روزنامه جمهوری اسلامی
1398/05/13
یادی از مجاهد بزرگ عباسی مدنی رهبر جبهه اسلامی برای نجات
مقدمهخبر کوتاه بود؛ عباسی مدنی، موسس و رهبر «الجبهه الاسلامیه للانقاذ» - جبهه اسلامی برای نجات – پس از یک عمر جهاد و مبارزه، در دوران «تبعید» در «دوحه» قطر، به علت بیماری و کهولت سن درگذشت و جنازه او به الجزائر انتقال یافت و پس از تشییعی مردمی در مزارستان شهیدان انقلاب الجزائر در کنار همرزمان خود، در دوره جهاد بر ضد اشغالگران فرانسوی، به خاک سپرده شد.
البته این حادثه در مطبوعات جمهوری اسلامی ایران و یا رسانههای دیگر، انعکاسی نیافت و حتی اشارهای به سابقه مبارزاتی و جهادی وی بعمل نیامد! درحالیکه اغلب دوستان صاحب رسانه، برای یک چریک سکولار پشت کوه قاف! و یا نویسندهای چپگرا در کنار سدّ یاجوج و ماجوج! حتی ویژهنامه چاپ میکنند و به بزرگداشت کسانی میپردازند که اغلب مردم مسلمان ایران حتی نام آنها را هم نشنیدهاند.
این غفلت و یا تغافل! سابقه طولانی دارد و دوستان ما در حوادثی مانند مسئله «شارل ابدو» و «آلن بدیو» یک فیلسوفنمای چپگرای فرانسوی (درباره آینده چپ در فرانسه) و یا حتی چند نویسنده و شاعر ایرانی که سالیانی دراز پیش! به افتخار خودکشی! در پاریس نایل آمدهاند سنگ تمام میگذارند و ضمن تجلیل بیجا و نشر اندیشه و آثار آنان، به «نوحهسرائی» هم میپردازند و افسوس میخورند که آنها دیگر نیستند!... اما در مورد شخصیتهایی چون: ملاّسعید نورسی، اقبال لاهوری، حسنالبنا، سیدقطب، شیخمحمود شلتوت، علامه محمدتقی قمی، شهید صدر، طارقالبشری، احمد بنبلا، عباسی مدنی و دهها شخصیت برجسته اسلامی دیگر چیزی نمینویسند و یادی نمیکنند و به نشر اندیشههای آنان نمیپردازند و حتی دریغ از نشر چند سطر به مناسبت درگذشت آنها...
***
اکنون و به مناسبت چهلمین روز درگذشت مجاهد بزرگ الجزائری، عباسی مدنی، یادی از او بعمل میآید و اشارهای کوتاه به زندگی و مبارزات وی که از دوستان قدیمی و برادران ارجمند جهادی بود.
...در سال 1347 که همراه مرحوم دکترسیدجعفر شهیدی برای شرکت در همایش اندیشه اسلامی – ملتقی الفکر الاسلامی – به دعوت وزارت امور دینی الجزائر، به این کشور سفر کرده بودم در جلسات این همایش با آقای عباسی مدنی و دهها نفر از شخصیتهای فرهنگی – سیاسی الجزائر و بلاد دیگر، آشنا شدم.
جلسات کنفرانس در آن سال در شهر «تیزی اوزو» - یکصد کیلومتری پایتخت برگزار میشد و رجال برجسته جهان اسلام در آن شرکت داشتند و علمای بزرگ الازهر و مراکز فرهنگی و اسلامی دیگر از جهان اسلام، در آن به ایراد سخنرانی پرداختند و از لبنان، «امام موسی صدر» و «شیخ صبحی الصلاح» شارح نهجالبلاغه و از ایران دکتر سیدجعفر شهیدی و اینجانب سخنرانی داشتیم.... عباسی مدنی از جمله سخنرانان الجزایری بود که در سخنان خود به شرح مشکلات تمدنی جهان اسلام و راه بیرونرفت از آثار باقیمانده از دوران سلطه فرهنگی استعمار صلیبی – غربی فرانسه پرداخت که مورد توجه شرکتکنندگان قرار گرفت.
