سياست بدون حضور زنان متحجران را تقويت مي كند

پنل اول، پنل سخنرانان ویژه؛سیاستگذاری معطوف به قدرت
سخنگوی دولت اظهارداشت: دهه آینده تحولات اجتماعی معطوف به زن خواهد بود. علی ربیعی گفت: موضوع حضور زنان هم مسأله روز و هم تاریخی و قدیمی است که در بسیاری از کشورهای دیگر هم که رو به صنعتی شدن پیش رفته‌اند، وجود دارد. وی ادامه داد: در ایران به دلیل خصلت‌های فرهنگی متفاوت، این مسأله پیچیده‌تر شده است و ما در دوره‌های مسئولیتی مختلف، هموارهسیاستگذاری معطوف به زن را پیشنهاد و دنبال کرده‌ایم چرا که می‌دانیم دهه نود و دهه آینده، دهه مهم تحولات اجتماعی معطوف به زن خواهد بود. سخنگوی دولت با اشاره به اینکه مشاغل سنگین به مشاغل فناوری نرم تغییر یافته است، ادامه داد: با توجه به این تغییر چهره، درسال ۹۶، شاهد تغییر در ساختار شغلی بودیم که ۶۶ درصد مشاغل را زنان کسب کردند و مشاغل با تخصص را هم زنان گرفتند. شاهد مدعا گزارش اخیر وزیر علوم است که عنوان کرد ۶۰ درصد شرکت‌کنندگان کنکور را زنان و دختران دربردارند. ربیعی در ادامه با اشاره به نحوه فعالیت‌های سازمان‌های مردم نهاد گفت: سازمان‌های مردم نهادی که از سال ۹۲ به ثبت رسیده‌اند، با چندین سال گذشته برابری می‌کنند که غالباً فعالیت‌های آنها یا زن‌محور بوده یا زنان مؤسس آن بودند. وی خاطرنشان کرد: امروز زنان خانواده بیشترین کنش جمعی و اجتماعی را دارند، اما باید توجه داشت که سبک زندگی باعث گسترش زنان تنها شده است و به همان میزان که این زنان نمی‌توانند شغل کسب کنند، در سی سال آینده شاهد زنان سالمند بدون پشتوانه مالی خواهیم بود. این امر جای بحث زیادی برای جمعیت‌شناسان است. ربیعی توضیح داد: درسیاستگذاری مربوط به زنان نیاز به نگاه اعتدالی و فلسفه زندگی معتدل داریم و در این مسیر باید مبانی بر پایه واقعیات فرهنگیسیاستگذاری شود. به عبارتی، اعتدال را باید در دیدگاه‌های اعتدالی وارد کنیم و مانند ماهی در آب تغییرات را نادیده نگیریم چرا که تغییرات می‌آیند و اگرسیاستگذاری لازم را نکنیم، گریبان ما را می‌گیرند. در واقع، اگر بهسیاستگذاری معطوف به زن نپردازیم، دچار عقبگرد و تحجر می‌شویم که در این مسیر زنان هم باید یاری کنند. ربیعی، راه پیشرفت زنان را ابتدا از مسیر پیشرفت سیاسی ندانست و گفت: معتقدم مشارکت زنان در سازمان‌های مردم نهاد، نهادهای مدنی، صنفی و غیرسیاسی آنها را فعال و شکوفا می‌کند و نهادهای مدنی راهکار اول رشد زنان است.
