صفرزدایی به روایت تجربیات جهانی

جواد غیاثی
روزنامه‌نگار

با تصویب دولت، موضوع حذف 4 صفر از پول ملی، بالاخره جدی شده است و احتمالا این بار، با موافقت مجلس این سیاست اجرا شود و عمر ریال در 90 سالگی، به پایان برسد. فضای رسانه ای و تحلیلی کشور پر است از تحلیل ها و نظرات و انتقادات و حمایت ها درباره این طرح. اما ما به این بهانه، چند موضوع متفاوت را پیگیری کردیم. اول درباره ماهیت پول نوشته ایم. آیا پول صرفا یک ابزار انتقال داراییِ قراردادی است یا خود آن هم می تواند مهم باشد؟ همچنین درباره تاریخچه پول رسمی کشور و تغییرات ارزش ریال در 90 سال گذشته نوشتیم و سری هم به تجربه دیگر کشورها در صفرزدایی زدیم. در نهایت چند نکته مهم در خصوص اجرای این طرح مطرح کرده ایم.
درباره ماهیت پول و واحد پول؛ واحد پول، خنثی است؟!
پول یک واسطه برای مبادلات است و به خودی خود، تاثیری ندارد. به بیان دیگر، پول یک قرارداد اجتماعی است که به تایید حاکمیت رسیده است تا از طریق آن مبادلات تسهیل شود. در این شرایط یافتن واحد پول و تعداد صفرهای آن اصلا مهم نیست. مثل این است که ما با هم قرارداد کنیم که برای مبادله کالاها و دارایی هایمان از یک کاغذ سبز استفاده کنیم. بعد از مدتی، به هر دلیلی، تصمیم بگیریم از کاغذ آبی استفاده کنیم. وقتی طرفین (جامعه) قرارداد جدیدی را بپذیرند، همه به آن احترام می گذارند و اتفاق خاصی نمی افتد. تا دیروز برای خرید یک کیلو موز یا یک دلار آمریکا، 12 اسکناس 10 هزار ریالی پرداخت می کردیم و از فردا، این دو را با پرداخت 12 اسکناس (یا سکه) یک تومانی خواهیم خرید.
این بحث، در یک نکته منطقی و انتزاعی درست است؛ یعنی واحد پول و شکل آن خنثی است و تاثیر واقعی بر اقتصاد ندارد. اما در عمل و با دقت در برخی جزئیات، قضیه کمی فرق خواهد کرد؛ به ویژه اگر بین کوتاه مدت و بلندمدت تمایز قائل شویم. در عمل مردم و سیستم ها با «تغییر» میانه خوبی ندارند و این موضوع در کوتاه مدت هزینه بر و دارای تبعاتی است.


