گزارش همدلی از شیوع اعتیاد در بین دانشجویان پزشکی دانشجویان در تور اعتیاد

همدلی| گروه اجتماعی- در ذهن اغلب ما معتادان و مصرف‌کننده‌های مواد دخانی مختص به قشر خاصی هستند، قشری که اسمشان با فقر اقتصادی یا فقر فرهنگی یا هر دوی آن گره خورده است. قشری که احتمالا باید در حاشیه شهرها دنبال آنان گشت و معمولا تحصیلات بالایی هم ندارند، شاید خیلی از آنان در همان مقاطع اوایل تحصیلی متوقف شده‌اند.
اما واقعیت‌های جامعه که از زبان مسئولان اعلام می‌شود از ماجرای دیگری حکایت دارد. ماجرایی که حاکی از آن است که اعتیاد به دخانیات دیگر پول، تحصیلات، موقعیت اجتماعی، پایین شهر و بالاشهر و ... را نمی‌شناسد، بلکه این پدیده تور خود را در همه جا افکنده است، به نحوی که هر فردی فارغ از تحصیلات، طبقه و جایگاه اجتماعی و... احتمال دارد، در دام آن گرفتار شود.
چند روز پیش دبیرکل جمعیت مبارزه با دخانیات اعلام کرد که نتیجه یک پژوهش نشان می‌دهد که قلاب اعتیاد به دانشجویان پزشکی هم گیر کرده است و برخی از این دانشجویان هنگام فارغ‌التحصیلی فقط پزشک نیستند، بلکه پزشکان‌ معتادی هستند که موادمخدر یا سیگار یا قلیان را نه فقط تجربه کرده بلکه به آن اعتیاد نیز پیدا کرده‌اند.
آن گونه که ایسنا نوشته است محمدرضا مسجدی در هفتمین سمپوزیوم و چهارمین جشنواره ملی خودمراقبتی و آموزش بیمار که همزمان با روز جهانی خودمراقبتی در بیمارستان امام خمینی(ره) برگزار شده است، گفته:«مطالعه‌ای بر روی دانش‌آموزان ورودی دانشکده‌های پزشکی صورت گرفت که نشان داد در سال اول ورود این دانشجویان ۲,۵درصد دختران و ۴ تا ۶درصد دانشجویان پسر دخانیات مصرف می‌کنند، اما نکته تاسف‌انگیز این است که پس از ۷سال و درحالی‌که همه این دانشجویان در دروس خود با مضرات و ضررهای دخانیات آشنا می‌شوند، این آمار افزایش ‌یافته است. بر اساس آن بیش از ۲۲درصد دانشجویان پسر سال آخر و ۱۷ درصد دانشجویان دختر دخانیات و قلیان مصرف می‌کنند.»


آماری که بی‌تردید می‌تواند زنگ خطری برای نظام سلامت کشور باشد. البته مسجدی درباره تاریخ انجام این پژوهش که منجر به این نتایج شده است، توضیحی ارائه نداد تا همچنان مشکل وجود نداشتن آماری مستند در این زمینه به قوت خود باقی بماند.
لازم به ذکر است فقط دانشجویان سفیدپوش رشته پزشکی نیستند که هنگام فارغ‌التحصیلی افیون‌زده از محیط دانشگاهی خداحافظی می‌کنند، بلکه دانشجویان زیادی در رشته‌های مختلف در این محیط به اعتیاد آلوده شده یا اعتیادشان تشدید شده است. اما اعتیاد دانشجویان پزشکی به هر نوع ماده دخانی و مخدر از آن حیث قابل توجه است که قرار است این خانم و آقای دکترها در آینده بخشی از وظایفشان درمان یا هشدار در زمینه ویرانگر بودن مواد مخدر و انواع روانگردان‌ها باشد. شیوع اعتیاد در میان دانشجویان پزشکی با توجه به نقشی که جامعه از آنان انتظاردارد یادآور این ضرب‌المثل زبان فارسی است که می‌گوید:« هر چیزی بگندد نمک‌اش می‌زنند، وای به روزی که نمک بگندد.»