بروجردی: زنان نیاز به اعتماد به نفس بیشتری دارند
در این مراسم، اشرف بروجردی گفت: این جلسه مختص به رونمایی از کتاب «زنان و مشارکت سیاسی؛ واکاوی سیاست حضور زنان در مجلس شورای اسلامی» می‌شود و تلاشی است که خانم دکتر حاجی‌پور انجام داده و توانسته گامی در جهت ارائه رویکردها و نظرات بخشی از جامعه در عرصه زنان انجام بردارد. وی افزود: در هر جامعه‌ای، بحث در مورد عرصه سیاست معطوف به قدرت می‌شود، یعنی مشارکت سیاسی منهای رسیدن به قدرت ابتر می‌ماند و مهم این است که هر جا نگاه را به مشارکت سیاسی معطوف می‌کنید برای این است که عرصه‌های قدرت را درنوردید. وی ادامه داد: اگر چه این کتاب بیشتر ناظر بر بخشی از مشارکت‌های سیاسی در پارلمان است، اما باید گفت این بحث بخشی از تلاشی است که زنان سالیان سال زحمت کشیدند و توانستند گام‌های بلندی در این راه بردارند. رئیس کتابخانه ملی با بیان اینکه همواره عنوان می‌شود آیا زنان در جمهوری اسلامی قادرند جایگاهی در تصمیم‌گیری‌های کلان جامعه داشته باشند، خاطرنشان کرد: این بحث همواره مورد توجه زنان بوده و هرگز آن را از خاطر نبرده‌اند و در جمهوری اسلامی ایران خوشبختانه روز به روز در حال پررنگ شدن است، هرچند اعتراض‌هایی از سوی زنان مطرح می‌شود و گاه شنیده نمی‌شود، اما با آنالیز شرایط زنان در جامعه امروز و در مقایسه با ادوار مختلف می‌بینیم که از یک شرایط بهینه برخوردار شده‌اند. وی با بیان اینکه هنوز راه بسیاری باید پیمود تا به استانداردهای لازم رسید، گفت: طی کردن همین مسیر هم رو به بهبود است و این نقطه قوت و فرصت است برای اینکه نگاه‌ها به مشارکت زنان باز شود. از نگاه بروجردی، از بدو انقلاب تا کنون جایگاه حضور زنان برجسته بوده و نمی‌توان نقش آنان را نادیده گرفت، آنجا که از لحاظ حضور و تربیت نسل مبارز از هیچ چیزی فروگذار نکردند؛ حتی زندان را تجربه کردند. بعد از انقلاب هم در دوران جنگ پیروزی بدون حضور زنان امکان‌پذیر نبود و موتور محرکه رفتن به جبهه‌های نبرد بودند؛ پس از جنگ هم مطالبه حضور درتصمیم‌گیری‌ها را مطرح کردند و تلاش کردند در بخش‌های مدیریتی جایگاه خود را دریابند.


صالحی‌امیری: بدون اجماع نظر نمی‌توانسیاستگذاری کرد
در ادامه دکتر سیدرضا صالحی امیری، رئیس کمیته ملی المپیک ایران، با اشاره به مطالعات و پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام داده است، گفت: مسائل زنان را یکی از مسائل اساسی حوزه فرهنگی و اجتماعی ایران می‌دانم. صالحی امیری ادامه داد: مهم‌ترین چالش ما در حوزه زنان فقدان اجماع نظری در نظام سیاسی پس از انقلاب است. فقدان گفتمان مسلط در حوزه زنان موجب شده این امر تبدیل به یک سیاست ژله‌ای و بی‌ثبات شود. وی با بیان اینکه بدون اجماع نظری نمی‌توانسیاستگذاری کرد، نمی‌توان برنامه‌ریزی کرد و نمی‌توان اقداماتی را انجام داد، اضافه کرد: از ابتدای انقلاب تا به امروز سه رویکرد را در حوزه زنان دنبال کردیم. رویکرد افراطی و فمینیستی را در بخش محدودی از زنان داشتیم. رویکرد دوم، رویکرد تحجرگرایانه نسبت به زنان بود. رویکرد سوم، رویکرد عقلانی یا اعتدالی