همدلی روند رو به رشد دزدی در کشور را بررسی کرد سرقت بر مدار سرعت

همدلی| ستاره لطفی – این روزهــا بازار سرقت چنان داغ شــده و مالباخته‌هــا آنقــدر زیاد شــده‌اند که دیگر صحت‌سنجی آن به آمارهای رسمی نیاز ندارد؛ کافی اســت نیم نگاهی به اطرافمان بیندازیم، کم نیستند افرادی که تجربه یا روایتی از ســرقت مال و اموالشان در پس‌زمینه ذهنشان ثبت شده است و سارقان داغ مالباختگی را بر دلشان گذاشته‌اند.
سرقت نه به عنوان یک آسیب اجتماعی بلکه به عنوان یک «جرم» که ناقض حق مالکیت است، شاخصی برای ناامنی مالی در جامعه محسوب می‌شود. ناامنی مالی که می‌تواند زمینه ناامنی روانی را نیز فراهم کند.
اگرچه سرقت یکی از جرائم باسابقه محسوب می‌شود که قدمتی طولانی دارد، اما این جرم باسابقه در چندسال اخیر و همزمان با اوج گرفتن مشکلات اقتصادی و معیشتی در کشور، آمار بالایی داشته و تعداد زیادی از افراد به صورت مستقیم یا غیرمستقیم قربانی آن شده‌اند.
اظهار نظرهای مسئولان مربوطه نیز گویای این حقیقت تلخ است که نرخ رشد جرم سرقت با سرعت سرسام‌آوری درحال پیشی گرفتن از جرائم دیگر است. سخنان چند ماه پیش محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور بر یکه‌تازی دزدها صحه می‌گذارد. وی در رابطه با جایگاه سرقت در بین جرائم گفت: حدود 27 تا 28درصد جرائم در جامعه مربوط به سرقت است.


افزایش 30درصدی سرقت درکشور
چند روز پیش نیز سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، با اشاره به صحبت جانشین نیروی انتظامی از افزایش سرقت در جامعه خبر داد. سیدحسن نقوی حسینی به نقل از سلیمانی گفت که سرقت نسبت به سال گذشته حدود ۳۰درصد افزایش یافته است.
برخی از کارشناسان آمار بالای سرقت در کشور را به مسائل اقتصادی گره می‌زنند و فقر و ناتوانی مالی را مهم‌ترین دلیل گسترش این جرم در جامعه می‌دانند. شکی نیست وقتی انسان در مرتفع کردن نیازهای اولیه‌اش ناتوان باشد، برای مرتفع کردن آن دست به هر کاری می‌زند، چرا که در همه حال، اولویت انسان تامین نیازهای فیزیولوژیک و مادی‌اش است. ضرب‌المثل «شکم گرسنه خون می‌کند» می‌تواند به روشنی رابطه فقر و افزایش جرائم را نشان ‌دهد. همچنین براساس آموزه‌های دینی فقر از هر دری ورود کند، ایمان از در دیگر خارج می‌شود، پس در چنین جامعه‌ای احتمال بروز هر گونه بزه افزایش می‌یابد.
البته برخی مسائل اقتصادی را تنها گزینه و مولفه افزایش این جرم نمی‌دانند و مشکلات فرهنگی و عقیدتی را عامل دیگری می‌دانند. برخی افراد برای آنکه به آمال و آرزوهای خود برسند، به راه‌های ناصحیح چون سرقت روی می‌آورند و این گونه می‌خواهند یک شبه ره صد ساله بپیمایند.
انگیزه دزد برای دزدی خواه مسائل اقتصادی باشد یا مسائل فرهنگی یا هر دو، خروجی‌اش ناامنی در جامعه و محیط‌های اجتماعی است. سرقت ضمن این که امنیت جانی افراد جامعه را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد، زندگی را در کام مردم تلخ می‌کند و اضطراب و ترسی همیشگی برای مردم به‌وجود می‌آورد.
دلایل افزایش سرقت
مسئله اصلی در این میان این است که سرقت چرا روی می‌دهد و دلایل کاهش یا افزایش آن چیست و راهکارهای پیشگیری از افزایش آن چیست؟
یک جامعه‌شناس و فعال اجتماعی با بیان این که بروز و تشدید جرم سرقت در جامعه نشان‌دهنده افزایش نیازهای معیشتی است، این جرم را به شکم‌های گرسنه و مشکلات اقتصادی معیشتی مردم گره زد.
