روزنامه همدلی
1398/05/14
گزارش همدلی از آسیب شناسی ادبیات در رسانه ملی تلویزیون در تسخیرلمپنها
همدلی| ستاره لطفی- دو روز پیش یکی از مجریان صداوسیما به بهانه خبر طرح یک شکایت و احتمال توقیف لوگوی باشگاه استقلال با ادبیات استادیومی به گمان خود با لوگوی این باشگاه شوخی کرد و به سبک کریخوانی کوچه و بازاری در تریبون برنامهای که میتواند میلیونها ببیننده داشته باشد، گفت: «اگر احیانا لوگو توقیف شد و خواستید لوگوی جدیدی طراحی کنید از سوراخهای کمتری استفاده کنید. یه دونه کلی داره، سه تا هم اون وسط داره. این چه وضعیتییه؟!»سخنان سخیف «حسین کلهر» در برنامه سلام صبح بخیر واکنشهای تندی را از سوی باشگاه استقلال، بازیکنان و هواداران این تیم برانگیخت؛ به نحوی که این باشگاه اعلام کرد «تا زمان عذرخواهی رسمی سازمان صداوسیما همکاری خود را با این سازمان قطع خواهیم کرد.»
انتقادات به سخنان جنجالی مجری برنامه سلام صبح بخیر آن چنان بالا گرفت که وی را وادار به عذرخواهی کرد. کلهر در توجیه توهین خود به باشگاهی که میلیونها هوادار دارد، عذری بدتر از گناه آورد و گفت: «با تهیهکننده و کارگردان، که استقلالی تیر هستند، کل کل داشتم و در صحنه هم ادامه دادم!»
قصد نگارنده از نوشتن این مطلب شرح وقایع پیش آمده نیست، چرا که این ادبیات چالهمیدانی بار اول نیست که از سوی برخی از مجریان تلویزیون به کار میرود، بلکه هدف نقد رویه و ادبیاتی است که چند سالی میشود در دستگاه عریض و طویل صداوسیما رواج پیدا کرده است. دستگاهی که زمانی انتظار میرفت به عنوان یک دانشگاه در جهت فرهنگسازی صحیح گام بردارد. جمله معروف امام خمینی (ره) که فرموده است: «صداوسیما دانشگاه است» تعارف با صداوسیما نبوده، بلکه نقشی است که ایشان از این سازمان عریض و طویل انتظار داشتند.
اما اکنون این دانشگاه انسانسازی به محل جولان دادن برخی از افراد تبدیل شده که در قامت مجری تلویزیون حتی طریقه استفاده درست از تنها ابزار کارشان را که زبان و ادبیات است، هم بلد نیستند و با ادبیات چاله میدانی و ابداع واژگانی نوظهور که سالها پیش آنها را فقط در ادبیات گروههای لمپن و «جاهلان» جامعه میدیدیم، برنامه اجرا میکنند.
ضرورت رجوع تلویزیون به حافظه تاریخی
البته این بار اول نیست که مجریان و برنامهسازان دستگاه عریض و طویل صداوسیما با تصور صمیمت با ادبیاتی لمپنی با مخاطبانشان ارتباط برقرار میکنند. بینندگان تلویزیون اگر به حافظه تاریخی خود رجوع کنند موارد زیادی از این دست در ذهنشان تداعی میشود.
در حالی جای ادبیات فاخر با ادبیات سخیف دربرخی از برنامههای تلویزیون جابهجا شده است که هنوز صداوسیما برای مردم کمابیش نوعی معیار زبانی است و بسیاری از افراد جامعه از این رسانه تقلید میکنند. اما این زبان در حال حاضر از زبان معیار و فاخر دور شده و به زبانی تبدیل شده است که در سطحی نازل در کوچه و بازار استفاده میشود.
تخریب زبان فارسی
شاید لازم است ریشه رواج استفاده از ادبیات سخیف و لمپنی را از سوی برخی از افراد جامعه در اجراهای برخی از مجریان تلویزیون جستوجو کرد. وقتی تلویزیون ما به این نوع گویشهای کوچهبازاری میدان بروز میدهد، مردم هم به مرور در مجامع عمومی از آن استفاده میکنند وزبان و ادبیات لمپنیسم به جامعه تزریق میشود به نحوی که حتی در کلام بسیاری از افراد تحصیلکرده جامعه هم تجلی پیدا میکند.
صرفنظر از توهینآمیز بودن ادبیات سخیف برخی از مجریان تلویزیون، این نوع گویش و ادبیات تخریب زبان فارسی نیز هست. چرا که پخش این نوع کلمات در رسانه ملی بدون عبور از صافیهای دستوری، این پیام را به جامعه و بهویژه نسل جوان و نوجوان مخابره میکند که این ادبیات مورد تایید مسئولان و کارشناسان زبان فارسی است و همین موضوع باعث رواج بیشتر آن در جامعه میشود و سپس با ادبیات رسمی کشور در میآمیزد و کمکم ادبیات رسمی را متاثر و دچار مشکل میکند. در واقع کار صداوسیما نوعی عمومیت بخشیدن به ادبیات لمپنیسم وتثبیت آن در جامعه است.
