«ابتکار» از موانع دموکراسی در کشور گزارش می‌دهد حفظ جمهوریت در گرو مشارکت سیاسی

الهام برخوردار
این هفته شاید یکی از هفته‌های پر خبر از سوی جریان‌ها و جناح‌های سیاسی در رابطه با اهداف و استراتژی آنها برای انتخابات اسفندماه 98 باشد. تقریبا از ابتدای سال 98 رسانه‌ها و فعالان سیاسی هر‌کدام به نوبه خود نسبت به فضای سیاسی بی‌رمق احزاب و جریان‌ها در آستانه انتخابات هشدار دادند و گویی این هشدار توانسته است تا حدودی آنها را از خواب سنگین بیدار کند. اما بیداری نه چندان هوشیار‌ چرا که آنها بر این امر واقف هستند که عدم مشارکت سیاسی خطری بزرگ برای آنها و فضای سیاسی کشور و نظام محسوب می‌شود اما نمی‌دانند با چه استراتژی و راهکاری می‌توانند دوباره مردم را به پای صندوق‌های رای بکشانند و سطح مشارکت را بالا ببرند. تا این لحظه هیچ گفتمان‌سازی و نقد دورن‌گفتمانی در هر دو جریان سیاسی مطرح در کشور یعنی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان رخ نداده است.
در این میان اما کار اصلاح‌طلبان که نسبت به اصولگرایان از پایگاه اجتماعی بالاتری برخوردارند و در چهار انتخابات گذشته پیروز میدان بوده‌اند دشوارتر است چرا که به خاطر عملکرد دولت مورد حمایت آنها و همچنین فراکسیون امید مجلس بدنه اجتماعی رضایت چندانی از آنها ندارد و به گونه‌ای آنها نتواستند مطالبات این بدنه اجتماعی را پاسخگو باشند. خود فعالان و نخبگان سیاسی این جریان سیاسی هنوز در رابطه با چگونگی حضور آنها در انتخابات به جمع‌بندی نرسیده‌اند و نمی‌دانند با چه راهکار و استراتژی‌ای دوباره اعتماد پایگاه اجتماعی خود را جلب کرده و مردم را برای مشارکت سیاسی ترغیب کنند. ظریفیان استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاح‌طلب معتقد است آنچه که باید مدنظر جریان‌های سیاسی باشد حفظ جمهوریت و مشارکت سیاسی است چرا که بزرگ‌ترین خطر برای دموکراسی و جمهوریت نظام همین دوری از صندوق‌های رای و فراموشی حق تعیین سرنوشت است.
مهم‌ترین رکن جمهوریت و حق تعیین سرنوشت است


غلامرضا ظریفیان با بیان اینکه جریان‌های سیاسی در حال حاضر فعلا تازه وارد گفت‌وگو شده‌اند، به «ابتکار» می‌گوید: درواقع بحث استراتژی یک بحث ثانوی است. اول باید ببینیم جریان‌ها و جناح‌های سیاسی چه تحلیلی از رویکرد مردم دارند که متناسب با آن استراتژی و راهکاری داشته باشند. به نظر می‌رسد این بخش هنوز به گفت‌وگو نیاز دارد و در آن مکانیزم‌هایی که اصلاح‌طلبان فعلا تعبیه کردند از جمله جبهه هماهنگی اصلاحات، شورای سیاستگذاری و بحث‌هایی مانند پارلمان اصلاحات که هنوز به جمع‌بندی نرسیده است، در همین راستا است.
این فعال سیاسی تصریح می‌کند: بحثی که اخیرا رئیس دولت اصلاحات به آن اشاره کرده است فراتر از جریان اصلاحات است. مسئله جمهوریت در کشور ما به نسبت سابقه جمهوریت در دنیا، همچنان دوره نشو و نمو اولیه خودش را طی می‌کند. درست است که چهل سال از آن گذشته است اما با توجه موانعی که اساسا در رویکرد احزاب و خود فضای سیاسی کشور وجود دارد به نظر می‌رسد همچنان مسئله جمهوریت در عنفوان جوانی یا نوجوانی است. طبیعی است که نه تنها با مسئله جمهوریت، که اساس آن در حال حاضر و مهم‌ترین رکن آن، یعنی تعیین سرنوشت توسط مردم است. به نظر می‌رسد که رئیس دولت اصلاحات بیشتر به این نوع نگاه توجه دارد.
وی می‌افزاید: باتوجه به این تجربه آغازین ما با یک فاصله 300 ساله از اروپا و یک فاصله 80 تا 90 ساله از تلاشی که از مشروطیت به این طرف، که نهایتا به هر دلیلی محقق نشد جمهوری اسلامی فراز و فرودهای خاص خودش را داشته است. همچنان هم راه زیادی را برای پیمودن این مسیر در پیش دارد. بنابراین مهم‌ترین رکن جمهوریت حتی در پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا هم در صندوق رای تعریف شده است. هر چند به صورت حرفه‌ای اینگونه نیست و احزاب سیاسی فعال باید در جامعه وجود داشته باشد که ما هنوز با این وضعیت فاصله داریم. اما مهم‌ترین رکن آن حضور در پای صندوق‌های رای است.