«شهلا مرادیان» به همدلی گفت:وضعیت اقتصادی کشور آن چنان نابسامان است که برای تحلیل آن، نیاز نیست که تحلیل‌گر اقتصادی باشیم. کافی است سری به سوپرمارکت محل بزنیم تا متوجه شویم که قیمت‌ اجناس نه دو برابر بلکه چند برابر شده است. طبیعتا در این شرایط بخش قابل توجهی از افراد فاقد درآمد یا دهک‌های پایین جامعه تحت تاثیر قرار می‌گیرند و برخی از آنان برای مرتفع کردن نیازهایشان مرتکب جرم می‌شوند. چرا که در شرایط اقتصادی نامساعد بروز جرم‌ها و آسیب‌های اجتماعی در قالب تکدی‌گری، سرقت‌ و کودکان کار و خیابان و... تشدید می‌شود.
وی افزود: مشکلات اقتصادی و تورم، ضمن این‌که قدرت خرید مردم را کاهش می‌دهد بر معیشت آنان نیز تاثیر می‌گذارد، از سوی دیگر این مشکلات به ایجاد اختلاف و تضاد طبقاتی دامن می‌زند، این مسائل و صدها مسئله دیگر که شرح آن در این چند سطر کوتاه نمی‌گنجد، می‌تواند موجب روی آوردن افراد به سمت ارتکاب جرم سرقت شود.
این جامعه‌شناس کاهش احساس امنیت، تضعیف اعتماد عمومی، گسترش رفتارهای ضداجتماعی، فشارهای روانی و غیره ازجمله پیامدهای گسترش سرقت در جامعه دانست و تصریح کرد: متاسفانه در جامعه کنونی ما به دلیل اختلاس‌های کلان اقتصادی قبح دزدی شکسته شده است و برخی با استناد به دزدی‌های کلان و فساد سیستماتیک که معمولا توسط افرادی از بدنه حکومت انجام می‌شود، دزدی‌های خرد خود را توجیه می‌کنند، یا در مواردی حتی خود را محق می‌دانند. چرا که هنگامی که برخی افراد احساس کنند در شرایط ناعادلانه قرار دارند و حقشان برای دسترسی به حداقل رفاه پاسخ داده نمی‌شود یا نادیده گرفته می‌شود، برای خود این حق قائل را می‌شوند که با هر روشی می‌توانند حق به زعم آنان ضایع شده خود را بگیرند.
راه‌های مقابله با سرقت
مرادیان گفت: برای مقابله با سرقت به‌ عنوان یک معضل اجتماعی جدی ضمن این که باید با دزدی‌های کلان و اختلاس‌گران برخورد شود، باید بر یک یا دو مولفه نیزتمرکز نکرد. توجه به چند بعدی بودن این پدیده و چند متغیره بودن و تک عاملی ندیدن آن می‌تواند در حل این معضل کمک کند. به عبارت دیگر برای مقابله با سرقت باید عوامل و زمینه‌ساز این پدیده را شناخت. در آخر نیز باید گفت از لحاظ فرهنگی باید تلاش شود جرم سرقت به‌صورت منکر اجتماعی جلوه کند و کنترل اجتماعی اعمال شود. لازم به ذکر است هنوز در برخی از مناطق کشور دزدی نشانه شهامت و زرنگی افراد تلقی می‌شود و برخی از دزدان خود را قهرمان فرض می‌کنند که به گمان خود شایسته تعریف و تمجید هستند، در صورتی که سارق باید به‌ عنوان فردی ضداجتماع احساس انزوا کند.
این جامعه‌شناس با اشاره به مشکلات اقتصادی که اغلب آن را زمینه‌ساز جرائم می‌دانند، تصریح کرد: اگر چه شرایط اقتصادی افراد جزو عوامل تعیین کننده گرایش افراد به ارتکاب جرم یا خودداری از ارتکاب جرم است؛ اما باید توجه داشت انسان به عنوان یک موجود دارای قوه تعقل و تفکر اسیر جبر اجتماعی و عوامل بیرون از خود نیست و توانایی تاثیرگذاری بر عوامل بیرونی یا جرح و تعدیل آنها را دارد. بر همین اساس است که با فقرایی مواجه می‌شویم که اسیر شرایط نامطلوب اقتصادی و اجتماعی نشدند و سالم زندگی کردن را سرلوحه خود قرار داده‌اند، از سوی دیگر ثروتمندانی که به جرم سرقت، کلاهبرداری و سایر جرائم در زندان هستند، کم نیست.