جواد امام در گفت‌وگو با همدلی: اصلاح طلبان با کاندیدای قرضی وارد انتخابات نمی‌شوند

همدلی| سعید شمس: سیدمحمدخاتمی این روزها تاکید به این دارد که انتخابات باید از سوی اصلاح‌طلبان جدی گرفته شود و همچنین از نافرجامی قهر با صندوق رای می‌گوید. این تاکید رهبر معنوی جریان اصلاحات در شرایطی است که اصلاح‌طلبان همچنان نگران نوع تعیین صلاحیت‌ها از جانب شورای‌نگهبان هستند تا این سوال ذهن بخشی از افکار عمومی را به خودش مشغول کند که «تکلیف جریان اصلاحات در فضای مبهم فعلی چیست؟»
محمدجواد امام مدیرعامل بنیاد باران در همین رابطه در گفت‌وگو با «همدلی» با بیان اینکه «کسی که دم از اصلاح‌طلبی می‌زند و به فکر منافع گروه خودش است، نمی‌تواند جزیی اصیل از اصلاحات باشد. یعنی اگر قرار را بر این بگذاریم که با شعار مردم را فریب بدهیم و بدون اینکه برنامه‌ای داشته باشیم به فکر رای‌آوری باشیم، جامعه ما را می‌شناسد و حساب ما را از اصلاح‌طلبان جدا می‌کنند. چون شاخصه اصلاح‌طلبی با براندازی و منفعت‌طلبی و تفرقه‌افکنی منافات دارد و گروهی که حاضر به حضور در جمع اصلاح‌طلبان نیستند، تحت هیچ شرایطی ادعای اصلاح‌طلب بودن‌شان را مردم قبول نمی‌کنند.» به پرسش‌های مطرح شده پاسخ می‌گوید:
شما از لزوم شناخت اصلاح‌طلبان بدلی گفته بودید. سوال این است،‌ مردم با چه متر و معیاری اصلاح‌طلبان واقعی و بدلی را از هم تشخیص بدهند؟
حتما مردم از ما خیلی روشن‌تر و آگاه‌تر هستند. همین که آنها این روزها به برخی از رفتارها و تصمیم‌ها نقدهایی جدی را وارد می‌کنند، نشان‌دهنده این است که به خوبی سره را از ناسره تشخیص می‌دهند. به‌عنوان مثال می‌توانند بفهمند کسی که دم از اصلاح‌طلبی می‌زند و به فکر منافع گروه خودش است، نمی‌تواند جزیی اصیل از اصلاحات باشد. یعنی اگر قرار را بر این بگذاریم که با شعار مردم را فریب بدهیم و بدون اینکه برنامه‌ای داشته باشیم به فکر رای‌آوری باشیم، جامعه ما را می‌شناسد و حساب ما را از اصلاح‌طلبان جدا می‌کنند. چون شاخصه اصلاح‌طلبی با براندازی و منفعت‌طلبی و تفرقه‌افکنی منافات دارد و گروهی که حاضر به حضور در جمع اصلاح‌طلبان نیستند، تحت هیچ شرایطی ادعای اصلاح‌طلب بودن‌شان را مردم قبول نمی‌کنند.


البته اصلاح‌طلبان دقیقا برخلاف جریان اصول‌گرایی، در بزنگاه‌های مهم همه تحت لوای سید محمدخاتمی همنشینی را تجربه می‌کنند.
به‌هرحال با توجه به شرایط ما برنامه‌ریزی می‌کنیم. هر چقدر امکان گفت‌وگو و رقابت داشته باشیم و بتوانیم در فضای سیاسی حرکت کنیم، می‌توانیم حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشیم. اما اگر گروهی ساز مخالف بزنند و به‌عنوان مثال از آغاز به‌کار جریان سوم سخن بگویند، باید بیایند و به طور ملموس بگویند در جریان سوم ادعایی‌شان قرار است چه تفکر و برنامه‌ای را پیگیری کنند.
