای کوچک و کوچک‌تر باید شروع کرد اما کیهان در یادداشتی با عنوان: «سوءاستفاده اصلاح‌طلبان از دست بسته شورای نگهبان » وقتی مدعی می‌شود: « اگر شورای نگهبان دلایل ردصلاحیت‌ها را اعلام کند، اصلاح طلبان جل و پلاس شان را جمع می‌کنند.» یعنی خط بطلانی کشیده است بر تمامی‌تئوری‌های
« خود برنده پنداری » و « بی رقیب بودن در عرصه ی انتخابات » زیرا، از نظر نویسنده ی کیهان، تنها عامل شکست‌های متوالی اصولگرایان، حضور حتی نصفه و نیمه و ناقص اصلاح طلبان در انتخابات است واگرنه دلیلی ندارد به جای خود انتقادی به اصلاح طلبان و مطالبات آن‌ها حمله شود آن هم وقتی از هم اکنون خود را برنده‌ی


همه‌ی انتخابات پیش رو ـ حتی تا 1400 ـ می‌دانند!
نویسنده ی کیهان نشین معتقد است: «‌اصلاح‌طلبان روزهای سختی را می‌گذرانند‌» و حتی معتقد است: «روزهای سخت‌تری در پیش دارند. » در همین یادداشت، به «سه تاکتیک» ‌اشاره شده است:
ـ فاصله‌گذاری و جدایی از دولت و مجلس؛
از آن جایی که کیهان می‌داند فاصله گذاری، جدایی و حتی اعلام برائت، مشی و شیوه اصولگرایان نه اصلاح طلبان، پس خود به مقابله با ادعای خویش می‌پردازد و می‌نویسد:
« این تاکتیک چنان ضعیف و ناکارآمد است که عده‌ای از خود اصلاح‌طلبان به آن اعتراض کرده و گفته‌اند با چنین روش دور از اخلاقی، نه تنها نگاه مردم به اصلاح‌طلبان ترمیم نمی‌شود، بلکه تتمه آبرو و اعتبارمان نیز به باد می‌رود.»
یادمان نرفته وقتی برائت جویی‌ها از محمود احمدی نژاد بالاگرفته بود، این موحدی کرمانی بود که اصولگرایان منتقد و برائت طلب را شماتت کرده بود که اخلاق را می‌بازید حالا که عرصه ی رقابت را باخته اید!
ـ هجمه به شورای نگهبان؛ شاه‌بیت این حملات عبارت «نظارت استصوابی» است. چنان از نظارت استصوابی شورای نگهبان می‌گویند
که گویا نظارتی عجیب و غریب است و
از مریخ آمده!
نویسنده کیهان در ادامه و با اشاره به تاکتیک دوم، با یک فرافکنی خاص، پالس‌هایی صادر می‌کند مبنی بر این که شورای نگهبان می‌تواند چتر « نظارت استصوابی » را روی انتخابات شورای شهر نیز بگستراند پس با یک انحراف عجیب و غریب در خط سیرِ یادداشت ـ از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری ـ به سمت شورای شهر متمایل می‌شود و می‌نویسد:
« نگاهی به کارنامه و عملکرد شورای شهر تهران و شهرداری پایتخت در دوره اخیر، به تنهایی برای رد این ادعا کفایت می‌کند. نهادی که شورای نگهبان در انتخابات آن هیچ‌گونه دخالتی ندارد و تمام اعضای آن از به اصطلاح افراد دست اول این جریان هستند! »
کیهان در نهایت به تاکتیک سوم می‌رسد:
ـ طرح مباحث انحرافی؛ اصلاح‌طلبان در 6 سالی که قدرت را به دست دارند، سفره مردم را کوچک کردند و هر چه وعده دادند، برعکس آن محقق شد. حال به جای پذیرش ‌اشتباه و عذرخواهی از مردم، مدعی هستند که ‌اشکال از نحوه مدیریت و سیاست‌های آنان نیست بلکه گره کار در ساختار کشور است و باید سیاست‌های کلان کشور تغییر کند و قانون اساسی را مورد بازنگری قرار داد. طرح موضوع «جمهوری سوم»، کمبود اختیارات رئیس‌جمهور و مواردی از این دست، همگی در این راستا قابل تحلیل و ارزیابی است.
عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با آفتاب یزد در واکنش به این یادداشت کیهان به موضوع جالب توجهی اشاره می‌کند و آن این که، پیش و بیشتر از شورای نگهبان ـ به طریق اولی ـ این حسین شریعتمداری است که از دلایل رد صلاحیت خیلی‌ها باخبر است! اگر شورای نگهبان دست بسته است او که
دست بسته نیست، اعلام کند هر تضمینی هم که لازم است می‌دهیم که هیچ منع و پیگرد قانونی هم شامل حال او نشود.