اینجانب از همان تاریخ، با عباسی مدنی روابط صمیمانه برقرار کردم و پس از مراجعت به ایران به تبادل فرهنگی پرداختیم و در سفرهای مکرر بعدی به الجزائر، که باز برای شرکت در اجلاسهای سالانه «ملتقی الفکر الاسلامی» انجام گرفت، روابط ما با عباسی مدنی صمیمانهتر و نیرومندتر گردید.
در یکی از همان سالها که به عنوان عضو هیئت علمی کاروان حسینیه ارشاد، در کنار شهید مطهری بودم به پیشنهاد ایشان، عدهای از فرهنگیان و دانشمندان جهان اسلام و دانشجویان مسلمان در اروپا را دعوت کردیم که در مراسم حج، میهمان حسینیه ارشاد باشند. یکی از این دعوتشدگان، عباسی مدنی از الجزائر بود که به عربستان آمد و در مراسم حج شرکت نمود و چندین بار هم به دعوت ما به حسینیه ارشاد آمد و با شهید مطهری، دکترعلی شریعتی، سیدصدرالدین بلاغی و... ملاقات کرد و در یکی از دیدارها، سخنانی نیز در سالن اجتماعات حسینیه ایراد نمود که در آن به مسئله ضرورت وحدت مسلمانان پرداخت و خواستار تقریب بین مذاهب اسلامی و دوری از تفرقههای طایفهای و فرقهای گردید.
فعالیتهای عباسی مدنی
عباسی مدنی به سال (1931م) – 1310، در روستای «سیدی عقبه» در منطقه بسکره در یک خانواده اصیل الجزائری بدنیا آمد. مقدمات درسی را در مکتبخانههای روستای خود آموخت و در شهر به دبستان ابتدائی فرانسویها رفت و سپس به مدارس «جمعیت علماء المسلمین» پیوست و در نزد علمای مساجد بسکره به تحصیل علوم مذهبی پرداخت و همزمان به فعالیتهای سیاسی و جهادی مشغول شد و به عنوان عضو مجاهد سازمان آزادیبخش ملی الجزائر به نبرد مسلحانه علیه اشغالگران فرانسوی پرداخت که دستگیر شد و سالیانی چند در زندانهای فرانسویان در الجزائر، زندانی شد.
عباسی مدنی پس از پیروزی مجاهدین و اعلام استقلال الجزائر آزاد شد و ضمن فعالیتهای سیاسی – اجتماعی، به تحصیل در رشته فلسفه پرداخت و به عضویت جمعیت «القیم» - ارزشها – درآمد و به علت امضا اعلامیهای که در آن، علمای بلاد خواستار اجرای احکام اسلامی شده بودند، دستگیر و زندانی شد. و جمعیت تحت فشار دولت انقلابی جدید – در دوره احمد بن بلا، نخستین رئیسجمهوری الجزائر پس از استقلال – از فعالیت بازماند تا آنکه در دوره سرهنگ بومدین که با کودتائی، به ریاست کشور رسیده بود، جمعیت به سال 1345 منحله اعلام گردید.
پس از این مراحل، عباسی مدنی برای ادامه تحصیل و اخذ دکتری، به انگلستان رفت و وارد دانشگاه لندن شد و پس از طی دورانی، رساله خود را درباره «تربیت مقارن» نوشت و به اخذ دکتری نائل آمد و به الجزائر بازگشت.