دغدغه همیشگی اصلاح‌طلبان در موعد انتخاباتی نوع تعیین صلاحیت‌ها است.
به نکته خوبی اشاره کردید. جریان اصلاحات برای اینکه حضوری تاثیرگذار در انتخابات داشته باشد، نیاز دارد که بتواند از مهره‌های شاخص و کارآمد خود بهره بگیرد. به همین دلیل باید تذکر داد، اگر بنا باشد بازهم چهر‌ه‌های برجسته‌مان را ردصلاحیت شده ببینیم، نمی‌توانیم به هر قیمتی در انتخابات مشارکت داشته باشند. البته این به معنیِ تحریم نیست. حرف ما این است که اگر کاندیداهای ما در حوزه‌های مشخصی تاییدیه حضور در انتخابات را نگیرند،‌ معلوم است که نمی‌توانیم در آن حوزه‌ها لیست بدهیم یا کاندیدایی را معرفی کنیم. اگر اصرار به فضای رقابتی در انتخابات داریم، به این دلیل است که مردم محدود به انتخاب‌شده‌های نظارت نشوند تا انگیزه و رغبت لازم را برای حضور در پای صندوق‌های رای داشته باشند و همچنین لازم نیست اصلاح‌طلبان با کاندیداهای قرضی از طیف رقیب وارد صحنه انتخابات شوند. چرا که تجربه سال 94 به ما نشان داد که این نوع حضور در انتخابات به تاثیرگذاری منجر نخواهد شد.
می‌شود به گفت‌وگو و تعامل احتمالی به نهادهای مربوطه امید داشت؟
اصلاح‌طلبان هیچ مشکلی برای گفت‌وگو و تلاش برای رسیدن به اشتراک‌نظر ندارند و هر وقت که شرایط آن فراهم شد استقبال خواهیم کرد.
البته مساله این است که آنها بخواهند چنین بستری فراهم شود.
دقیقا.‌ آنها برای اینکه نظام در این برهه حساس و پرمشکل، بستر را فراهم کند تا با گفت‌وگو در واقع در مسیر اصلاح قرار بگیریم و در نتیجه بتوانیم مشکلات‌مان را کمتر کنیم.
ظاهرا آقای کدخدایی به چند تن از اصلاح‌‌طلب‌ها توصیه کرده است که فعالیت‌های انتخاباتی را جدی بگیرند. چون قرار است، فضا بازتر شود.
آقای کدخدایی دعوت‌های شخصی و موردی کرده‌اند. اما اینکه از شورای‌عالی رسما دعوتی شده باشد، نه این کار انجام نشده است.
همین دعوت‌های موردی را می‌توان نشانه‌ای از تغییر قلمداد کرد؟
امیدواریم که این چنین باشد. چون مطمئنیم اگر انتخابات در فضایی سرد برگزار شود، برای نظام و کشور هزینه‌ساز خواهد بود.
از این بحث خارج شویم. هواداران اصلاحات به نوع بستن لیست هم در سال 94 و هم در سال 96 نقدهایی جدی داشتند.‌ آیا شورای‌عالی نقدها را وارد می‌دانست و برای اینکه اعتراض‌‌ها فروکش کند چه برنامه‌ای در دستور کار است؟
در اینکه اعضای شورای‌ عالی به نقدها حتما باید توجه کند و در صدد رفع اشکال‌ها برآیند تا بلکه از این طریق، فضایی مطلوب بین دست‌اندرکاران جبهه اصلاحات و مردم به وجود بیاید، شکی نیست. اما به این نکته هم توجه کنید که اصلاح‌طلبان برای انتخاب چهره‌های ناشناخته‌ای که خب! بالطبع تجربه هم نداشتند، ناگزیر بودند. در واقع وقتی شورای‌نگهبان شخصیت‌های شناخته‌شده، باتجربه و در نتیجه کارآمد اصلاح‌طلب را از حضور در انتخابات محروم می‌کند، برای ما چاره‌ای جز این نمی‌ماند که از جمع نفرات باقی‌مانده به خیرالموجودین بسنده کنیم.
