معمای گریم

آفتاب یزد – گروه فرهنگی: 16 مرداد بود که خبر کلید خوردن فیلم سینمایی «پیشی میشی» به کارگردانی حسین قناعت منتشر شد.
در این فیلم سینمایی که یک کمدی خانوادگی است و
فیلمبرداری آن در لوکیشن‌هایی در تهران و جاجرود انجام می‌شود رضا شفیعی جم، بهاره رهنما، ارژنگ امیرفضلی، علی کاظمی، عباس محبوب، ساعد هدایتی، محمد شیری، نفیسه روشن، یوسف صیادی، صدیقه کیانفر ایفای نقش می‌کنند. در کنار این خبر عکسی از تست گریم بازیگران این فیلم هم منتشر شده بود. تصویری که حکایت از این ماجرا می‌کرد که بازیگران این فیلم قرار است با چهره جدید خود (گریم شده) مقابل دوربین حسین قناعت قرار بگیرند. گریم این بازیگران به گونه ای بود که هرچه بیشتر به تصویر خیره می‌شدی بیشتر به صورت واقعی بازیگران که با آن زندگی می‌کنند، پی می‌بردی تا صورتی که روی آن گریم انجام شده باشد. به این مفهوم که هر بازیگری با کمترین تغییر به چهره ای رسیده بود که باید با آن در فیلم ایفای نقش کند. اگر به تصویری که همراه این گزارش منتشر می‌شود، بنگرید متوجه خواهید شد که هیچ تفاوتی میان صورت واقعی بازیگران با صورتی که به اصطلاح گریم شده وجود ندارد. اوج هنر گریمور در این تصویر تنها گذاشتن یک سیبیل روی صورت دو نفر از بازیگران مرد این فیلم یعنی یوسف صیادی و ارژنگ امیرفضلی است. چهره بقیه بازیگران این فیلم هیچ تغییری با آنچه در دنیای واقعی از آنها دیده ایم، نکرده است.



> چهره پردازی و گریم
گریم واژه ای فرانسوی است به معنای هر گونه تغییر در چهره، دست و پا و سایر اعضای بدن در جهت رساندن شخص به چهره مطلوبی که مد نظر طراح است و شامل انواع گریم‌های تئاتری، تلویزیونی، سینمایی و گریم شخصی و... می‌شود. کسی که کار گریم را انجام می‌دهد، گریمور یا چهره پرداز نامیده می‌شود. در واقع گریمور آرایش چهره بازیگران برای حضور در نمایش‌های تلویزیونی، سینمایی یا تئاتری را بر عهده دارد. هنر گریم در جهان قدمتی طولانی داشته و به دوران مصر باستان بازمی‌گردد و هنگام آماده شدن برای بسیاری از آیین‌های سنتی یا مذهبی از آن استفاده می‌شده است.

> گریم در سینمای ایران
بر خلاف آنچه در ابتدای این گزارش درباره گریم معمولی بازیگران فیلم سینمایی «پیشی میشی» مطرح شد، باید بدانیم که صنعت گریم در ایران پیشرفتهای چشمگیری داشته و گریمورهای حرفه ای و کاربلدی مانند عبدالله اسکندری، جلال معیریان، مجید اسکندری، مهری شیرازی، بیژن محتشم، مهین نویدی و.... را به خود دیده است. هنرمندانی که بارها هنر چهره پردازی آنان را در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف سینمایی و تلویزیونی دیده ایم. چهره پردازی‌های خاصی که عملا بیننده باید با نگاهی دقیق و موشکافانه متوجه شود که چهره واقعی پنهان شده در گریم صورتی که مشاهده می‌کند متعلق به کدام بازیگر است. علیرغم اینکه گریم تقریبا پیشرفته ای که در سینمای ایران وجود دارد گاها فیلم‌هایی ساخته می‌شود که کارگردان و عوامل تهیه کننده آن بهای چندانی به هنر
چهره پردازی نمی‌دهند و با تغییراتی بسیار ساده و کاملا
جزئی مانند گذاشتن عینک روی صورت یک بازیگر یا قرار دادن یک خال ریز در کنار بینی بازیگر دیگری به تهیه و تولید محصول تصویری خودشان مبادرت می‌ورزند و پس از تولید هم آن را روانه پرده نقره ای می‌کنند. شاید جواب کارگردانان این گونه فیلم‌ها به استفاده سطحی از هنر گریم در فیلم‌هایشان این باشد که وقتی می‌خواهیم یک فیلم کمدی مانند «پیشی میشی» بسازیم هدف و غایت نهایی باید این باشد که چگونه از مخاطب خنده بیشتری بگیریم و شاید استفاده از گریم حرفه ای برای خنداندن بیشتر مخاطب راه درستی نباشد. اینگونه کارگردانان ترجیح می‌دهند زحمت و زمانی را که قرار است برای گریم بازیگران بگذارند روی دیالوگ‌ها و اکت‌های بازیگرانشان صرف کنند تا بهتر به هدفی که مد نظرشان است، برسند. اما در واقع می‌بینیم که این راه هم در بسیاری از فیلم‌های کمدی جواب عکس داده و سینمای کمدی را به سمت سینمای سخیف سوق داده است. شاید با تمام این تفاسیر باید پذیرفت گریم حرفه ای معمولا بیشتر درباره فیلم‌هایی استفاده می‌شود که موضوعی جدی را مطرح کنند فیلم‌های بیوگرافی و درام و حتی تخیلی مانند «لینکلن»، «اسپارتاکوس»، «ارباب حلقه‌ها»، «گلادیاتور» و «عشای سیاه ربانی» و... اما باز هم این موضوع دلیل نمی‌شود که صنعت گریم را در فیلم‌های کمدی دست کم گرفته و در پایین ترین اندازه ممکن از آن استفاده کنیم، چرا که هستند فیلم‌هایی مانند «خانم داوت فایر» که در ژانر کمدی هم ساخته شده اند اما گریم در آنها بسیار جدی گرفته شده است.

