چسبندگی، عامل عدم کاهش واقعی قیمت کالاست

درباره قیمت ارز دو مطلب وجود دارد. قیمت دلار که سال گذشته تا حدود 18 هزار تومان هم افزایش یافت در همان مقطع هم گفته شد که این افزایش قیمت متاثر از متغیرهای واقعی اقتصاد نیست بلکه متغیرهای سیاسی است. دقیقا همین مطلب را در سال‌های 91 و 92 هم داشتیم. در آن مقطع قیمت دلار از 1200 تومان به بالای چهار هزار تومان رسید و این نکته در سال‌های 96 و 97 هم تکرار و به بیش از چهاربرابر رسید. علت هم این بود که دولت‌ها به دلایل مختلف تمایل ندارند که مابه التفاوت میانگین تورم داخلی به تورم خارجی در دلار تعدیل بشود. وقتی که سالانه نرخ ارز تعدیل نمی‌شود، این هرچند سال یکبار، شبیه همان فنر فشرده عمل می‌کند اما دارای نوسان است. براساس متغیرهای واقعی اقتصاد، نرخ دلار نباید بالای 10 هزار تومان باشد. اما چرا چنین شده است؟ به خاطر اینکه شوک خارجی به دلار وارد شد. از طرف دیگر در سال جاری، بانک مرکزی یک سیاست منضبطانه را در پیش گرفت و همچنین برای اولین بار گذاشت که 50 درصد ارز حاصل از صادرات غیرنفتی به نرخ نیمایی که نزدیک به نرخ بازار بود به واردکننده تحویل داده شود و مابقی آن را هم، باز صادرکننده مجوز داشت که کالای مورد تائید وزارت صنعت معدن تجارت را وارد کند. در نتیجه می‌بینیم در سه ماه اول سال 98، صادرات غیرنفتی حدود یازده میلیارد دلار و واردات حدود 10 میلیارد دلار بوده و 50 درصد ارز حاصل از واردات در سامانه نیما تامین شده است. لذا این سیاست بود که اثرگذار بر روی کاهش نرخ ارز شد و از طرف دیگر، شوک خارجی یا تحریم‌های آمریکا حداکثر فشار را بر روی بازار ارز گذاشت. تحریم‌هایی که طی همین گذشته اعمال شد و دو، سه نفر به لیست تحریم‌ها اضافه شدند یا هر نوع سیاست دیگری که آمریکایی‌ها پیش بگیرند، دیگر آثار آن شوک اول را نخواهد داشت. لذا انتظار این است که نرخ دلار در همین حدود شاید با پنج درصد بالا، پایین نوسان کند. اما اگر دولت نرخ تورم را کنترل نکند و به سمت یک رقمی هدایت نشود، طبیعتا نمی‌تواند این نرخ ارز بادوام باشد. اما درخصوص کالاها یک اصل در اقتصاد تحت عنوان چسبندگی کالاها داریم یعنی وقتی قیمت کالایی افزایش پیدا کرد، اینکه دوباره به قیمت قبل برگردد طبیعتا زمان طولانی خواهد بود. چون در اقتصاد ایران همواره تورم داشتیم، به‌خصوص که در سه ماه اول امسال، تورم میانگین بیش از 35 درصد بوده، این تورم نمی‌گذارد که کالاها به این سادگی کاهش قیمت را تجربه کنند. اگر این انتظار ایجاد شود که تورم میانگین مابقی سال کاهشی باشد ما می‌توانیم انتظار کاهش قیمت را داشته باشیم در غیر اینصورت به دلیل چسبندگی قیمت کاهش قیمت بسیار تدریجی خواهد بود. ارز 4200 تومانی، اول به 25 قلم کالا تعلق می‌گرفت که الان باز هم اقلام در حال کم شدن است و در نهایت فقط برخی از کالاهای اساسی را تامین خواهد کرد. به هر حال چه سال گذشته و چه سال جاری که مجموعا در سال‌های 97 و 98 بین 28 تا 30 میلیارد دلار صرف کالای اساسی با ارز 4200 تومانی شد، عملا هدف قانونگذار که کاهش قیمت کالاهای اساسی بود، تحقق پیدا نکرد و بخشی از تورم، ناشی از همین ارز 4200 تومان بود که به اسم 4200 تومان بود اما عملا قیمت برخی از کالاها به قیمت واقعی در بازار عرضه شد. ضمن اینکه در هر کالایی که کوپنی شود یا قیمت واقعی نشود، همواره باید انتظار فساد را داشته باشیم.
* استاندار گلستان