مهدی تقوی در گفت‌وگو با همدلی مطرح کرد: شرایط را برای مردم سخت کرده‌ایم

همدلی| سعید شمس: ایران همچنان تاوان مخالف‌خوانی‌های ترامپ را با تحمل تحریم‌ها می‌دهد تا بتوان این طور گفت که «اقتصاد ایران در خطر است» طبیعی است، در چنین حالتی نوع مدیریت بازار نفت و همچنین نوع بهره‌برداری از درآمدها، ارزش و اهمیتی بیش از پیش پیدا می‌کند. چرا که نفت شاهرگ اقتصاد ایران به شمار می‌رود و به همین دلیل حتی اگر در شرایط تحریم هم باشیم،‌ نمی‌توانیم و نباید نسبت به این مهم بی‌تفاوت باشیم.
«مهدی تقوی» تحلیل‌گر اقتصاد و استاد دانشگاه علامه‌طباطبایی در گفت‌وگو با «همدلی» با تاکید بر تاثیر رفتارهای دونالدترامپ بر بازار نفت ایران و همچنین با بیان اینکه «اگر سیاست‌گذاران و تصمیم‌بگیران بتوانند درآمدهای نفتی را به درستی هزینه کنند‌،‌ وضع کشور و در نتیجه وضع مردم بهتر خواهد شد و روز به روز توسعه و پیشرفت بیشتری را به چشم خواهیم دید. اما اگر بلد نباشیم، در عرضه نفت و همچنین مدیریت درآمدهایی که از نفت به دست می‌آوریم، رویکردی مثبت و واقع‌بینانه داشته باشیم،‌ بی‌شک نفتی که طلا است، به بلایی بزرگ برای ما تبدیل خواهد شد.» به پرسش‌های طرح شده پاسخ می‌گوید:
فروش نفت ایران روز به روز کمتر می‌شود. الزام‌های کمرنگ شدن تبعات چنین فضایی چیست؟
متاسفانه نفت ایران از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ تحت ‌تاثیر رفتار توام با تهدید رئیس‌ جمهوری‌‌ آمریکا اوضاع خوبی ندارد. به طوری که آمار فروش روزانه 2 میلیون و یکصد هزار بشکه به کمتر از نیم میلیون رسیده است که خب! معلوم است چنین حالتی چقدار زیان‌بار است. به حدی که همه مناسبات اقتصادی ما را درگیر مشکلات ریز و درشتی کرده است که حل شدن‌شان چندان سهل به نظر نمی‌رسد. به هرحال خیلی از کشورها به لحاظ تجاری مجبور به دادوستد با آمریکایی‌ها هستند و به همین دلیل، طبیعی است که ترجیح‌شان ادامه تعامل با آمریکا باشد تا با ایران که در فضای تجارت جهانی حرف زیادی برای گفتن ندارد. بنابراین باید گفت، کاخ‌سفیدنشین شدن ترامپ باعث افت شدید درآمد ارزی ایران شد. چون دیگر نمی‌تواند به مانند گذشته در بخش مهم صادرات که برای هر کشوری لازم است،‌ معامله‌های چندانی داشته باشد. چرا که عمده صادرات ایران متکی به نفت است و همین موجب شده تا قیمت دلار بالا برود و گران شدن دلار هم باعث می‌شود، کالاهای وارداتی را با قیمتی به مراتب بیشتر از قبل خریداری کرده و به کشور وارد کنیم.


با توجه به اینکه ایران تهدیدِ تحریم را همیشه متوجه خود می‌بیند، با چه سازوکاری می‌توان تحدیدِ تحمیلی را مدیریت کرد؟ حتی در دوره‌ احمدی‌نژاد به هرحال راه‌هایی برای عرضه نفت پیدا می شد؟
نه اشتباه نکنید. چون موقعی که احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور بود،‌ ترامپی نبود که بیاید و این همه مساله ایجاد کند. آن موقعی که 2 میلیون و یکصد هزار بشکه نفت صادر می‌کردیم، درآمد سرشاری نصیب ما می‌شد. اما الان فروش‌مان خیلی کمتر شده است و به‌‌همین دلیل کار از دست‌مان خارج شده است. یک‌مقدار هم خودمان بازی در آوردیم و باعث شدیم، مشکلات‌مان زیاد شود.
