روایت جدید« الله‌کرم» از غائله کوی دانشگاه گفتید نزدید، می‌گوییم نزدید

همدلی| جواد شمس ـ آخرین برنامه «دست‌خط» شبکه 5 سیما، به مصاحبه با حسین الله‌کرم اختصاص داشت. رئیس شورای هماهنگی حزب‌الله در این برنامه از زندگی شخصی خود گفت. مبارزات خود در پیش از انقلاب و سال‌های دفاع مقدس را شرح داد و ضمن تخطئه اصلاحات، انصار حزب‌الله را در انجام اعمالی که از آن گاهی به عنوان رفتار خودسرانه تلقی می‌شود، تبرئه کرد. او همچنین از نفوذ جریانی در انصار حزب‌الله نام برد که همگی عضو کارگزاران بودند و حتی در دولت هاشمی که دست کارگزارانی‌ها بود، به معاونت وزارتخانه‌ها رسیدند. الله‌کرم در این برنامه مدعی شد؛ تمام آن کارهای ناشایستی که به نام انصار حزب‌الله انجام شدند، توسط نفوذی‌های به این جریان صورت گرفته بودند.
الله‌کرم چه گفت؟
حسین الله‌کرم سعی کرد تا در این مصاحبه شفاف و بی‌پرده صحبت کند. او به‌واسطه سال‌ها فعالیت سیاسی که حضور رسانه‌ای را در پی دارد، در مصاحبه‌های اخیر خود کمی پخته‌تر به مسایل و قضایا می‌پردازد، اما همچنان یک‌طرفه به قاضی رفتن را دارد و با توجه به روحیات خاص خود، از ابزار اتهام به راحتی بهره می‌برد. در ادامه به برخی از سخنان بیان شده از سوی رئیس شورای هماهنگی حزب‌الله در برنامه «دست خط» اشاره می‌کنیم که برخی از این سخنان سوژه گزارش امروز ماست. الله‌کردم درباره تشکیل انصار حزب‌الله می‌گوید: «به عنوان جناح هیاتی هیآت رزمندگان عاشق ثارالله که در مسجد شهدا بود، به عنوان یک جریان بودیم و دو جریان دیگر هم بودند که تقریباً سه جریان می‌شدیم و یک جریان هم نفوذی بود. در نهایت 4 جریان می‌شد.» و در خصوص این جریان نفوذی توضیح کوتاهی ارائه می‌دهد: «کسانی بودند که با کارگزاران که بعدها شکل گرفت، رابطه داشتند.»
او که خود و جریان تحت امر خود را در بصیرت و شناخت سره از ناسره سرآمد می‌داند، مدعی می‌شود که در سال 75 متوجه این نفوذ شده‌اند. این تاریخ از این حیث قابل توجه است که سایت انصار حزب‌الله تاریخ آغاز به‌کار این جریان سیاسی را دی‌ماه سال70 عنوان می‌کند. یعنی با ادعای مطرح شده از سوی الله‌کرم، 5 سال طول می‌کشد تا انصار حزب‌الله به عنوان میزان شناخت درست از نادرست، جریان نفوذی در دل خود را شناسایی کند.


الله‌کرم معتقد است که انصار حزب‌الله یک جنبش اجتماعی بود که حفظ ارزش‌ها، احیای ارزش‌ها از جمله امر به معروف و نهی از منکر و بازگشت به عدالت‌خواهی را در دستور کار خود داشت. او از تجمع مقابل بانک مرکزی و اعتراض به فروش 5 هزار دلار، تبیین استراتژی اقتصاد مقاومتی در مقابل وزارت اقتصاد، تجمع در بازار تهران، تجمع در میدان محسنی و طرح شعار «آنان که در خانه شاهانه‌اند، از درد ملت همه بیگانه‌اند» که از سوی نیروهای انصار حزب‌الله و با هماهنگی حسین الله‌کرم انجام شدند حمایت می‌کند و برخی از اقدامات مانند تجمع در میدان ولیعصر و خیابان اطراف آن در دفاع از حجاب و مقابله با بدحجابی، درگیر شدن با سروش در دانشکده فنی، تجمع علیه ورزش زنان، اعتراض به نمایش فیلم «آدم برفی» و حمله به سینما قدس را که ذهنیتی منفی از انصار حزب‌الله در اذهان و افکار عمومی جامعه نقش بسته، تماماً به نیروهای نفوذی و عمدتاً اعضای کارگزاران منتسب می‌کند.
