روزی برای تفکر در خلقت و امید به رحمت

«دحو الارض» مطابق با بیست و پنجم ماه ذی‌القعده، طبق روایات روزی است که بخش‌هایی از کره زمین که سراسر از آب بوده، شروع به خشک شدن می‌کند تا کم کم به شکل یک چهارم خشکی‌های امروزی درآید. در ادامه نکاتی را درباره این روز، اعمالش و فرصتی که برای انسان‌ها فراهم آورده، مطرح خواهیم کرد.
   منظور از دحوالارض چیست؟  منظور از «دحوالارض» یا به عبارتی گسترده شدن زمین این است که در آغاز خلقت، تمام سطح زمین را آب فراگرفته بوده و اندک اندک زمین‌هایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع پدید آمده است. از امیرالمومنین علیه‌السلام روایت شده که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست وپنج ذی القعده بود.» (مراقبات، ص 186) بنابراین در این روز، انسان باید امید زیادی به رحمت پروردگارش داشته باشد و یاد بگیرد که این نوع تفکر را برای همه روزهای عمرش، سرمشق قرار دهد. «محمدرضا شهیدی‌پاک» استادیار دانشگاه آزاد تهران در گفت‌و‌گویی درباره قابل اثبات بودن اتفاقات این روز از منظر علمی اظهار می کند: «مطابق با نظریه اشتقاق «واگنر» و بر اساس تئوری او، زمین از یک نقطه نخستین شروع به جدا شدن کرده است و به تدریج خشکی‌ها و آب‌های کنونی شکل گرفته‌اند. با استفاده از نظریه واگنر و با عنایت به تاریخ جغرافیای سیاسی مکه و خانه کعبه، تعبیر دیگر این است که زمین از زیر خانه خدا پهن شده و آغاز شکل‌گیری و نخستین رحمت متعین خدا روی زمین خاکی و پیدایش وضعیت جغرافیایی زمین از آن جاست.»    یکی از 4 روز بافضیلت سال برای روزه این روز به میلاد دو تن از انبیای اولوالعزم  یعنی حضرت ابراهیم و عیسی مسیح(علیهما السلام) نیز مزین شده است و مناسبت‌های دیگری هم برای آن نقل کرده‌اند. از اعمال این روز، باید به روزه گرفتن اشاره کرد که طبق روایات یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است. نماز، غسل و دعاهایی هم برای این روز وارد شده که می‌توانید در مفاتیح‌الجنان بخوانید اما روزی که زمین برای سکونت موقت بشر مهیا می‌شود تا بر اساس خلقت و هدف آفرینش خدا را عبادت کند، فرصتی برای تفکر و تعقل است که در حکمت وجود خویش بنگریم و در رفتار و کردارمان رصد کنیم که آیا خواست و رضایت خالق از خلق خویش را پاسخ گفتیم یا خیر؟    عبادت فقط نماز و انجام اعمال شرعی است؟ هدف از خلقت انسان در قرآن بیان شده، آن‌جا که در آیه 56 سوره ذاریات، بر عبادت و بندگی تاکید دارد و بلافاصله از نیاز نداشتن خالق به مخلوق سخن  می گوید. اما آیا از عبادت فقط مراد همین نماز و روزه و دیگر اعمال شرعی است یا هدف باری تعالی فراتر از آن است؟ در تعریف واژه عبد نوشته‌اند فردی که متعلق به مولاست و اراده و خواستش تابع اراده و خواست اوست. حال باید به خود بنگریم که آیا ما نسبت به خدایمان چنین هستیم؟ به قرینه(نشانه) دو آیه بعد از آیه 56 سوره مبارکه ذاریات به تفاوت بین عبد خدا با عبد مخلوق خدا پی می‌بریم. انسانی که عبد و غلام می‌گیرد، هدفش از او استفاده در راستای کسب منفعت و بهره از وجود اوست و در حقیقت مولایش به او محتاج است اما خدا بعد از بیان هدف از خلقت آدم که عبودیت و بندگی است، از نیاز نداشتن خالق به مخلوقش می‌گوید و افزون بر آن بر رزاق بودن خویش بر  بندگانش تاکید می‌کند.    اوج تکامل انسان، اطاعت بی‌قید و شرط از پروردگار  عبودیت انسان، اطاعت و گردن نهادن بی قید و شرط او به خواست خداست که این، اوج تکامل انسان و تقرب به خالق هستی است. شریعت خدا برنامه جامع و کامل سعادت انسان است که با نام اسلام به وسیله پیامبر اکرم(ص) به بندگان عرضه شده و آنان که پذیرفتند در عمل بدان از یکدیگر تا نقطه اوج پیشی گرفتند. خواست خدا به آن تعلق گرفت که اسلام کامل‌ترین دین برای همه مردم در طول تاریخ تا قیام قیامت باشد و زمانی فرارسد که به اراده‌اش در این مسیر با ظهور آخرین حجتش این دین مبین را به طور کامل جاری و ساری کند. در روایتی نیز آمده است که حضرت مهدی (عج) در همین روز دحوالارض قیام خواهند کرد.    امروز به ارزش مومن هم فکر کنیم مطابق روایات، اولین نقطه‌ای که در چنین روزی از زیر آب سر برآورد، مکان کعبه شریف و بیت ا... الحرام بود. همه ما می‌دانیم که کعبه در پیشگاه خدا ارزش و اعتبار والایی دارد اما در روایت است که آبروی مومن بیش از او در نظر خدا محترم است. خوب است که امروز به همین بهانه به ارزش مومن و ضرورت کمک به او و حتی حفظ آبرویش فکر کنیم. زمین و هر چه روی آن است روزی که بنای قیامت به پا شود به نشانه سوره زلزال فنا می‌شود اما مومن است که در رستاخیز برانگیخته می‌شود تا وعده صادق خدای خویش را در پیش رو ببیند. در ضمن آن چه از بیان و رفتار ائمه(ع) به ما رسیده، تفسیر و تبیین شریعتی است که خدا برای بشر در نظر گرفته و آن مجموعه‌ای از اعمال و رفتارهای ظاهری و باطنی خاص است که بر هر کدام از آن حکمتی قائم و نتیجه‌ای مترتب است، هرچند از عقل و درک مردم به دور باشد. این‌جاست که عبودیت عبد به تعریف بیان شده معنا پیدا می‌کند که انسان نسبت به کلام حق اگرچه درکی ندارد اما سمعا و طاعتا باشد و بدون چون و چرا اراده او را بر اراده خویش مقدم بدارد.