عباسی مدنی پس از بازگشت،همچنان به فعالیتهای خود در زمینههای علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ادامه داد و این بار با همکاری گروهی از اسلامگرایان شناخته شده و مجاهد به تاسیس الجبهه اسلامیه للانقاذ – جبهه اسلامی برای نجات – اقدام نمود که در سطح گستردهای در سراسر کشور به فعالیت پرداخت. در همین برهه، عباسی مدنی به عنوان رهبر جبهه اسلامی برای نجات، با موافقت اعضاء موسس، اعلام اعتصاب عمومی و سراسری در کشور نمود و پس از آنکه رژیم «حالت فوقالعاده» در کشور اعلام نمود، عباسی مدنی برای جلوگیری از اغتشاش و خونریزی، پس از توافق رسمی با دولت، پایان اعتصاب عمومی را اعلام کرد که با مخالفت شدید بعضی از موسسان جبهه اسلامی روبرو گردید و رژیم با سوءاستفاده از شرایط و اختلاف بوجود آمده، عباسی مدنی و علی بنحاج را در مرکز جبهه اسلامی نجات دستگیر نموده و به زندان «بلیده» در پنجاه کیلومتری پایتخت اعزام کرد و مدتی نگذشت که دادگاه نظامی «بلیده» هردو را در یک محاکمه قلابی و سفارشی، به دوازده سال زندان محکوم نمود.
چند سالی گذشت و رهبران جبهه اسلامی نجات، از زندان آزاد شدند ولی عباسی مدنی و بلحاج، به «اقامت اجباری» در منزلی محکوم شده و همچنان در «حصر همهجانبه خانگی» بازداشت شدند.
سالهای مبارزه، ادامه یافت و جبهه اسلامی نجات، با رهبری عباسی مدنی در انتخابات شهرداریهای سراسر کشور، پیروز نخست بود... و سپس در انتخابات رسمی مجلس، اکثریت کرسیها، نصیب جبهه اسلامی نجات و دیگر اسلامگرایان گردید.... و در این مرحله ژنرالهای فرانکوفیل و مزدوران داخلی وابسته به استعمار فرانسه با اعلام انحلال جبهه اسلامی نجات و ابطال نتایج انتخابات مردمی، به سرکوب وحشیانه وابستگان جبهه اسلامی و دیگر اسلامگرایان پرداخت که هزاران نفر در این سرکوب، کشته شدند و دهها هزار نفر به زندانها رفتند که رهبری جبهه، در طلیعه این زندانیان بودند....
***
پس از آزادی، عباسی مدنی در زمینه تبلیغات اسلامی فعال شد و در همین برهه، از عباسی مدنی برای شرکت در کنفرانسی دعوت کردیم و او به ایران آمد و ملاقاتهای ثمربخشی با رجال و علما و مسئولین کشور داشت ولی همین سفر و دیدارها، از نظر مخالفان و دشمنان جبهه اسلامی نجات، دور نماند و عباسی مدنی پس از مراجعت به کشور، از نو بازداشت شد و تا آغاز دوران تبعید به قطر - «دوحه» - در بازداشت بهسر برد.
اندیشههای عباسی مدنی
برای آشنائی با نوع تفکر و اندیشه عباسی مدنی فهرستوار به آن اشاره میکنیم.
عباسی مدنی «سلفیت» سلیم را یک مکتب اصلاحی متکی به قرآن و سنت میدانست و خواستار عمل به روش «سلف صالح» بود ولی او هرگز سلفی تکفیری نبود، بلکه روش اعتدال را داشت و خواستار همکاری و تعاون بین صاحبان مذاهب اسلامی و اجرای احکام شریعت، طبق کتاب و سنت بود.
عباسی مدنی با خشونت و تروریسم کور بشدت مخالفت میکرد و معتقد بود که هیچ گروه یا سازمان یا دولتی حق ندارد آزادیهای مثبت و قانونی انسانها را محدود کند و کسانی که اسلام را عامل خشونت و ترور مینامند وابسته به بیگانگان هستند و در واقع استعمار عامل اصلی در اشاعه این اتهامات است.
عباسی مدنی به تعدد احزاب و تکثر سازمانها و همکاری مثبت با گرایشهای سیاسی حتی غیراسلامی باور داشت و میگفت: تعدد احزاب و تکثر آراء و افکار، موجب آزادی و دمکراسی میگردد و در پناه دمکراسی زمینه انتخاب صالح و طرد فاسد، فراهم میشود و دین در واقع سنت الهی است که توسط پیامبران برای بشریت ارزانی شده است. اگر در جریان زندگی کشمکشهائی وجود دارد، برای روشن شدن «صالح» و «فاسد» است که در نهایت موجب از بین رفتن فاسد و باقی ماندن صالح میگردد «و این سنت الهی تغییرناپذیر است».