یکی از ادعاهای الله‌کرم در این مصاحبه در خصوص نفوذی‌های کارگزاران در انصار حزب‌الله، بحث 18تیر 1378 است. همان جریان کوی دانشگاه که الله‌کرم در این باره معتقد است: «جریانی که بعدها معروف به جریان تندروی دوم خرداد شد، آن زمان هم در روزنامه «سلام» بودند و این مسائل را حرکت می‌دادند و عمدتاً آنها می‌خواستند پرچم عدالت‌خواهی در دست خودشان بماند، گرچه اینها فقط در حد نماد بود و اینها تغییر رویه داده بودند... تبلیغات جریان صاحب قدرت و ثروت همان چیزی می‌شود که شما می‌گویید و هنوز هم حتی شما به عنوان نیروی حزب‌اللهی از من این سوال را می‌کنید، در حالی که اساساً انصار حزب‌الله در کوی حضور ندارد. شما ممکن است دست روی دو نفر بگذارید که یکی آقای ده‌نمکی است که مطرح نیست و یکی دیگر از برادران انصار حزب‌الله... می‌خواهد به بسته شدن روزنامه «سلام» اعتراض کند... با شکایت وزارت اطلاعاتِ آقای خاتمی، توسط قوه قضائیه روزنامه «سلام» بسته می‌شود. حالا شما دانشجو هستید و می‌خواهید اعتراض کنید. نصفه شب خیابان آل‌احمد را می‌بندید؟ این کار را می‌کنید؟ شما دانشجو باشید نصفه شب می‌آیید؟ دولتی که حامی شماست چرا در روز اعتراض نمی‌کنید؟ چرا از کوی نصفه‌شب می‌آیید خیابان را می‌بندید؟ این سوالی است که هیچ کسی جواب نمی‌دهد ... الله‌کرم فهمیده که این توطئه است.»
او در ادامه این مصاحبه و در تشریح چرایی محاصره فرودگاه خرم‌آباد، عنوان می‌کند؛ جریان نفوذی «به اسم انصار حزب‌الله عملیات می‌کردند». جریان فرودگاه خرم‌آباد در سال 1379 رخ داده است و الله‌کرم در میانه این مصاحبه و از قبل رسیدن به موضوع فوق‌الذکر، از شناسایی جریان نفوذی در سال 1375 خبر داده بود. این تناقضات قابل هضم نیست.
اعتراض کارگزاران با ورود مرعشی
هنوز برش‌های کوتاه این مصاحبه در فضای مجازی می‌چرخید که با حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی تماس گرفتیم تا به ادعای حسین‌الله کرم درباره نفوذ برخی اعضای حزب کارگزاران در انصار حزب‌الله پاسخ دهد. انتظار تکذیب را داشتیم. اولین واکنش مرعشی خنده بود. او درباره ادعای الله‌کرم به همدلی گفت: اتهام نفوذ توسط کارگزاران، غیرقابل باورترین اتهامی است که می‌توان آن را بیان کرد. اصلاً در اندازه کارگزاران هست که بخواهد در جایی نفوذ کند؟
مرعشی درباره امتناع الله‌کرم از اعلام اسامی این نفوذی‌ها هم گفت: من علاقه‌مند هستم تا آقای الله‌کرم افراد نفوذی از کارگزاران به انصار حزب‌الله را به مردم معرفی کنند. در این صورت ما هم آنها را خواهیم شناخت. اصولاً به کارگزاران نفوذ نمی‌آید، اما در عین حال اگر لطف کنند اسامی کسانی را که نفوذی بودند اعلام کنند که حداقل مردم هم از آن آگاه شوند. نکته قابل تعمق دیگر این مصاحبه اینجاست؛ حسین الله‌کرم از افشای نام جریان نفوذی در انصار حزب‌الله استنکاف ورزید و نام شخص یا اشخاص نفوذی را نبرد که در قالب روحیات شخصیتی وی نمی‌گنجد. همین ایستادگی در عدم افشای اسامی نفوذی‌ّها، این احتمال را در اذهان تداعی می‌کند؛ حسین الله‌کرم فقط برای تبرئه جریانی که آن را راه‌اندزای کرده و در دفاع از انصار حزب‌الله، به بازی «نفوذی‌ها» روی آورده است.