در حالی زبان تلویزیون از زبان معیار و فاخر دور شده و زبان مجریان به زبانی تبدیل شده است که در سطحی نازل در کوچه و خیابان استفاده میشود که مخاطب حق دارد از رسانه عریض و طویل صداوسیما با بودجه میلیاردی درستترین کلمات و غنیترین دایره واژگان را بشنود و ببیند. اما اکنون شاهد هستیم نه تنها این حق رعایت نمیشود، بلکه کسانی نیز که به آداب و ادبیات اجرای تلویزیونی مسلط هستند با بهانه محبوبیت یا غرایض شخصی و سلیقهای کنار گذاشته میشوند یا آنان را وادار به مهاجرت اجباری میکنند. عادل فردوسیپور مجری برنامه پرطرفدار 90 و مزدک میرزایی مجری برنامههای ورزشی فقط دو نمونه از این موارد است. از طرفی حق کسانی هم که کار را بلد هستند و مردم برای آنها سرمایهگذاری مادی و معنوی کردهاند، پایمال میشود.
در بسیاری از کشورهای دنیا روی یک شخص بهعنوان مجری سرمایهگذاری میکنند، به او آگاهی میدهند، مردم به او اعتماد میکنند و این فرد اعتبار و موفقیت پیدا میکند و از او مراقبت میکنند. در اینجا اما این سرمایهگذاری را رها میکنند و پی کشف نیروهایی میروند که با هر میزان استعداد وارد اجرا میشوند.
ادبیات کوچه بازاری ودر سطح نگه داشتن مطالبات فرهنگی
علیرضا سلیمی در جلسه علنی روز شنبه هفته جاری مجلس شورای اسلامی در تذکر شفاهی گفت: صداوسیما در پخش زنده خود دقت لازم را داشته باشد افرادی که دعوت میکند باید عاقل و دوراندیش باشند و مصالح ملی را رعایت کنند..
نماینده مردم محلات ادامه داد: گاهی ادبیات مجریان، کوچه و بازاری است و گاهی مسائل اختلافانگیز مذهبی از آنتن زنده پخش میکنند که به مصلحت نیست.
علی لاریجانی نیز در جلسه علنی صبح شنبه مجلس در واکنش به تذکر نماینده محلات در خصوص طرح مسائل اختلافی از صداوسیما گفت: صداوسیما باید از طرح مسائل اختلافی بین مذاهب پرهیز کند و همه رسانهها هم باید دقت لازم را در این زمینه داشته باشند.
در دورهای به لطف برخی مجریان، ادبیات لمپنیسم به جان اجرای تلویزیونی تزریق شد. اتفاقی که کمکم به ادبیات اغلب مجریان سرایت کرد، بهطورییکه میتوان گفت این فکر اشتباه به ذهن برخی از مجریان متبادر شده که ادبیات و لحن گاه دور از شان رسانه ملی در دیده شدن کار آنها موثر است، در حالی که واقعیت این نیست، نگاه بالا و زاویهدار به مهمان، لحن تمسخرآمیز، خارج شدن از سوژه و موضوع برنامه با هدف مفرح کردن برنامه به هر نحو آن چیزی نیست که نظر مخاطب را به خود جلب کند. اینکه برخی مجریان فراموش میکنند در رسانه ملی که با حجم وسیعی از مخاطب روبهرو هستند و نباید با لحن خاص مد نظر یک گروه مشخص حرف زد به اندازهای مهم و حیاتی است که در نگاه تماشاگر ماندگار میشود. خلق و خو و فرهنگ معمول و عرف و البته اعتقاد مردم کشورمان به گونهای نیست که لحن تحقیرآمیز و همراه با اهانت مجری مورد توجه قرار گیرد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
گزارش همدلی از آسیب شناسی ادبیات در رسانه ملی تلویزیون در تسخیرلمپنها
عبدالرسول فروتن در گفتوگو با همدلی: برخی شاعران مشروطه حکومتی شدند
«همدلی» از خروج سرمایهها به دلیل وضعیت ناامن اقتصادی و ناامیدی از چشمانداز اقتصاد گزارش میدهد
دیگر کسی از تیترهای مغرضانه «وطن امروز» عصبانی نمیشود جای خالی فحشنامه
نگاهی به ابزار بیداری تاریخی ایرانیان ادبیات فارسی در عصر مشروطه
مساله ما همچنان مشروطیت است
از مشروطیت تا دوم خرداد
گفتوگوی «همدلی» با دکتر صادق زیباکلام به مناسبت یکصد و سیزدهمین سالگرد امضای فرمان مشروطیت
ولیالله شجاعپوریان مطبوعات عامل بیداری ایرانیان در جنبش مشروطه
با رای دیوان عدالت اداری پلیس راهور ملزم شد صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای زنان
ولیالله شجاعپوریان مطبوعات عامل بیداری ایرانیان در جنبش مشروطه
مساله ما همچنان مشروطیت است
با رای دیوان عدالت اداری پلیس راهور ملزم شد صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای زنان
تحریمهای چندوجهی