ناصری می‌گوید: این که می‌گویند شورای نگهبان دستش به لحاظ قانونی بسته است یک فرافکنی آشکار است زیرا بارها و بارها بیانیه داده ایم
و داده اند که جزئی ترین موارد رد صلاحیت را به هر طریقی که صلاح می‌دانند اعلام کنند اما چیزی ندارند که اعلام کنند جز یک سری موارد کلی.
وی به رد صلاحیت خود اشاره کرده و می‌گوید بعد از پیگیری‌های فراوان نامه ای به من داده شد مبنی بر ردصلاحیت به دلیل عدم التزام عملی به اسلام در صورتی که من معلم رسمی‌دانشگاه بودم و این ادعا مغایر با شغلی بود که من از آن برای تعلیم بهره مند می‌شدم.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به این پرسش که چطور است حالا که شورای نگهبان مدعی است دست بسته برای اعلام دلایل رد صلاحیت است پس مجلس کمک کند و دست‌های بسته ی شورای نگهبان را باز کند، می‌گوید:
شک نکنید! این را با اطمینان می‌گویم قانونی اگر در همین مجلس فعلی تصویب شود مبنی بر نه اجازه که الزام شورای نگهبان به اعلام دلایل ردصلاحیت‌ها ـ هر آن چه که هست ـ این قانون در همین شورای نگهبان رد خواهد شد.
عبدالله ناصری در ادامه می‌گوید: اگرچه معتقدیم قانونی که به نظارت استصوابی ختم شد مبنی بر احراز عدم صلاحیت بود نه احراز صلاحیت؛ با روح قانون اساسی در تضاد کامل است اما ای
کاش به همان قانون پایبند می‌ماندند یعنی عدم صلاحیت را احراز می‌کردند و به دایره احراز صلاحیت وارد نمی‌شدند.
این فعال سیاسی می‌گوید: نویسنده کیهان حتما دچار فراموشی مصلحتی شده است زیرا در سال 86 وقتی بسیاری از اصلاح‌طلبان را ردصلاحیت کردند، همه جریان‌های
اصلاح طلبی بیانیه دادند و اصرار بر این مهم داشتند به هر نحوی که صلاح می‌دانند جزئی ترین مسائلی که شورای نگهبان را مجاب به عدم صلاحیت اشخاص کرده را بی هیچ تردید و ابهامی‌اعلام کنند اما هرگز شورای نگهبان به این بیانیه و خواست‌های جمعی و فردی توجهی نشان نداد.
ناصری می‌گوید شورای نگهبان به مراجع چهارگانه بسنده نکرده و خود با ایجاد دفاتری در استان‌ها و شهرستان‌ها، راسا اقدام به بررسی صلاحیت‌ها می‌کند که طبیعتاً با ادعای کیهان فاصله‌ای شگرف دارد واگرنه ما اصلاح طلب‌ها راضی به همان قانونی هستیم که معتقدیم و اصرار داریم عمل به آن به روح قانون اساسی خدشه وارد کرده است! اما همیشه شاهد بوده ایم
که این مسئله یک اهرم بسیار قوی است
و همه ادعاها در همان نقطه‌ی ادعا باقی
خواهد ماند.
ناصری دست روی نکته مهم‌تری می‌گذارد و می‌گوید یا به تعبیری می‌پرسد: مگر نه این که خود را برنده انتخابات می‌دانند؟ مگر نه این که می‌گویند مردم به دلیل نارضایتی‌های موجود از اصلاح طلبان به سمت اسلامگرایان متمایل
خواهند شد؟ مگر نه این که می‌گویند
اصلاح طلبان به دلیل حمایت از روحانی خجالت زده اند؟ خب! اجازه دهند روال‌های قانونی در این کشور باب شود مگر عمل به مرّ قانون اشکالی برجای خواهد گذاشت؟ پس ببینید اگر رو به تحلیل‌های عجیب و غریب می‌آورند یا دوگانه اسلامگرایی و غیراسلامگرایی به وجود می‌آورند یا از تاکتیک‌های سه گانه ی اصلاح طلبان پرده برداری می‌کنند یعنی از انتخابات پیش رو ناامید شده اند پس از همین حالا دارند زمین بازی را عوض می‌کنند، آنها عادت کرده اند قهوه خانه بر هم بریزند و شلوغ کنند واگرنه برنده که از بازنده به طور طبیعی نباید ترسی داشته باشد.
این فعال اصلاح طلب این را همه اضافه می‌کند که مردم دیگر وارد مباحث اینچنینی نمی‌شوند. آنها به عملکردها رای خواهند داد پس اصولگرایان باور کنند این مدل نظارت هم کمکی به آن‌ها نخواهد کرد زیرا مردم وقتی به عملکردها نگاه کنند بهتر می‌دانند باید اعتماد خود را خرج کدام جناح و گروه سیاسی کنند.