یک نامه؛چند هشدار

در چند روز اخیر خبری منتشر شد مبنی بر اینکه یک دانش‌آموز دبستانی به رئیس‌جمهور نامه نوشته و از او درخواست کرده است، ساعت شروع مدرسه تغییر کند؛ در نگاه اول این نامه شاید ساده و درددلی کودکانه به نظر آید اما آنچه واقعیت دارد وجود نارضایتی یک دانش‌آموز به عنوان نماینده‌ای از کل دانش‌آموزان از موضوعی درون جریان سیستم آموزشی و پرورشی است. سیستم آموزشی‌ای که بارها مورد نقد قرار گرفته است -نقدهایی درست یا غلط- سیستم آموزشی به عنوان فرایندی پویا و فعال در فواصل زمانی معین می‌بایست مورد بررسی قرار گیرد و کارکرد آن در جذب و ایجاد محیط تعاملی مورد بررسی واقع شود؛ با گذشت چند سال از اجرای یک برنامه، تعیین ساعات حضور دانش‌آموز در مدرسه یا انتشار کتب و دیگر ابزار آموزشی، مدیران تصمیم‌گیر به همراه مدیران و کارشناسان اجرایی می‌توانند با‌اندازه‌گیری میزان توفیق آن برنامه و تناسب آن با گروه سنی هدف، با درصد خطای‌اندک، برنامه را مورد سنجش و تحلیل قراردهند.
یکی از عوامل موثر در عدم رغبت دانش‌آموزان و دانشجویان فقدان جذابیت‌های لازم در برنامه‌های آموزشی ا‌ست؛ گرچه بُعدِ نوع زیست انسان و بالاخص کودکان و نوجوانان اهمیت بسیاری دارد اما با تدابیر خلاقانه و هدفمند می‌توان موضوع سحرخیزی و شروع زودهنگام ساعات شروع مدارس را برای این گروه سنی ساده‌تر و شاید لذت‌بخش کرد.
استفاده از ابزارها و امکاناتی که کارکرد تعاملی دارند دانش‌آموز را وارد فرایندی مداخله‌پذیر و منعطف خواهد کرد و حس خلق و ایجاد یک اثر یا حس تاثیرگذاری در ایشان تقویت خواهد شد؛ بنابراین همانقدر که بررسی تغییر ساعت شروع مدارس دارای اهمیت بسیار است، طراحی و تدوین برنامه‌های جامع و توام با جذابیت‌های آموزشی نیز دارای اهمیت و توجه فراوان است.
بی‌گمان سامانه‌ آموزشی‌‌ای که بتواند جذابیت لازم برای دانش‌آموزان ایجاد کند، در طولانی‌مدت باعث شوق و اشتیاق دانش‌آ‌موزان برای حضور در فضای مدرسه خواهد شد.
از این رو لازم است، صاحب‌نظران و پژوهشگران این حوزه با تعمق بیشتری از قبل، موارد مورد نظر در خصوص ساعات شروع مدارس و همچنین ایجاد فضای فعال و تعاملی را مورد بررسی قرار داده و راهکارهای قابل اجرا و هدفمندی ارائه کنند.