یک اختلاف قدیمیِ مشابه بین اقتصاددانان
اجازه بدهید از یک اشتراک لفظی استفاده کنیم و درباره ماهیت پول و اختلاف نظری قدیمی ( که مشابه با موضوع واحد پول است) استفاده کنیم. برخی از اقتصاددانان معتقدند که پول خنثی نیست! یعنی دولت و بانک مرکزی می توانند در شرایط رکودی اقتصاد، با چاپ پول بیشتر قدرت خرید و تقاضا در اقتصاد را تحریک و اقتصاد را از رکود خارج کنند! اما گروه دیگر معتقدند که چاپ پول بیشتر، فقط در کوتاه مدت آثاری دارد و در بلندمدت چیزی جز تورم برای اقتصاد به همراه نمی آورد. به بیان دیگر، گروه دوم می گویند که ابتدا باید اقتصاد رشد کند و کالا و خدمات بیشتری تولید کند، بعد، بانک مرکزی، صرفا برای مبادله این کالاها و خدمات جدید، پول بیشتر چاپ کند. اما گروه اول می گویند که وقتی اقتصاد راکد است، اگر پول تزریق شود، اقتصاد به حرکت در می آید و معادل پول جدید تزریق شده، کالا و خدمات ایجاد خواهد شد و اقتصاد رشد می کند. معمولا گروه اول روی ویژگی های روان شناسانه و رفتارهای غیرمنطقی مردم حساب باز می کنند اما گروه دوم مردم و جامعه را کاملا منطقی و حسابگر و دارای قدرت پیش بینی و تحلیل می دانند.
از پول غیرخنثی تا واحد پول خنثی
درباره موضوع ماهیت پول، اختلاف نظر زیاد است. اما درباره واحد پول، موضوع این قدر سخت نیست. با این حال کسانی که تغییر واحد پول را غیرخنثی می دانند، دلایل مشابهی (با گروه اول در مثال بالا) دارند. این که مردم در محاسبه و تطبیق با شرایط جدید به اشتباه می افتند و این موضوع موجب مشکلاتی از جمله تورم خواهد شد. مثلا گفته می شود که الان پرداخت 500 تومان برای خرید یک کالا متعارف است اما بعد از حذف 4 صفر، پرداخت 5/0 تومان محلی از اعراب نخواهد داشت. لذا از محل گرد کردن اعداد به بالا باعث مقداری از تورم خواهد شد. اگر دقت کرده باشید در این جا نیز، اگر ذهن انسان حسابگر و دقیق و منطقی عمل کند (مثل فرضیات گروه دوم) تبدیل 500 تومان به نیم تومان، با قرارداد جدید اجتماعی مبنی بر حذف 4 صفر، طبیعی و قابل پذیرش است. اما وقتی حرف از احساس آدم ها و برخی رفتارهای غیرحسابگرانه ذهن می زنیم، بین 500 تومان قدیم و 5/0 تومانِ جدید، تفاوت قائل می شود.
البته این به معنی دفاع از حذف صفر در مقطع کنونی یا رد آن نیست طبیعتا هر سیاستی هزینه ها و منافعی دارد که کار مهم، طراحی و اجرای سیاست به نحوی است که هزینه ها حداقل و منافع حداکثر شود. برای روشن تر شدن این موضع، در ادامه در قالب چند تصویر و نمودار توضیح می دهیم که چرا تغییر واحد ضرورت می یابد ( و در شرایط فعلی برای ریال ضرورت یافته است). همچنین می گوییم که این کار در دنیا بسیار مسبوق به سابقه است.
 تغییرات ارزش ریال و لزوم صفرزدایی
ریال در زمان تولد خود به عنوان واحد پول ملی، معادلِ 36/0 گرم طلا بود. اکنون معادلِ 000000024/۰گرم طلاست! این صفرهای گیج کننده که براثر تورم های متوالی ایجاد شده است، مهم ترین دلیل صفرزدایی است.
تجربه چند کشور در حذف صفر؛ حذف 280 صفر در 90 سال
در طول تاریخ، بسیاری از کشورهای دنیا درگیر تورم بوده اند؛ برخی مثل ما، تورم های مزمن و پایدار داشتند و برخی در یک دوره خاص (مثل جنگ جهانی اول و دوم) دچار تورم شدید شدند و بعد از آن سراغ صفرزدایی رفتند. طبق بررسی ها، اولین بار در سال 1923 سیاست حذف صفر در آلمان اجرایی شد. از آن زمان تاکنون 50 کشور دنیا در چندین مرتبه اقدام به حذف صفر کرده اند که در مجموع منجر به حذف حدود 280 صفر از پول های ملی کشورها شده است. از نظر تعداد صفرهای حذف شده، کشورهای صربستان و زیمبابوه با حذف بیش از 20 صفر از پول خود در صدر قرار دارند. از نظر تعداد دفعات اصلاح پول ملی نیز برزیل با 8 مرتبه اصلاح پول ملی و حذف 18 صفر در مجموع طی 90 سال اخیر (از 1930 تاکنون) رکورد دار است.
 ملاحظاتی در خصوص اجرای طرح
چنان چه دیدیم، سیاست حذف صفر در کشورهای مختلفِ جهان به منظور رفع آثار ناشی از تورم های مزمن و سقوط پیاپی ارزش پول ملی، بارها اتفاق افتاده است. معمولا موفقیت در اجرای این سیاست منوط به آن است که سیاست های کلان اقتصادی به نحوی تنظیم شود که با ایجاد موج های تورمی بعدی، تعداد صفرهای پول ملی دوباره زیاد نشود. کشورهای مختلف اروپایی مثل آلمان و فرانسه و همچنین برخی کشورهای همسایه مثل ترکیه، این سیاست را نسبتا موفق اجرا کردند.
اما در مقطع فعلی آن چه مهم است اجرای طرح به نحوی است که آثار مثبت آن به بهترین نحو بروز کند و آثار منفی آن به حداقل برسد. اما این آثار چه هستند.
مهم ترین آثار مثبت این سیاست، ملموس شدنِ دوباره پول ملی است. الان کسی درکی از یک ریال ندارد و عملا مورداستناد و استفاده نیست. نکته دیگر مسائل حسابداری است. مثلا رقم نقدینگی 20 هزار هزار میلیارد ریالی، عملا قابل درک نیست. اما با حذف 4 صفر به 2 هزار میلیارد تومان می رسد. نکته مهم دیگر بهبود نسبت ها در تبدیل نرخ ارز کشور با سایر ارزهاست. موضوعی که اثر حقیقی ندارد اما تبدیل واحدها را ملموس تر می کند. این موضوع یک اثر غیرمستقیم هویتی هم دارد.
حذف صفرها آثار واقعی دیگری هم دارد. مثلا تعداد اسکناس های موردنیاز به شدت کاهش می یابد (طبق گفته بانک مرکزی به یک سوم کاهش می یابد). این موضوع باعث صرفه جویی در هزینه های چاپ پول می شود.
اما در مقابل حذف صفرها هزینه هایی هم دارد. تغییرات سیستم حسابداری در شرکت ها و بانک ها و حساب های ملی، هزینه هایی در بر خواهد داشت. اما مهم ترین نگرانی ایجاد مقداری تورم بر اثر این سیاست است. پدیده ای که در صورت اجرای طرح در روزهای عدم ثبات، تشدید هم خواهد شد.
لذا به نظر می‌رسد، مهم ترین ماموریتِ دولت و بانک مرکزی در اجرای درست این سیاست ( و انتخاب زمان و نحوه شروع اجرای آن)، نهفته است  به نحوی که موجب تورم نشود و مردم و اقتصاد از آثار مثبت این طرح بدون دغدغه استفاده کنند.