> گریم در سینمای جهان
پر بیراه نیست اگر مدعی شویم که هنر چهره پردازی در سینمای ایران در مقایسه با سینمای جهان اصلا قابل مقایسه نیست و ما راه زیادی برای رسیدن به جایگاهی که امروزه سینمای جهان در این حوزه دارد، پیش رو داریم. نگاهی اجمالی به فیلم‌های سینمایی که در‌هالیوود ساخته می‌شود نشان می‌دهد که آنها به گریم و چهره پردازی اهمیت بسیار ویژه ای می‌دهند و از آن به عنوان یکی از اساسی ترین رکن‌های تولید فیلم استفاده می‌کنند. گریم فوق العاده بازیگرانی مانند کامرون دیاز در فیلم «عروسی بهترین دوستمم، شالیز ترون در فیلم «مکس دیوانه»، برد پیت در فیلم «بنجامین باتن»، نیکول کیدمن در فیلم «ساعت‌ها»، گوئینت پالترو در فیلم «شالو‌هال»، اما تامسون در فیلم «پرستار بچه، مک فی»، داگ بردلی در فیلم «برخاسته از جهنم»، بیل اسکارگارد در فیلم «انو»، جان تراولتا در فیلم «اسپری مو»، تیلد سینتون در فیلم «گرندهتل بوداپست»، روبرت اینگلوند در سریال «کابوس خیابان الم »، جیم کری در فیلم «دزد کریسمس» و... نشان می‌دهد که هنر چهره پردازی در سینمای دنیا اصلا دست کم گرفته نمی‌شود و برای آن ساعتها و بلکه روزها وقت می‌گذارند تا به نتیجه ای که مد نظرشان است، برسند موضوعی که در سینمای ایران سالهای سال است که به فراموشی سپرده شده است.
شاید بتوان تنها کسی را که در فیلم‌هایش به موضوع گریم اهمیت بسیار زیادی می‌داد علی حاتمی‌دانست. کارگردان بی مانندی که آنقدر در فیلم‌ها و سریال‌هایش موشکافانه کار می‌کرد که حتی برای نوشتن یک دیالوگ، روزهای متمادی کار را تعطیل می‌کرد تا محصولی که تولید می‌کند بهترین کیفیت و بالاترین امتیاز را داشته باشد. دقیقا به دلیل همین دقت و وسواس خاصی که علی حاتمی‌در ساخت فیلم‌ها و سریال‌هایش داشت توانسته بود که در سریال «هزار دستان» از بازیگرانی مانند جهانگیر فروهر، عزت الله انتظامی، محمدعلی کشاورز و جمشید مشایخی بازیهایی با گریم‌های مختلف بگیرد. بی شک باید برای تربیت و آموزش گریمورهای جوان یک واحد درس هزار دستان بگذارند تا آنان به سادگی تن به طراحی گریم‌های خیلی ساده و معمولی در فیلم‌هایی که هدف اصلی آنها فروش در گیشه است، ندهند. اینگونه ممکن است در آینده ای نه چندان دور بتوان به بهبود اوضاع هنر – صنعت گریم امیدوار بود