خوابگاه‌ها محلی برای مصرف بیشتر مواد مخدر
«امین» دانشجوی سال آخر پزشکی دانشگاه آزاد تهران است. به قول خود مصرف انواع و اقسام موادمخدر را تجربه کرده و در مصرف گل سرآمد است. وی در مورد شیوع اعتیاد در بین دانشجویان به روزنامه همدلی گفت: سیگار یا قلیان در بین دانشجویان دیگر جزء اعتیاد محسوب نمی‌شود، بلکه مصرف آن به بخشی از زندگی روزانه دانشجویان تبدیل شده است، ولی مواد مخدر هنوز به گستردگی این دو مواد دخانی شیوع پیدا نکرده، البته این موضوع به این معنا نیست که اعتیاد به مواد مخدر یا وجود ندارد یا کم است، بلکه در قیاس با مصرف سیگار و قلیان فقط فراوانی آن کمتر است.
امین می‌گوید: دانشجویانی که قبل از دانشگاه تجربه مصرف مواد مخدر را ندارند، معمولا از مصرف «گل» شروع می‌کنند. گل هم استعمال‌اش راحت است و هم همیشه در دسترس، بخصوص اگر خوابگاهی باشی در کمتر اتاقی رد پای گل را پیدا نمی‌شود، چون در هر اتاقی یا مصرف کننده گل پیدا می‌شود یا فروشنده آن که به او ساقی می‌گویند.
امین که در هفته چند شیفت به بیمارستان هم می‌رود، می‌گوید: من وبرخی از همکارانم در بیمارستان و مواقع فشار کاری برای این که بتوانیم تا صبح سرپا باشیم، از برخی مواد دخانی یا گل استفاده می‌کنیم، بعضی مواقع هم از قرص ریتالین استفاده می‌کنیم. نمی‌گویم ضرری برای بدن ندارد، اتفاقا دارد و ضررش هم کم نیست، ولی چون به عوارض ناشی از این مواد آگاهیم بهتر می‌توانیم کنترل کنیم تا بتوانیم در مقابل تاثیرات منفی آن مقابله کنیم.
این دانشجوی سال آخر پزشکی با اشاره به کمبود پزشک در کشور و شرایط طاقت‌فرسای کاری این حرفه، می‌گوید: براساس استانداردهای جهانی تعداد پزشک در کشور نسبت به جمعیت آن کم است. خیلی از پزشک‌ها مهاجرت می‌کنند، دانشگاه‌ها هم برای پذیرش دانشجوی پزشکی به نسبت سایر رشته‌ها بیشتر سخت می‌گیرند، بنابراین فشار کاری روی پزشک‌ها خیلی زیاد است، فشاری که برخی اوقات آنان را مانند هر انسان دیگر به مسیری سوق می‌دهد که نه خود و نه دیگران از آن انتظار ندارند.
امین ادامه می‌دهد: پزشک‌ یا دانشجوی پزشکی بودن آدمی را از مختصات انسان بودن خارج نمی‌کند، همه انسان‌‎ها در شرایط دشوار کاری، اقتصادی یا وقتی مشکلات بر سرشان آوار می‌شود، احتمال لغزش و خطا دارند، پزشک‌ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. من دوستانی و همکاران پزشکی داشته‌ و دارم که برای فرار از مشکلات شخصی، خانوادگی و حتی مالی به مصرف موادمخدر روی آورده‌اند.
وی افزود: در جامعه ما نوعی فرهنگ پزشک‌ستیزی شکل گرفته است. اغلب فکر می‌کنند پزشک یا دانشجوی پزشکی، فردی پولدار با موقعیت اجتماعی بالایی است که باید خوشحال باشد. در حالی که واقعیت ماجرا با این ذهنیت فاصله طولانی دارد. بسیاری از ما شبانه‌روز در بیمارستان‌ها با شیفت‌های طولانی حقوق ناچیزی می‌گیریم. حالا شرایط به گونه‌ای شده است که پول زحمت و درس خواندن ما به جیب سرمایه‌گذاران این رشته می‌رود، سرمایه‌گذارانی که شاید برخی از آنان حتی مدرک دیپلم هم نداشته باشند.
این دانشجوی پزشکی در آخر با بیان این که هیچ موضوعی نمی‌تواند اعتیاد را توجیه کند، گفت: دانشجویان پزشکی که به سمت اعتیاد قدم برداشته‌اند مانند تمام افرادی که این مسیر را طی کرده‌اند، نیازمند توجه و درمان هستند، چرا که سم مواد مخدر نمی‌پرسد که مصرف کننده پزشک است یا کارگر یا راننده یا مهندس، تاثیرگذاری یکسانی بر همه دارد.