لباس‌شخصی‌ها و موتورسوارها، مظنونان همیشگی 18 تیر
اهالی رسانه و محافل سیاسی اصلاح‌طلب، نیروهای خودسر را که بیشتر در قالب لباس‌شخصی‌ها و موتورسوارها نمود یافته‌اند، عامل اصلی حوادث 18 تیر 78 می‌دانند. روزنامه همدلی در بخشی از پرونده خود با موضوع این حادثه که با تیتر اصلی «20 سال گذشت» در 18 تیر امسال منتشتر، در شرح این اتفاق نوشت: «با بسته شدن روزنامه سلام در تاریخ 15 تیر سال 1378 به اتهام چاپ نامه محرمانه سعید امامی به قربان‌علی دری نجف‌آبادی در خصوص مفاد قانون جدید مطبوعات، روزنامه‌های کشور عرصه انتشار خبر در این خصوص شد. در این میان، خصوصا روزنامه‌های اصلاح‌طلب، از بسته شدن روزنامه سلام با عنوان «اقدام غیر قانونی»، «مقابله با دولت» و «مخالفت با توسعه سیاسی» یاد کردند. روز پنجشنبه 17 تیر، دفتر تحکیم وحدت، میتینگی را در اعتراض به این اقدام برگزار کرد و همان شب حدود 300 نفر از دانشجویان در مجموعه خوابگاهی کوی دانشگاه تهران دست به راهپیمایی زدند و در ادامه با تحریک برخی سران خودسر، از کوی دانشگاه خارج و اقدام به شعار دادن کردند. با حضور نیروی انتظامی، عمده دانشجویان از خیابان‌های اطراف به کوی بازگشتند، ولی نیروی انتظامی با عده ‌اندکی که همچنان در خیابان‌ها باقی مانده بودند درگیر شد و با افزایش تنش وارد مجتمع کوی دانشگاه شد. درگیری‌های پراکنده تا پاسی از شب ادامه یافت و عوامل خودسر و افراد نقاب‌دار سعی در تهییج و تحریک نیروی انتظامی و دانشجویان کردند. روز بعد با برگزاری جلسه شورای تامین استان در استانداری تهران، به نیروهای انتظامی دستور داده شد تا از محوطه کوی دانشگاه خارج شوند. در این میان، برخی چهره‌های سیاسی به میان جمعیت دانشجویان معترض در کوی دانشگاه آمدند تا آنها را به آرامش و سعه‌صدر دعوت کنند. حضور چهره‌هایی چون مجید انصاری، موسوی لاری، دکتر معین، فائزه هاشمی رفسنجانی و نظایر آن از این قرار است. با این وجود برخی عناصر فرصت‌طلب که خواهان متشنج کردن اوضاع بودند با سر دادن شعارهایی، کنترل فضا را از دست دانشجویان خارج و تظاهرات دانشجویی را به سطح خیابان‌های اطراف کوی دانشگاه کشاندند، که در این میان، حمله به مردم حاضر در خیابان و همچنین آسیب‌رساندن به اموال عمومی از سوی برخی افراد خودسر بر دامنه این بحران افزود. در این میان، نیروهای لباس شخصی و عناصر فشار به داخل کوی دانشگاه و به میان دانشجویان معترض حاضر در صحنه وارد و ضمن حمله به ساختمان‎‌های کوی، به تخریب اموال دانشجویان پرداخته و بسیاری از آنها را علاوه بر ضرب و شتم، بازداشت کردند، اقدامی که حتی ساختمان‌های دانشجویان خارجی نیز از آن در امان نماند. این رخداد به اعتراضات و تظاهرات‌های گسترده مردم در تهران و شهرستان‌ها خصوصا تبریز انجامید و واکنش‌های و انعکاس‌های بسیاری را در پی داشت. 2 سال پس از این رخداد، قوه قضائیه تمامی نیروهای انتظامی و شبه نظامیان دخیل در این رخداد را تبرئه و تنها یک سرباز به نام اروجعلی ببرزاده را به اتهام سرقت یک دستگاه ریش‌تراش متهم شناخت و محکوم کرد. با این وجود، همچنان پس از گذشت 20 سال از این رخداد، ابعاد و جوانب آن در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.»