او میگفت: در یک کشور و جامعه اسلامی، باید احکام اسلامی بطور کامل اجرا گردد و این امر، با زمینهسازی و فرهنگسازی لازم باید عملی گردد و هر نوع فشار و اجبار در این راستا، نتیجه معکوس خواهد بخشید. در این رابطه مسئله حجاب بانوان از اهمیت ویژهای برخوردار است که در یک جامعه اسلامی باید مراعات گردد ولی اجبار در این زمینه هم نتیجه موقتی خواهد داشت.
عباسی مدنی نقش روشنفکران را در مرحله تکاملی جهاد، کمرنگ میدانست و میگفت آنها در رابطه با حرکت سیاسی – جهادی متاسفانه تاثیرگذار نشدند و در واقع نوعی سکوت اختیار کردند درحالیکه تودههای مردمی در صحنه حضور داشتند و خواستار همکاری روشنفکران بودند، ولی روش مسالمتآمیز و غیرمنطقی روشنفکران باعث گردید که آنها در مقابله با تهاجم فرهنگی و رفع آثار باقیمانده از دوران سلطه صد و سی ساله استعمار فرانسه، عقب بمانند که بیتردید تاریخ میهن، این موضع ذلتبار را در صفحات مربوط به روشنفکران ثبت خواهد کرد.
او معتقد بود نبرد فرهنگی و تبلیغاتی، نبردی سرنوشتساز بین ما و دشمنان داخلی و خارجی بود و اگر ما در این زمینه پیروز نمیشدیم، بدون تردید در زمینههای دیگر - اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... - توفیقی بدست نمیآوردیم و نتیجه جهاد ما، مثبت نبود. اما تودههای مردمی و نیروهای مجاهد اسلامگرا، همه این مشکلات را پشت سر گذاشتند و با پیروزی کامل، روشنفکران را شرمنده ساختند.
عباسی مدنی نخست جبهه آزادیبخش ملی و جبهه اسلامی نجات را دو شاخه تنومند یک درخت تاریخ الجزائری دانست و با بینش همکاری و تعاون با همه، خواستار ائتلاف رسمی نیروهای سیاسی و سازمانهای اسلام گرا با جبهه اسلامی نجات بود که بدینوسیله میتوانستند در صحنه سیاسی، قدرت بزرگی را تشکیل دهند. البته ائتلاف نشاندهنده آنست که گروهها و سازمانهای مبارز، بر سر پست و مقام رقابتی با یکدیگر دارند و این امر – رقابت – اگر ائتلاف جدی بعمل نیاید، باعث تفرقه و جدائی بیشتر خواهد بود و باعث خواهد شد که مجاهدان اصیل نیز به انحراف کشانده شوند و در واقع اسلام قربانی میشود و «وسیله» به «هدف» تبدیل گردد و اگر این حادثه رخ دهد، دیگر نمیتوان گفت که ما به اسلام وفادار ماندهایم و خواستار تشکیل یک نظام اسلامی و ایجاد یک جامعه سالم خواهیم ماند!
اندیشههای عباسی مدنی در زمینههای دیگر بسیار ارزشمند و سازنده است و ما در این یادداشت کوتاه قصد تبیین آن را نداریم و امید که علاقمندان مسائل نهضتهای اسلامی به آن بپردازند.
