«همدلی» ناکارآمدی‌های ساختار اقتصادی را در شرایط کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی در گفت‌وگو با مهدی کرباسیان بررسی کرد

«نفت»؛ بهانه‌ گرانی
همدلی|گروه اقتصادی، فاطمه آقایی‌فرد: «کشورهایی هستند که نفت ندارند اما تورم آن‌ها زیر نیم‌درصد است، ما هم نفت داریم و هم گاز، اما تورم در کشورمان 50درصد است».؛ این اظهارنظر یکی از اعضای اتاق بازرگانی است. چند روز پیش بود که «مسعود دانشمند» به «نود اقتصادی» این طور گفت: «تحریم را ناتوانایی در فروش نفت تعریف می‌کنند. سوال من این است، آیا تمام کشورهای دنیا نفت دارند؟»، این اظهار نظر در حالی مطرح است که برخی از تحلیل‌های کارشناسی حکایت از این دارد که به دلیل تحریم‌ها و با کاهش فروش نفت، تورم همچنان جریان دارد. تورمی که گاه به بهانه افزایش قیمت دلار بر اقتصاد سایه می‌اندازد و گاهی هم به دلیل مسائلی مانند کاهش درآمدهای نفتی. این در حالی است که بسیاری از آگاهان اقتصادی بر این باور هستند که در صورتی که بودجه‌ریزی کشور مناسب باشد و بر اساس اصول کارشناسی درآمد و هزینه‌های دولت مدیریت شود، در این‌صورت بسیاری از گرفتاری‌های اقتصادی کم‌رنگ‌‎تر خواهد شد و مشکلی به نام تورم کمتر می‌شود. حالا در حالی تحریم و کاهش فروش نفت، یکی از علت‌های اصلی تورم است که نقدینگی رشد قابل‌توجهی کرده و به گفته بسیاری از آگاهان اقتصادی، ریشه اصلی گرانی‌ها همین پول‌های بدون پشتوانه است. بر اساس آمارهای بانک مرکزی، میزان نقدینگی در پایان آبان سال گذشته به یک هزار و 725 هزار و 200 میلیارد تومان رسید که این رقم نسبت به سال 96، 12.8درصد رشد نشان می‌دهد. البته یکی از مهمترین دلایلی که در افزایش قیمت کالاهای اساسی نقش داشته نیز وجود طرح‌های عمرانی غیرکارشناسی است. آن طور که بسیاری از آگاهان اقتصادی می‌‎گویند، در یک اقتصاد سالم بالا بودن تعداد طرح‌های عمرانی نشانه رشد و پویایی جامعه همراه با کاهش نرخ تورم و بیکاری به شمار می‌رود که همین کثرت تعدد اگر همراه با آماده‌سازی زیرساخت و فاکتورهای مناسب نباشد نه تنها هزینه‌ها را افزایش می‌دهد بلکه سبب هدررفت منابع هم خواهد شد. درست وضعیتی که در ایران جریان دارد و این طرح‌ها بیشتر از آنکه بخواهد در رشد و توسعه کشور موثر باشند، با سیاسی کاری و به منظور جلب آرای مردم تعریف می‌شوند و هزینه‌های کشور را افزایش می‌دهند. با چنین نگاهی می‌توان گفت که ریشه بسیاری از ناکارآمدی‌های اقتصادی، تحریم و کاهش فروش نفت نیست، بلکه عدم تعادل در مدیریت درآمد و هزینه‌های دولتی است که باعث ایجاد تورم و بسیاری از مشکلات اقتصادی شده و نفت تنها بهانه‌ای برای گرانی‌ها است. مهدی کرباسیان، یکی از آگاهان اقتصادی است که در گفت‌وگو با «همدلی»، ریشه بسیاری از ناکارآمدی‌های اقتصادی را بررسی کرد که شرح آن در ادامه آمده است:
به گفته بسیاری از آگاهان اقتصادی، در کشورهایی که نه نفت دارند و نه گاز، تورم زیر5/0درصد است، این در حالی است که در ایران حتی با نوسان قیمت نفت، تورم به شکل قابل‌توجهی افزایش می‌یابد، تحلیل شما در این‌باره چیست؟
ساختار بودجه‌ریزی در کشور، یک ساختار درست و مناسبی نیست. هر بار که بودجه توسط دولت به مجلس می‌رود و سپس در مجلس نهایی می‌شود، درآمدهای نفتی به عنوان درآمد اصلی کشور تلقی می‌شود. یعنی مبنای بودجه‌ریزی در کشور ما درآمدهای نفتی است. از سوی دیگر، ساختار اقتصاد کشور ما یک ساختار دولتی است و 60 تا 70 درصد هزینه و درآمدهای کشور یا در دست دولت است یا در دست نهادهای وابسته به دولت.


