عبدالرسول فروتن در گفت‌وگو با همدلی: برخی شاعران مشروطه حکومتی شدند

همدلی| از عمده وجوه تاثیرگذار جریان مشروطیت در دوره زمانی خود که بعدها در دیگر مقاطع ادبی نیز تاثیرگذار بود، ادبیات دوره مشروطه است. ادبیات این دوره به مثابه ابزار و قالبی در انتقال ارزش‌ها و مفاهیم عمیق و نو یافته عدالت‌خواهی، آزاداندیشی و مشروطه‌خواهی حائز اهمیت فراوانی است. عبدالرسول فروتن، استاد دانشگاه در گفت‌وگو با همدلی از مختصات ادبیات مشروطه سخن می‌گوید.
چه چیزی سبب شد که مردم عصر مشروطه تصور کنند قالب ادبیات می‌تواند زبان گویای آنها در بیان ظلم‌ها و فشارها باشد؟
یکی از ابزارهایی که ایرانیان در طول تاریخ بدان توجه بسیاری داشتند، ادبیات به خصوص قالب شعر بود. شعر در دوره‌های مختلف تاثیر بسیاری در تبیین مسائل اجتماعی ایران داشته است. خیلی از مردم شکایات و مطالبات خود را به زبان شعر بیان می‌کردند، به همین خاطر در دوره مشروطه، خیلی از کنش‌گران این جنبش از اهالی ادبیات بودند و دستی در این حوزه داشتند. به همین خاطر خیلی از مسائل را به زبان شعر درآوردند. البته در این دوره آثار متعدد و بسیاری نوشته شد اما شعر بیشترین کمک را به تشریح و تبیین جنبش مشروطه نمود. به بیان دیگر، شعر ویژگی‌هایی دارد که جامعه ایرانی، خیلی راحت‌تر، آن را قبول و حفظ می‌کند و تماما در ذهن می‌ماند. مجموع این عوامل باعث می‌شد شعر به نسبت خیلی از هنرها که ما از آن بی‌بهره بودیم یا بعدها رگه‌هایی از آن پدید آمد بود، حائز اهمیت فراوانی باشد.
شاعران این دوره که بودند و چه تاثیری بر روند رو به رشد جنبش مشروطه بر جای گذاردند؟


شعرای بسیاری در این دوره ظهور و بروز یافتند، از ملک‌الشعرای بهار گرفته تا دهخدا و میرزاده عشقی. برخی در این راه، جان‌شان را فدای آرمان‌هایشان نمودند، برخی دیگر هم مثل دهخدا علاوه بر این که به سرودن شعر اشتغال داشتند با صور اسرافیل نیز همکاری می‌نمودند و در نشریات آن دوره هم بسیار تاثیرگذار بودند، مثل نسیم شمال. جنگ‌های بسیاری هم در این دوره سروده شد. البته فراموش نکنیم که خیلی از شعرا هم بودند که علیه مشروطه شعر می‌گفتند، به دلایل مختلف، مثلا امکان یا دارایی خاصی از آنها گرفته شده بود یا در این جریانات خیلی خوش‌شان نمی‌آمد حضور داشته باشند و آرامش را بیشتر دوست داشتند. شعرای دیگری هم بودند که شاه‌دوست بودند و صله‌های خودشان را می‌خواستند، اما غالب شعرا که از زمره تیپ روشن‌فکری محسوب می‌شدند به نفع مشروطه و برای حمایت از آن شعر گفتند و در جامعه هم تاثیرگذار بودند.
درون‌مایه شعری این دوره نسبت به دوره قبل چه تغییری کرد؟
ما خیلی وقت‌ها حتی می‌توانیم ادبیات معاصر را به قبل از دوره مشروطه و پس از آن تقسیم کنیم. چون در دوره مشروطه تحولاتی در جامعه به وجود آمد که باعث شد مسائلی در شعر مطرح شود که پیش از این وجود نداشت. در این دوره، خیلی‌ها دغدغه ایران و ایران‌دوستی برایشان مهم شد، اینکه ایران چه سرنوشتی پیدا می‌کند، اهمیت قانون چیست و خیلی مسائل دیگری که مربوط به دنیای امروز است در دوره مشروطه در ادبیات ما وارد شد. این روند را نمی‌توان با دوره قبل از آن مقایسه کرد. در کل، در این دوره درون‌مایه‌هایی مثل اندیشه قانون، آزادی، وطن‌پرستی، عدالت‌خواهی و نظایر آن وارد درون‌مایه شعر مشروطه شد.
ادبیات مشروطه را باید هیجانی دانست یا ادبیاتی مبتنی بر مبنای تئوری‌ها و آرمان‌های فکری؟
به نظر من، خیلی از مسائل مشروطه چندان تئوریزه نشده بود، چون یک‌باره پدید آمد و به پیش رفت. مردم از ظلم و ستمی که شاهان قاجار به آنها روا می‌داشتند به ستوه آمده بودند. شاید اگر هم بیشتر دقت کنیم می‌بینیم مردم در آن حد هم نمی‌خواستند مجلس تشکیل شود و خیلی تلقی همه جانبه‌ای از قانون، مجلس و مسائل مرتبط با آن نداشتند. فقط دیده بودند ممالک دیگر مثل ژاپن که کشوری ضعیف بود یک‌باره توانست جلوی روسیه بایستد و در جنگ، این کشور را شکست دهد. مردم می‌گفتند این رخداد تاثیر قانون است ولی دقیقا نمی‌دانستند موضوع از چه قرار است. بله به نظر من هم ادبیات مشروطه چندان تئوریزه نشده بود ولی بالاخره در آن دوره انقلاب هم هیجان‌های بسیاری وجود داشت که بعد از آن فروکش کرد ولی در اواخر قاجار، حتی همان مشروطه هم به فساد و افول دچار شد و تاثیری که اوایل دوره خود داشت را نداشت. دوره مشروطه در یک مقطع بسیار مفید بود و مجلس و نتایج مشروطه و مباحث موجود در آن دوره خیلی تاثیرگذار گشت.