ترک اعتیاد همان قدر که برای یک کارگر یا شخص بی‌سواد و کم‌سواد سخت و زجرآور است برای یک پزشک هم به همان اندازه دشوار و زجرآور است. بنابراین نباید به صرف پزشک بودن این تصور ایجاد شود که اینها نیازمند درمان متفاوت هستند یا ساده‌تر می‌توانند از دام آن رهایی یابند. هر شخصی که به مواد مخدر معتاد می‌شود، هویت‌اش با اعتیاد گره می‌خورد. پزشک معتاد، کارمند معتاد، کارگر معتاد، مهندس معتاد، مخرج مشترک همه اینها اعتیاد است که درمان یکسانی را می‌طلبد.
ضرورت شناخت آسیب به دانشجویان
یک روانشناس و درمانگر اعتیاد با اشاره به شیوع مصرف مواد دخانی و مخدر در بین دانشجویان به همدلی گفت: برخی در مقابل واژه اعتیاد دانشجویی واکنش منفی یا اغراق اتخاذ می‌کنند، اما آنچه می‌تواند به حل این معضل کمک کند، پذیرش این واقعیت است. بر این اساس به جای هرگونه انکار، ضرورت شناخت صحیح پدیده آسیب‌ها و تحلیل روند آن‌ها و ارائه راهکارهای کاربردی لازم و عملیاتی کردن آن‌ها، ازجمله موضوعاتی است که می‌تواند در جهت مهار و کنترل این آسیب، مسئولان ذیربط را در این زمینه یاری کند.
«سارا قاسمی» افزود: مصرف مواد مخدر و دخانی که بعد از جولان دادن در میان قشرهای دیگر اکنون مراکز آموزشی مانند مدارس و دانشگاه‌ها را در نوردیده، ضمن این که موضوعی نگران کننده است، به یکی از چالش‌های فراروی متولیان و دست‌اندرکاران امر آموزش و تربیت تبدیل شده است.
قاسمی افزود: اگر چه آمار گویا و مشخصی از دانشجویان درگیر اعتیاد در دست نیست، اما شواهد و گزارش‌های میدانی حاکی از آن است که بسیاری از این قشر تحصیلکرده در دام اعتیاد گرفتار شده‌اند. وی با اشاره به مواد رایج در بین دانشجویان گفت: حشیش، قرص ریتالین و گل به دلیل باور‌های اشتباه در این‌که مصرف تفننی این مواد باعث اعتیاد نمی‌شود در بین دانشجویان شایع است، در واقع گرایش به سمت موادی است که سطح هوشیاری، قدرت یادگیری و پردازش اطلاعات را در آن‌ها افزایش داده و باعث افزایش تمرکز و بیداری در ایام امتحانات می‌شود.
نقش خانواده‌ها در کشاندن دانشجویان به فضای اعتیاد
این روانشناس گرایش دانشجویان پزشکی به سمت مواد دخانی یا مخدر به انتظارات بالایی که خانواده یا جامعه از این افراد دارند گره زد و تصریح کرد: تجربه شخصی من نشان می‌دهد در مواردی توقع خانواده‌ها از فرزندانشان که گاه با توانایی آنان مطابقت ندارد، آنان را به سمت مصرف موادی مانند گل یا قرص ریتالین هدایت می کند، تا تمرکزشان زیاد شود و این گونه به توقع‌ها پاسخ مثبت بدهند.
قاسمی با اشاره به نقش دانشجویان در بالندگی جامعه گفت: باید توجه داشت که دانشجویان بعد از اتمام دوران تحصیل داده‌های خود را که در دانشگاه آموخته‌اند به جامعه انتقال خواهند داد. از پزشک گرفته تا مهندس و معلم کارشناس و.. هرساله از دانشگاه‌ها فارغ‌التحصیل شده و در دل جامعه به تربیت نسل‌های آینده مشغول می‌شوند به همین دلیل لازم و ضروری است دقت بیشتری در پیشگیری و کنترل و آموزش جامعه دانشگاهی در قبال اعتیاد انجام بپذیرد.