همچنین روزنامه همشهری در تشریح آنچه در 18 تیر 78 در کوی دانشگاه رخ داد، نوشته بود: «آن چند ساعت نیمه شب هجدهم تیر که به ناگهان کشور را با بحرانی ساخته دست آشوب‌طلبان مواجه کرده بود، پای همه مقام‌های مسئول را به نوعی به میدان کشید. ضابط فرماندار تهران که در ساعات بروز تهاجم علیه دانشجویان بی‌پناه در محل حاضر بود از شورای تامین استان تهران برای نیروی انتظامی ابلاغیه‌ای آورده بود که طی آن نیروی انتظامی موظف شده بود ضمن دور کردن افراد گروه‌های فشار از محل و آزاد کردن تمام دانشجویان بازداشت شده، خود نیز به هیچ‌وجه وارد کوی نشود. ضابط فرمانداری تهران ابلاغیه را خواند، ولی نتوانست[…] را متقاعد به پذیرش آن کند ... گویا با دستور حمله، افراد نیروی انتظامی و افرادی با لباس شخصی که نوجوانان ۱۴ تا ۱۶ ساله نیز در میانشان به‌چشم می‌خورد و گاه ـ اگرچه باورش دشوار است ـ فرماندهی حمله را برعهده داشتند، از در اصلی و در غربی کوی یورش آوردند. نمی‌دانیم در غربی را چه کسی باز کرده بود، چون درهای خوابگاه از ساعت ۱۱ شب بسته می‌شود. اینها در دو ساعت هر کاری که می‌خواستند، کردند. اول گفته بودند به کسانی‌که در اتاق‌ها هستند و چراغشان خاموش است کاری ندارند. اما به حرف خودشان هم عمل نکردند. حتی به دانشجویانی که در محوطه چمن خوابگاه که با چراغ مطالعه برای امتحان درس می‌خواندند و فلاسک چای در کنارشان بود، حمله کردند و آنها را هم زدند و غارت کردند... ساعت شش‌ونیم صبح دوباره به محوطه کوی آمدند و به خوابگاه شماره ۲۲ هجوم بردند و تا طبقه سوم هم را پوکاندند. انصار حزب‌الله که ادعای مسلمانی دارند با «یاحسین» همراه با فحش ناموسی، بچه‌ها را با کتاب‌ها و جزوه‌ها از اتاق‌ها بیرون انداختند و لباس‌هایشان را آتش می‌زدند... بدین‌سان فاجعه‌بارترین تهاجم علیه نهاد دانشگاه در نیمه شب پنجشنبه (هفدهم) و ساعات آغازین روز جمعه هجدهم تیر شکل می‌گیرد... نیروهایی که با لباس شخصی و مجهز به باتوم، پنجه بوکس، چماق و زنجیر به کوی هجوم آورده بودند، با شکستن درهای ورودی اتاق‌ها و تخریب وسایل به ضرب و شتم شدید دانشجویان ـ که نوعاً خواب بوده و بعضی حتی موقع بازداشت، فقط لباس زیر به تن داشته‌اند ـ پرداخته و ضمن پرتاب گاز اشک‌آور به برخی اتاق‌ها، به شکستن شیشه‌های خوابگاه‌ها، تلویزیون‌ها و نابود کردن وسایل دانشجویان پرداختند... ورود نیرو و لباس‌شخصی‌ها به راهروها و اتاق‌های خوابگاه‌ها که با عنف و به‌موازات سرکوب شدید دانشجویان همراه بود، پدیدآورنده صحنه‌هایی بود که هول‌آور بودن آنها مجال دفاع از آن را برای هیچ مقام و هیچ مسئولی باقی نگذاشت؛ کوبیدن با چوب و باتوم بر سر دانشجویان در حال خواب، ایجاد تونل انسانی از مهاجمان چماق و زنجیر به‌دست و عبوردادن دانشجویان از این تونل زیر رگبار ضربه‌ها، فریادکشیدن‌های هراس‌آور به‌منظور مرعوب‌کردن دانشجویان، اطلاق انواع توهین و تحقیر و ناسزا خطاب به آنها، کشیدن دانشجویان بر روی زمین با گرفتن موی سر آنها و شکستن درهای اتاق‌ها و کمدهای دانشجویان، آتش‌زدن برخی وسایل دانشجویان در اتاق‌ها و… جنگ و گریز بین دانشجویان با ناجا و لباس‌شخصی‌ها موجب افزایش تشنج موجود در صحنه شده ... پرتاب سنگ توسط دانشجویان و پاسخ متقابل نیروهای شخصی همچنان ادامه دارد ... به‌موازات افزایش تعداد دانشجویان، تعداد نیروهای لباس‌شخصی