چرا ادبیات مشروطه به سبک شعری و ادبی تبدیل نشد و با پایان دوره مشروطه، افول یافت؟
مهم‌ترین عامل موثر در این افول، دیکتاتوری رضاشاه بود که نمی‌گذاشت شعرایی مثل فرخی یزدی یا میرزاده عشقی به روشنی به تبیین افکار و انگیزه‌های خود بپردازند. کسانی که به این صورت شعر می‌گفتند یا از بین برده می‌شدند یا مثل دهخدا و ملک‌الشعرای بهار تغییر رویکرد می‌دادند و بیشتر به سمت پژوهش گرایش پیدا می‌کردند. در ادامه، عمده شعرای این عصر از اشعار آتشین دوره جوانی خود فاصله گرفتند و بسیار تحت تاثیر حکومت قرار گرفتند. لذا همان‌گونه که اشاره کردم ادبیات این دوره به گفته شما چندان به سبک منجر نشد و ادامه موضوع، تنها موضوعات و مضامینی بود که در قالب‌های قدیمی گفته می‌شد.
به باور شما می‌توان ادبیات مشروطه را گفتمان دانست؟
خیلی نمی‌توان اسم آن را گفتمان گذاشت، چون در مناطق خاصی از کشور رخ داد بود، مثل تهران و آذربایجان، البته مناطقی هم مثل کرمان و فارس هم درگیر مشروطه شدند. به علاوه به تبع رخداد مشروطه، عمده شعرایی که در حوزه مشروطه شعر می‌گفتند در این مناطق حاضر بودند. البته در استان فارس هم شاعرانی داریم که در شیراز به حمایت از مشروطه پرداختند. ولی همان‌طور که عرض کردم ادبیات مشروطه چندان به گفتمان منجر نشد. شاید بیشتر بتوان ادبیات مشروطه را ادبیات اعتراضی نام گذارد که درون‌مایه آن اعتراض به ظلم وستم و نگرانی نسبت به آینده ایران بود که در اشعار آن دوره گفته می‌شد.
ویژگی‌های نظم و نثر این دوره را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
شاعران در ادبیات این دوره تلاش می‌کردند کلمات و اصطلاحاتی که پیشتر در اشعار قدیم گفته می‌شد و به درد دربار پادشاهان می‌خورد یا قصیده‌های طولانی بود را در اشعار تازه خود به کار نگیرند. در عوض تلاش‌شان بر این بود تا اشعاری بسرایند که عامه مردم متوجه آن بودند. قبل از دوره مشروطه و مقارن دوره قاجار، سبک ادبی متداول و معمول، سبک بازگشت ادبی بود که رویکرد آن بازگشت به اشعار دوره خراسانی یا عراقی است. در آن دوره، خیلی از شعرا مثل سروش اصفهانی یا ابوالحسن صبا سعی می‌کردند اشعاری به سبک هزار سال پیش بگویند، در این میان، خیلی مهم نبود که مردم عادی مخاطب شاعر قرار گیرند ولی در دوره مشروطه، شعرا تمام هم و غم خود را مصروف آن می‌کنند که بر محتوا و تعهدی که نسبت به جامعه دارند تاکید نمایند و گذشته را کنار بگذارند. در این دوره دیگر سرودن قصیده شیوای صد بیتی با فلان قافیه یا ردیف خیلی مطرح و مهم نیست، بلکه بیشتر می‌خواهد درد و مشکل مردم و فضای اجتماع را بیان کند. به باور من، این سبک شعری در این دوره، مقدمه و پیش درآمد ورود به شعر نوی نیمایی است. همچنین در این دوره، لحن شعری از حالت پر طمطراق و دشوار خود فاصله گرفت و حالت ادیبانه‌ای که مخصوص انجمن‌های ادبی یا دربار بود را از خود دور ساخت. به جای آن، لحن عامه پسندتر، استفاده از کلماتی که مردم با آن بیشتر ارتباط برقرار می‌کردند، مثل قانون، آزادی، عدالت و ... در دستور کار قرار گرفت.
سایر اخبار این روزنامه
گزارش همدلی از آسیب شناسی ادبیات در رسانه ملی تلویزیون در تسخیرلمپن‌ها عبدالرسول فروتن در گفت‌وگو با همدلی: برخی شاعران مشروطه حکومتی شدند «همدلی» از خروج سرمایه‌ها به دلیل وضعیت ناامن اقتصادی و ناامیدی از چشم‌انداز اقتصاد گزارش می‌دهد دیگر کسی از تیترهای مغرضانه «وطن امروز» عصبانی نمی‌شود جای خالی ‌فحش‌نامه نگاهی به ابزار بیداری تاریخی ایرانیان ادبیات فارسی در عصر مشروطه مساله ما همچنان مشروطیت است از مشروطیت تا دوم خرداد گفت‌وگوی «همدلی» با دکتر صادق زیباکلام به مناسبت یکصد و سیزدهمین سالگرد امضای فرمان مشروطیت ولی‌الله شجاع‌پوریان مطبوعات عامل بیداری ایرانیان در جنبش مشروطه با رای دیوان عدالت اداری پلیس راهور ملزم شد صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای زنان ولی‌الله شجاع‌پوریان مطبوعات عامل بیداری ایرانیان در جنبش مشروطه مساله ما همچنان مشروطیت است با رای دیوان عدالت اداری پلیس راهور ملزم شد صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای زنان تحریم‌های چندوجهی