نکته دیگری که باید به آن توجه کرد نیز بزرگ بودن دولت است. یعنی ریشه بسیاری از ناکارآمدی‌های اقتصادی، ساختار برزگ دولت است و نقش بخش خصوصی در این ساختار بسیار کم‌رنگ شده. با کم‌رنگ شدن نقش ساختار بخش خصوصی در اقتصاد، درآمدهای مالیاتی کاهش یافته است و وصول مالیات نیز با اشکالات جدی همراه است.
در بخش دیگر عدم تعادل درآمدها و هزینه‌های دولت است که باعث شده تا ساختار اقتصادی کشور در وضعیت مناسبی قرار نداشته باشد.
با عدم تعادل هزینه و درآمدهای دولتی است که مجلس و دولت تصمیماتی در زمینه پروژه‌های کشور می‌گیرند که این تصمیمات کارشناسی شده و بر مبنای علمی نیست و بیشتر بر مبنای سیاسی‌کاری‌ها اتخاذ می‌شود. یعنی سایه سیاست بر سر بسیاری از پروژه‌های عمرانی وجود دارد و این باعث شده تا هزینه و درآمد کشور به شکل درستی مدیریت نشود. حتی این عدم تعادل در تنظیم هزینه و درآمد باعث می‌شود تا وابستگی ما به درآمدهای نفتی افزایش یابد.
آیا اقتصاد ایران این پتانسیل را دارد تا درآمدهای غیر نفتی را جایگرین نفت کنیم؟
در کل سه نوع هزینه برای کشور وجود دارد که وابستگی این هزینه‌ها به درآمدهای نفتی نسبت به سال‌های پیروزی انقلاب، کاهش یافته است. زمانی کشور تنها توسط نفت اداره می‌شد، اما با گذشت زمان میزان وابستگی به درآمدهای نفتی تا حدودی کاهش یافته است. به‌طوری که در حال حاضر میزان صادرات غیر نفتی با درآمدهای نفتی برابری می‌کند. اما با این همه نفت یک نعمت است و نباید این طور فکر کرد که میزان وابستگی به درآمدهای نفتی را باید به صفر رسانید. اما باید درآمدهای نفتی را طوری مدیریت کرد تا این درآمدها صرف توسعه و پیشرفت کشور شود و نه اینکه با پروژه‌های غیرکارشناسی این درآمدها را هزینه کنیم.
راهکار مدیریت هزینه‌های کشور و کاهش وابستگی به نفت چیست؟
باید پذیرفت که درآمد نفتی خوب است و باید وجود داشته باشد. اما این درآمدهای نفتی فقط باید برای رونق کشور استفاده شود. نه اینکه برای هزینه‌های جاری کشور از این درآمدها استفاده کنیم. دو اتفاق باید بیفتد. اول مجموعه حاکمیت و مسئولان این موضوع را قبول کنند که درآمدهای نفتی را فقط صرف توسعه و پیشرفت کشور کنند. از سوی دیگر باید فرهنگ چانه‌زنی در بودجه‌ریزی کاهش یابد و بودجه بر اساس درآمدهای نفتی نوشته نشود. چرا که در بسیاری از موارد مشاهده شده است که مسئولان در دقایق نهایی بستن بودجه، در مورد میزان فروش و صادرات نفت در بودجه تغییر نظر داده‌اند و بودجه بر اساس وابستگی به درآمدهای نفتی نهایی شده است. چرا که در بسیاری از موارد تعریف پروژه‌های غیر کارشناسی که بیشتر به دلیل مسائل سیاسی است، باعث وابستگی هر چه بیشتر بر نفت می‌شود، این در حالی است که باید به نفت تنها به دید توسعه کشور نگاه کرد و درآمدهای نفتی را صرف پیشرفت کشور کرد.
-آیا می‌توان ریشه همه ناکارآمدی‌های اقتصادی را به نفت و تحریم نسبت داد؟
خیر. نمی‌توان گفت که همه ناکارآمدی‌های اقتصادی به دلیل تحریم‌ها است. البته تحریم عامل موثری در مشکلات موجود است. اما نمی‌توان گفت که ریشه تمامی مشکلات اقتصادی تحریم‌ها است. نمی‌توان کتمان کرد که در برخی از مواقع میزان وابستگی به درآمدهای نفتی بیشتر و در برخی موارد کمتر شده است. اما مشکل اصلی ما تنها تحریم‌ها نیست، بلکه مشکل اصلی ما ساختارهای اقتصادی نامناسب کشور است.
از سوی دیگر، ساختار بودجه‌ریزی کشور ما درست نیست و برنامه‌های کلانی برای توسعه و رشد اقتصادی کشور وجود ندارد. بسیاری از برنامه‌های مسئولان برای توسعه کشور به صورت کوتاه مدت بوده و سایه سیاست بر اقتصاد و چانه‌زنی در زمان بودجه‌ریزی باعث شده تا ناکارآمدی‌های بسیاری در اقتصاد وجود داشته باشد.