نیز افزایش یافته و نیروی انتظامی نیز به تعداد و استعداد نفرات خود می‌افزاید. حضور رو به تزاید نیروهای لباس شخصی نکته‌ای است که در گزارش بعدی کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی هم به آن اشاره می‌شود: «نیروهای شخصی غیررسمی از ساعت دو بامداد به بعد به مرور از طریق یک نظام ارتباطی هماهنگ، در محل حاضر شدند.» حمله بعدی مهاجمان لباس شخصی ـ که پرسنل نیروی انتظامی هم آنها را همراهی می‌کردند ـ در حدود ساعت شش و نیم صبح جمعه به ساختمان‌های داخل کوی بود که حاصل این چند نوبت حمله، تخریب حدود پانزده خوابگاه، به آتش کشیده ‌شدن کتب، روزنامه‌ها، پایان‌نامه برخی دانشجویان و حتی قرآن‌های موجود در برخی اتاق‌ها، نابودی وسایلی از قبیل کامپیوتر، دوربین‌های عکاسی و به سرقت رفتن ساعت و وجوه نقدی آنان، شکسته شدن بسیاری از شیشه‌های ساختمان‌ها و خودروهای مستقر در خیابان مقابل کوی و بر جای ماندن ده‌ها دانشجوی مجروح در اثر استنشاق گاز اشک‌آور، شکسته شدن دست و پا بر اثر پرت کردن آنان از طبقات بالای ساختمان‌ها و بازداشت صدها دانشجو بود ... با حضور نیروی انتظامی، اعضای گروه فشار و لباس‌شخصی‌ها ـ که عموماً تحت عنوان «انصار حزب‌الله» از آنان نام برده می‌شد ـ در خیابان‌های اطراف کوی، حمله ناتمام دیگری بعد از ساعت هفت صبح روز جمعه علیه دانشجویان شکل گرفت که به پرتاب سنگ میان طرفین و سردادن شعارها توسط هر دو گروه انجامید.»
این روایت‌ها، تنها مختص به روزنامه‌های «همدلی» و «همشهری» نیست و اذهان عمومی جامعه، گروه‌های فشار را که نماد جریان انصار حزب‌الله بودند، علت اصلی تمام حوادث ایجاد شده ذیل عبارت «18 تیر 78» می‌دانند و تلاش‌ها برای تبرئه این جریان فکری، تا کنون ناکام مانده است.
تغییر رویکرد محسوس در انصار حزب‌الله
باز به مصاحبه حسین الله‌کرم با برنامه «دست‌خط» شبکه 5 سیما برمی‌گردیم. رئیس شورای هماهنگی حزب‌الله در این گفت‌وگو جریان اصلاح‌طلبی و دولت اصلاحات را مورد نقد جدی قرار داده و تا توانسته آن را تخطئه کرده است. اما این واقعیت را کتمان کرده است که خط‌مشی کنونی انصار حزب‌الله همان خط‌مشی اصلاح‌طلبی است. روزی یکی از بزرگان اصلاحات با لبخند و طمانینه گفت؛ در تایید پیروزی اصلاخ‌طلبان همین بس که دشمنان اصلاحات امروز با ادبیات اصلاح‌طلبان سخن می‌گویند. الله‌کرم در مصاحبه خود با برنامه «دست‌خط» با ادبیات اصلاحات سخن گفت؛ آنجا که در خصوص وقایع مختلف و فجیعی که از سوی نیروهای خودسر منتسب به انصار حزب‌الله رخ دادند، اصل این فجایع و اعمال زشت را انکار نکرد. البته ناچار بود برای تبرئه تفکرش و جریان همفکرش، نقش خود و همفکرانش در این حوادث را منکر شود.
در پایان بخشی از سخنان عبدالحمید محتشم (عبداللهی)، دبیرکل انصار حزب‌الله را منتشر می‌کنیم که گفته است؛ «انصار حزب‌الله در روند فعالیتی که داشته به یک تکاملی رسیده است. وقتی ما می‌توانیم ایده‌های مدونی در قالب طرح به شورای فرهنگی عمومی کشور و یا نمایندگان مجلس بدهیم و آنها نیز پذیرا هستند، دیگر ضرورتی ندارد که بیاییم در خیابان فریاد بزنیم.»
این سخنان شاید گویای تغییرات در نوع فعالیت انصار حزب‌الله باشد که فشار به جریان سیاسی کشور را از کف خیابان دنبال نمی‌کند و به دنبال نوعی مدنیت است؛ هر چند در این مدنیت جدید انصار حزب‌الله باز هم غیرمدنیت دیده می‌شود.