آخرین دیدار
در مراجعت از قاهره به سال 1369، و پس از شرکت در کنفرانس وزرای خارجه کشورهای اسلامی، همراه برادر مکرم آقای اصغر محمدی - از همکاران وزارتی – برای دیدار از عباسی مدنی و تبریک پیروزیهایی که بدست آورده بودند عازم الجزائر شدیم و در دفتر مرکزی جبهه اسلامی برای نجات الجزائر – در پایتخت – به ملاقات وی رفتیم که دیدار پرثمری بود و گفتگوهای مفصلی درباره تجربیات ایران در مراحل قبل از پیروزی انقلاب و ضرورت تفاهم و همکاری با نیروهای سیاسی و احزاب و گروههای دیگر و اسلامگرا، برای پیروزی کامل بعمل آمد که متن آن گفتگوها، همان وقت در گزارشی به وزارت متبوع ارسال گردید. من در آن ملاقات پیشنهاد کردم که با احمد بن بلا، نخستین رئیسجمهور الجزائر پس از انقلاب که در دوران طولانی حصر خانگی، پس از کودتای سرهنگ بو مدین بر ضد وی گرایش اسلامی پیدا کرده و به اشتباهات خود در اولویت قرار دادن «سوسیالیسم» و «قومیت عربی» بر «اسلامیسم» وقوف یافته بود توافق یا ائتلافی بعمل آید که عباسی مدنی گفت: متاسفانه رگههای غرب گرائی و فرانکوفیلی پنهان! همچنان بر او حاکم است و همکاری با او مستلزم پذیرفتن اهداف اوست که با گرایشهای اصیل اسلامی سازگار نخواهد بود و به نظر من پس از همکاری و عدم پذیرفتن حزب او در مرحله تحکیم پایههای انقلاب اسلامی الجزائر، چیزی نخواهد گذشت که او به عمل کردن به آنچه که در آغاز ریاست جمهوریش علیه اسلامگرایی انجام داد، اقدام خواهد نمود و بنابراین بهتر است در آغاز ما ائتلافی نداشته باشیم و استقلال فکری و سیاسی خود را حفظ کنیم. پس از تکرار من بر اینکه او اکنون گرایش اسلامی کامل دارد و حتی همسرش در سفرهای وی در اروپا همواره با حجاب کامل در کنار اوست، عباسی مدنی لبخندی زد و گفت: در یک کلام اشاره کنم که «بن بلا» فردی مانند «بنیصدر» شما است و بهتر است که ما این تجربه شما را تکرار نکنیم. پس از دیدار مفصل با رهبری جبهه اسلامی نجات در الجزائر، با آقای محمدی به «سوئیس» رفتیم تا به دیدار احمد بن بلا که در روستائی اطراف شهر «ژنو» زندگی میکرد برویم و در این دیدار من یک قالیچه ابریشمی کوچک بعنوان «سجاده نماز» به او اهدا کردم و خیلی تشکر نمود. سخن از ضرورت همکاری او و حزبش با نهضت جدید اسلام گرایان بویژه جبهه اسلامی نجات به میان آوردم که شرایط زمان و مکان این همکاری یا ائتلاف را ضروری میسازد.
احمد بن بلا توضیحاتی درباره علل روش اشتباهی خود در آغاز کار پس از پیروزی مجاهدین و ریاست او داد و سپس تعهد واقعی خود را به اسلام اعلام نمود و افزود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر من ثابت شده است که در کشورهای عربی و اسلامی، راهی جز اسلام، کارساز نخواهد بود و سوسیالیسم یا هر اندیشه دیگری، درنهایت به بنبست خواهد رسید، زیرا که ریشه در درون جامعه اسلامی ندارند البته او همچنان «ناصری»! بود و به «قومیت عربی» بیشتر از جبهه اسلامی در الجزائر اهمیت میداد، اما به هرحال من ارتباط با احمد بن بلا، قهرمان نخستین پیروزی انقلاب الجزائر را قطع نکردم و به یاران و هواداران او که در پاریس حزبی تشکیل داده و مجلهای منتشر میکردند، کمک کردم و البته گزارش او را همان وقت به وزارت متبوع ارسال نمودم. بن بلا برای وساطت بین عراق و ایران از راه زمینی به بغداد رفت و با صدام ملاقات نمود و سپس از راه زمینی به ایران آمد و ملاقاتهایی داشت که بیشتر دوستانه بود و از هدف خود که کمک رسانی به صدام، برای مقابله با امپریالیسم بود سخن میگفت ولی ما گفتیم که صدام خود عامل رسمی و اصلی و مزدور امپریالیسم است و هشت سال تمام با ایران اسلامی با کمک همه امپریالیستهای غربی و شرقی و مزدوران آنها در منطقه جنگیده و خسارتهای جانی و مالی بسیاری بر ایران اسلامی وارد کرده است آیا الان معقول است که به او کمک شود؟ بن بلا طبق قرار قبلی به دیدار اینجانب در دفتر مطالعات بینالمللی وزارت امور خارجه آمد و ساعاتی به گفتگو نشستیم. همسر او همچنان با حجاب کامل بود ولی بیشتر به فکر خرید سوغاتی و صنایع دستی از ایران بود. البته حقیقت را باید گفت - برای ثبت در تاریخ - احمد بن بلا، علیرغم ناصری و قومی بودن، گرایش ویژهای به «اسلام انقلابی» پیدا کرده بود و در آثار و نوشتجات و مصاحبههای خود به دفاع جانانه از امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران میپرداخت ولی در همین راستا مبغوض امپریالیستهای غربی و ارتجاع عرب و در طلیعه آنها بنی سعود وهابی، قرار گرفت و به همین دلیل در انتخابات جدید الجزائر علیرغم آنهمه سابقه جهادی و زندان و تبعیدها موفقیتی بدست نیاورد ولی او همچنان به قول خود «یک جُندی تمام وقت برای انقلاب اسلامی ایران» بود. رحمهالله علی عباسی مدنی و غفرانه لاحمد بن بلا...
تهران – تیرماه 1398
سید هادی خسروشاهی
*عباسی مدنی «سلفیت» سلیم را یک مکتب اصلاحی متکی به قرآن و سنت میدانست و خواستار عمل به روش «سلف صالح» بود ولی او هرگز سلفی تکفیری نبود، بلکه روش اعتدال را داشت و خواستار همکاری و تعاون بین صاحبان مذاهب اسلامی و اجرای احکام شریعت، طبق کتاب و سنت بود
*احمد بن بلا، علیرغم ناصری و قومی بودن، گرایش ویژهای به «اسلام انقلابی» پیدا کرده بود و در آثار و نوشتجات و مصاحبههای خود به دفاع جانانه از امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران میپرداخت ولی در همین راستا مبغوض امپریالیستهای غربی و ارتجاع عرب و در طلیعه آنها بنی سعود وهابی، قرار گرفت و به همین دلیل در انتخابات جدید الجزائر علیرغم آنهمه سابقه جهادی و زندان و تبعیدها موفقیتی بدست نیاورد
سایر اخبار این روزنامه
مدیرعامل شرکت نفت ستاره خلیج فارس:
نخستین محموله بنزین از پالایشگاه ستاره خلیج فارس صادر شد
با حضور وزیر بهداشت
افتتاح بیمارستان 106 تخت خوابی «قدس» پاوه
مصرف برق کشور دیروز در وضعیت سبز قرار گرفت
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی:
آییننامه اجرایی حذف یارانه نقدی پردرآمدها بهزودی ابلاغ میشود
وعده سازمان حمایت برای تغییر قیمت کالاها در بازار
شناسایی 24 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی با رصد تراکنشهای بانکی
پایگاه دبکا مدعی شد
بن سلمان به طور جدی درحال بررسی گفتوگو با تهران است
انصارالله: پس از تغییر مواضع امارات تصمیم به توقف حملات به این کشور گرفتیم
"نشریه نیویورکر" خبر داد
ظریف به کاخ سفید نرفت، تحریم شد
ائتلاف تک نفره!
یادی از مجاهد بزرگ عباسی مدنی
رهبر جبهه اسلامی برای نجات
نگرانی درخصوص تشدید هرچه بیشتر سرکوب شیعیان در نیجریه
چرا آمریکا ظریف را تحریم کرد؟
حجتالاسلام ادیانی:
در سازمان عقیدتی سیاسی با تشریفات برخورد میشود
رئیس پلیس امنیت اقتصادی ناجا عنوان کرد
مبارزه با رانت اطلاعاتی موثرترین گام در مبارزه با مفاسد اقتصادی
فراخوان مشمولان نخبه و اعضاء هیئت علمی دانشگاهها در مرداد
سرپل مرتبط با شبکههای ضد انقلاب دستگیر شد