چه بازی‌ای؟
آن‌موقع به صرافی‌ها مجوز فروش ارز را صادر کرده بودند. اما دیدند، هر کسی که به بازار می‌رفت دلار بخرد، می‌گفتند نداریم. چون صراف‌ها دلارها را در اختیار دلال‌‌ها گذاشته بودند و آنها هم در کف خیابان گران‌فروشی می‌کردند تا اینکه نرخ دلار به 20هزار تومان رسید. بنابراین دکتر سیف آمد و گفت ما دلار را به بانک‌ها می‌دهیم تا آنها به مردم بفروشند که این هم به دلیل نامعلومی لغو شد. به هرحال چنین مسایلی بود تا در شرایطی که بازار نفت‌مان راکد است، مزید بر علتی باشد تا فضای اقتصادی به‌هم‌ریختگی را تجربه کند.
البته بعضی هم این طور می‌گویند که در برهه‌ای که فروش نفت‌مان بالای 2 میلیون بشکه در روز بود، هم چرخ اقتصاد لنگ می‌زد.
ببینید! من سنم از شما بالاتر است و 47سال است استاد دانشگاه هستم. این دوستانی که در مسند قدرت قرار می‌گیرند،‌ به‌واقع تحصیلات و تخصصی غیرمرتبط با مسئولیت‌شان دارد که این مشکل فقط به حوزه اقتصاد هم مربوط نمی‌شود. به‌عنوان مثال همین آقای دکتر سیف که رئیس کل ‌بانک مرکزی بود، هم‌دانشگاهی من در دانشگاه علامه بود و در دانشکده مدیریت تدریس می‌کرد. در حالی که در همه کشورهای دنیا سکان هدایت بانک مرکزی را که اتفاقا خیلی هم مهم است، به یک اقتصاددان قدر می‌سپارند. این مسایلی است که به‌هرحال در کشور ما به‌عنوان مانعی برای توسعه وجود دارد و متاسفانه کسی هم به فکر نیست که در نوع اداره امور تغییری به وجود بیاورد.
بنیانگذار ونزوئلایی اوپک 30 سال قبل گفته بود«نفت مدفوع شیطان است، ما در مدفوع شیطان غرق می‌شویم» آیا واقعاً نفت برای ملت‌ها، با توجه به نوع مدیریت‌ها، دردسرساز شده است؟
ببینید! ما کشوری نفت‌خیز هستیم و لطف خدا شامل حال‌مان شده است. اگر سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران بتوانند درآمدهای نفتی را به درستی هزینه کنند‌،‌ وضع کشور و در نتیجه وضع مردم بهتر خواهد شد و روز به روز توسعه و پیشرفت بیشتری را به چشم خواهیم دید. اما اگر بلد نباشیم، در عرضه نفت و همچنین مدیریت درآمدهایی که از نفت به دست می‌آوریم، رویکردی مثبت و واقع‌بینانه داشته باشیم،‌ بی‌شک نفتی که طلا است، به بلایی بزرگ برای ما تبدیل خواهد شد. من قبل از انقلاب از طرف دولت بورسیه لندن بودم تا در آنجا تحصیلات دانشگاهی‌ام را ادامه بدهم. در تابستان هر کارمند ساده‌ ایرانی می‌توانست به مدت 10روز با خانواده‌اش برای گردش و استراحت و تفریح به لندن بیاید. من می‌دیدم،‌ خانواده‌ها در شرایطی که ساک‌های خرید در دست داشتند، به گشت و گذار می‌پرداختند که نشان می‌داد، اوضاع اقتصادی‌شان خوب بود. اما الان وضعیت طوری است که بعضا سفرهای داخلی هم برای کثیری از مردم محال شده است. این نشان می‌دهد،‌ با وجود اینکه کشورمان مملو از پتانسیل‌ است، با مدیریت ضعیف شرایط را برای مردم سخت کرده‌ایم. مخصوصا اینکه تحریم هم هستیم و درآمدمان پایین آمده است.
همین درآمد پایین را می‌توان طوری مدیریت کرد تا تبعات منفی تحریم را کمتر تحمل کنیم؟
بله. در واقع اگر اقتصادمان را طوری اداره کنیم که منجر به افزایش تولید شود،‌ مطمئنا می‌توانیم حتی در همین حالت تحریم هم حرف‌هایی برای گفتن داشته باشیم.
ممنون؛ حرفی مانده است؟
نفت طلا است، اما سوء مدیریت آن را تبدیل به بلا می‌کند.