نباید رجوع به رای مردم با شکست روبه‌رو شود
ظریفیان با بیان اینکه حالا باید دید که وضعیت اصلاح‌طلبان و اقبال مردم و مشکلاتی که اصلاح‌طلبان دارند چگونه است، می‌گوید: اصلاح‌طلبان و نخبگان فکری و سیاسی آن، چه سازوکارهایی برای این امر تدارک دیدند؟ هر چند برخورد حاکمیت و شورای نگهبان و بحث تایید صلاحیت‌ها نیز وجود دارد. باید ببینیم با توجه به آگاه بودن نسبت به همه اینها اصلاح‌طلبان نسبت به گذشته چه تدابیری اندیشیده‌اند. هر چند اینها شکل سازمانی قضیه است اما واقعیت این است که اگر مشخص نباشد که چگونه شرکت می‌کنیم نتیجه خوبی حاصل نخواهد شد. اما نباید فراموش کرد که در اصل اینکه باید مشارکت داشته باشیم شکی نیست. نباید بگذاریم این نهال بخشکد و جامعه را ترغیب کنیم به حضور در انتخابات و سیاست‌ورزی.
این استاد دانشگاه می‌افزاید: همه جریان‌های سیاسی موجود در کشور اعم از اینکه خودشان مورد اقبال قرار بگیرند یا نه، باید نقش فعالی را در ترغیب مردم به مشارکت یعنی همان اصل جمهوریت ایفا کنند. نباید رجوع به رای مردم با شکست روبه‌رو شود. بنابراین مشارکت سیاسی و ترغیب مردم به آن برای حفظ جمهوریت، وظیفه ما است چرا که اگر جمهوریت آسیب ببیند گزینه دیگری وجود ندارد. اگر جمهوریت آسیب ببیند ما به کدام شکل از سیاست‌ورزی رجوع می‌کنیم؟ تلاش همه گروه‌ها بر مسئله جمهوریت است. فارغ از اینکه چه جریانی مورد اقبال قرار می‌گیرد باید به این اصل توجه شود و اصل جمهوریت دچار وقفه و خدشه نشود.
این فعال سیاسی با بیان اینکه البته فقط حفظ جمهوریت کافی نیست، می‌گوید: ما جمهوریت را برای حکمرانی خوب می‌خواهیم و شفافیت بیشتر و حضور بیشتر مردم در حاکمیت و گردش آزاد اطلاعات می‌خواهیم. جمهوریت باید مورد رضایت مردم باشد و به کیفیت بهتر زندگی آنها کمک کند. فعلا شاخص‌های حکمرانی خوب وجود ندارد بنابراین همین دستاوردی که جمهوری اسلامی به دست آورده است را نباید به راحتی از دست داد و آسیبی به آن وارد شود. هرچند با مقبولات و مقتضیاتی که در قانون اساسی آمده است خودش یک ایده‌آل است. درواقع تحقق همین قانون اساسی که در آن حق تعیین سرنوشت به خود مردم واگذار شده است، خودش هنوز به طورکامل اجرا نشده و هنوز با تحقق کامل آن فاصله داریم. بنابراین ترغیب به مشارکت سیاسی خودش یک امر واجب است و نباید به راحتی از آن چشم‌پوشی کرد و دستاوردهای آن را نادیده گرفت چرا که اگر ما از آن عبور کنیم دیگر چیزی برای چنگ زدن به آن وجود ندارد.
تعطیلات سیاسی در کمین احزاب
ظریفیان با اشاره به اینکه اصلاح‌طلبان در جریان مشکلات مردمی هستند و می‌دانند تا حدودی پایگاه اجتماعی آنها دچار تضعیف شده است، خاطرنشان می‌کند: اصلاح‌طلبان صد درصد کار سختی در پیش دارند. ظرفیت‌ها که تغییری نخواهد کرد و فرصت‌ها بیشتر نمی‌شود. ما می‌توانستیم خلق بیشتری داشته باشیم و با یک نگاه عمیق‌تر نقد کنیم. در هر صورت مردم از ما عبور خواهند کرد و فرقی نمی‌کند چه جریانی باشیم، اصلاح‌طلب و یا اصولگرا. اگر مردم احساس کنند آن ظرفیت و صلاحیت در جریانی سیاسی وجود ندارد از آن عبور می‌کنند؛ این حق طبیعی مردم است. همین دقت‌های مردمی می‌تواند برای جریان‌های سیاسی شلاق خوبی باشد. جریان‌های سیاسی هم باید توجه داشته باشند تمام سرمایه آنها همین اعتماد عمومی و پایگاه اجتماعی است. وی می‌افزاید: اگر جامعه از جناح‌های سیاسی عبور کند خطرات دیگری متوجه آن می‌شود و ممکن است جریانات بی‌نام و نشان و بی‌هویت در صحنه سیاسی نقش ایفا کنند. مردم جریان‌های سیاسی را نخواهند بخشید. ما باید توجه داشته باشیم که به سمت تعطیلات تاریخی حرکت نکنیم چرا که در تاریخ سیاسی ما چنین امری وجود داشته است و در این صورت فرصت‌ها را هم از خود و هم از جامعه می‌گیریم. اصلاح‌طلبان اگر با همه ظرفیت‌هایی که دارند و با همه فرصت‌هایی که مردم برای آنها ایجاد کردند و قدرت گفتمانی می‌توانند خود را بازسازی کنند. اگر اصلاحات نقد درون‌گفتمانی نداشته باشد به سمت یک دوره عقیم و خطرناک حرکت خواهد کرد و جامعه دیگر آنها را نخواهد بخشید.