امکان دارد حداقل سازوکاری تعیین شود تا آنهایی که با حضور لیست اصلاحات رای‌ آورده‌اند، بعد از شروع به کار خودشان را ملزم به رعایت برنامه و تفکر تعیین شده توسط شورای‌عالی بدانند؟
ببینید! لازم است قبل از انتخاب افراد، برنامه را معین کنیم و متناسب با آن برنامه دست به انتخاب افرادی بزنیم که فکر می‌کنیم، از ویژگی‌های لازم برای اجرای برنامه فوق برخوردار هستند. همچنین روند اجرای برنامه هم باید توسط شورای‌عالی رصد شود.
مردم عادی دولت را با سفره‌های کوچک‌شده خودشان قضاوت می‌کنند و این طور می‌گویند که با توصیه اصلاح‌طلبان به حسن روحانی رای دادیم. این موجب نارضایتی مردم از اصلاح‌طلبان نمی‌شود؟
باید بنشینیم و با مردم گفت‌وگو کنیم و آنها را به آگاهی لازم برسانیم. مساله اما این است که به هرحال مردم تحت‌فشار هستند و طبیعی است که در چنین حالتی بخواهند خودشان را تخلیه کنند و دولت را هم از نقد و حتی اعتراض‌های‌شان در امان نگذارند. اما مردم باید این را بدانند، هم در سال 92 و هم در سال 96 اصلاح‌طلب‌ها در شرایطی پشت روحانی درآمدند که امکان معرفی یک چهره اصلاح‌طلب نبود و در واقع‌ حسن‌روحانی تنها کاندیدای ممکن ما بود. همچنین شرایط کشور ایجاب کرد تا برای خروج از وضعیتی که آقای احمدی‌نژاد ایجاد کرده بود، از حسن ‌روحانی اعلام حمایت کنیم. در واقع جریان اصلاحات در آن برهه حساس، به‌جای اینکه به فکر منافع جریانی باشد، مصلحت نظام و کشور را در نظر گرفت تا به هر طریقی که ممکن است، از بحران عبور کنیم. به هرحال دولت در برخی از برنامه‌هایش کوتاهی‌هایی داشته است و همچنین تحریم و تهدیدهای بین‌المللی هم مزید بر علت شده تا در داخل یکسری از مشکلات را مردم تجربه کنند. همچنین باید به فعالیت‌های سوء دولت‌های موازی و پنهان هم اشاره شود که با فعالیت‌های‌شان در مسیر دستگاه اجرایی مانع‌تراشی می‌کنند که در نهایت مردم را مقداری دلسرد کرده‌اند.
چشم‌انداز شما از میزان مشارکت در هشتم اسفند سال جاری چیست؟
شرایط کشور ما به گونه‌ای است که حتما باید شرایط برای برگزاری انتخابات حداکثری فراهم شود تا بتوانیم از مانع‌های موجودی که در نظام بین‌الملل را از پیش رو برداریم.
برای سوال آخر؛ قبول دارید، برخی از تندروها از مشکلات اگر خوشحال نباشند، کاملا رضایت دارند؟ به‌هرحال آنها این حس را دارند که می‌توانند از حاشیه‌نشینی رها شده و دوباره به عرصه برگردند.
برداشت من این است که از ناکامی‌های دولت خوشحال هستند. این خوشحالی در صورتی است که ناکامی دولت به کلیت نظام و مردم صدمه وارد می‌کند. با این وجود تندروها فقط به فکر منافع‌شان هستند. در واقع‌ آنها اگر اصول‌گرا ولو تندرو بودند، هم مشکلات خوشحال‌شان نمی‌کرد و از تهدید کشور راضی نمی‌شدند. این گروه کار را به‌جایی رسانده‌اند که مشکلات روز به‌روز بیشتر شوند تا دولت ساقط شود و به قدرت برگردند.