است. اما همیشه این سه جریان در تعارض، در تقابل و در بحث و گفت‌وگو بوده‌اند. دکتر صالحی امیری با اشاره به وجود نکته‌های مختلف در حوزه مسائل زنان گفت: نکته اول، شکاف بین باور و عملکرد است. تعابیر ما در این زمینه بسیار زیباست، اما در عمل یک شکاف جدی وجود دارد. نکته دوم، نگاه ابزاری به حوزه زنان نیمی از جامعه را دچار تشکیک و یا چالش کرده است. به این معنا که وقتی انتخابات آغاز می‌شود موجی از وعده‌ها و امیدها در دل نیمی از جامعه روشن می‌شود و بعد از انتخابات این چراغ تا انتخابات بعدخاموش می‌شود. بنابراین، نیازمند عبور از نگاه ابزاری به نگاه عقلانی هستیم. نکته سوم، مبانی قانونی، فلسفی، انسانی، اخلاقی و خصوصاً اندیشه حضرت امام و مقام معظم رهبری نفی تبعیض جنسیتی در اشکال مختلف است. اما واقعیت این است که ما در عمل با اندیشه و مبانی فلسفی فاصله داریم. نکته چهارم، ضرورت تفکر استراتژیک در حوزه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زنان است. رویکرد لحظه‌ای، احساسی و سلیقه‌ای به شدت به ما لطمه زده است. نکته پنجم توجه به این موضوع است کهاز آنجا که مفهوم عدالت یک مفهوم جامع و غیرقابل تفکیک است، اگر ما به عدالت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، قومی و جغرافیایی باور داریم، باید به عدالت جنسیتی نیز باور داشته باشیم. به عبارت دقیق‌تر، نمی‌توانیم از عدالت صحبت کنیم، اما عدالت جنسیتی را نفی کنیم. نکته ششم، توسعه به معنای توسعه ملی بدون حضور نیمی از جامعه ناممکن است. یکی از دلایل عدم توسعه‌یافتگی جامعه ایران طی یک قرن اخیر ناشی از عدم حضور نیمی از جامعه در روند توسعه است. نکته هفتم، ضرورت اصلاح تصویر بیمارگونه نسبت به زنان است. سیاست انگ‌زنی در ایران باید به سیاست اخلاق‌گرایی و پاکدامنی تبدیل شود. اگر جامعه پاکی داریم، زنان هم پاکدامن هستند و اگر جامعه پاکی نداریم، مردان هم پاکدامن نیستند. بنابراین، این تصویر که چالش‌های جامعه را اساساً متوجه قشر زنان می‌کنیم، یک ظلم فاحش و بی‌عدالتی است.
پنل دوم: سخنرانان دانشگاهی؛سیاستگذاری معطوف به علم
سیمین حاجی‌پور ساردویی اظهار کرد: مقاومت در برابر سهمیه‌بندی نیست، مقاومت در برابر حضور زنان است. دکتر حاجی‌پور، نویسنده کتاب، پس از تشکر و سپاسگزاری گفت: فکر می‌کنم در محضر دوستان بسیار گرامی اگر بیشتر در باب سؤالاتی که ذهن من را می‌گزید و به تفکر وامی‌داشت سخن رانده شود، تصویر و داستانی واضح‌تر از حضور زنان در عرصه سیاست نقاشی شود. وی ادامه داد: اولین نکته و سؤالی که من را به فکر وا‌داشت این بود که زنان چندین دهه (بیش از 50 سال) است که در حق رأی، شرکت در انتخابات و رقابت برای دستیابی به هر منصبی با مردان شریک هستند. اما مشارکت آنان فقط در رأی دادن و پای صندوق‌های رأی تا حدود زیادی با مردان همسان است. با وجودی که تلاش برای دستیابی به حق رأی برای زنان همواره با تلاش برای دسترسی آنان به حق انتخاب شدن به صورت موازی در پیوند بوده، اما موفقیت در اولی، شادی در راهیابی به پارلمان را به همراه نداشته است. چرا؟ چه دلایلی موجب این برابری ظاهری شده و چه عواملی از برابری واقعی جلوگیری می‌کند؟ سؤال‌ها و نکته‌های دیگری هم به تدریج به آن افزوده شد. از جمله اینکه همه ما می‌دانیم که مردان در سیاست بیشتر از زنان هستند. از 650 کرسی نمایندگی در پارلمان بریتانیا تنها 208 کرسی به زنان اختصاص دارد (رتبه 39). از 433 عضو مجلس نمایندگان آمریکا تنها 102 نفر زن هستند (رتبه 76) در ترکیه از 596 نماینده تنها 104 نفر زن هستند (رتبه 119)، در سوئیس از 200 نماینده تنها 65 نفر زن هستند (رتبه 37) و در ایران از 290 کرسی تنها 17 کرسی در اختیار زنان است (رتبه 179). این چگونه مردم‌سالاری است که به راحتی نیمی از این مردم را نادیده می‌گیرد؟ نکته بعدی که من دیدم از نگاه آماری بود. در سال 1975، فقط 9/10 درصد از نمایندگان در مجالس سراسر دنیا را زنان تشکیل می‌دادند. در سال 1995، 3/11 درصد از اعضای پارلمان‌ها را زنان شکل می‌دادند و این رقم در سال 2017 تقریباً به 3/23 درصد و در سال 2018 به 8/23 درصد افزایش یافت. اکنون زنان در سراسر جهان تعداد کرسی‌های بیشتری از مجالس قانونگذاری را به خود اختصاص داده‌اند، اما افزایش 12 درصدی در مدت زمان 43 سال کُند به نظر می‌رسید. از سوی دیگر، بر اساس گزارش اتحادیه بین‌المجالس، متوسط سطح جهانی حضور زنان در مجالس قانونگذاری فقط 8/23 درصد است. متوسط آسیا از سطح متوسط جهانی پایین‌تر و حدود 4/19 درصد محاسبه شده است و در ایران این سطح متوسط فقط در حد و اندازه 9/5 درصد بسنده کرده است. حاجی‌پور افزود: مقایسه متوسط جهانی 23. 3 درصد با متوسط 5. 9 درصد حضور زنان در مجلس شورای اسلامی پیامی معنادار خواهد بود که تمام اندیشمندان، سیاست‌ورزان و سیاستگذاران کشور، اعم از مرد و زن، را به اندیشه واخواهد داشت. او ادامه داد: اینها چیزهایی بود که در ذهن من جوشید و من را به این طرف آورد. بنابراین، مهم‌ترین نقطه عزیمت من در این کتاب پیرامون حضور کم‌رنگ نمایندگان زن در ایران به عنوان یک مشکل در علوم سیاسی بود که با نظریه آن فیلیپس پیرامون سیاست حضور آغاز می‌شود. هر چند در سال‌های اخیر مطالعاتی درباره زنان در پارلمان انجام گرفته، اما چارچوب نظری تمامی این مطالعات بر مبنای نظریه «سیاست عقیده» است و به تحلیل عمیق حضور کم‌رنگ زنان در مجلس شورای اسلامی بر اساس تجربیات و علایق متفاوت زنان در قالب نظریه «سیاست حضور» پرداخته نشده است و کتاب حاضر نخستین اثر پژوهشی در این راستا محسوب می‌شود. نویسنده کتاب با اشاره به مراحل کار گفت: در مرحله بعد، سطح مشارکت سیاسی را تلاش برای به دست آوردن مقام و جایگاه سیاسی که در اینجا نمایندگی مجلس شورای اسلامی ایران است در نظر گرفتم. الگوی انتخابات در ایران را رسم کردم، عوامل مختلف و بازیگران متفاوت شامل احزاب سیاسی، سازمان‌های زنان و استراتژیست‌ها را شناسایی و برای هر یک الگوهایی را ترسیم کردم. حاجی‌پور سپس ادامه داد: اول من تلاش کردم دلایل حضور کم‌رنگ زنان به عنوان نماینده در مجلس شورای اسلامی را مورد بررسی قرار دهم. برخی این حضور کم‌رنگ را به پای دولت‌های مردسالار نوشتند و برخی دیگر جامعه سنتی را مسئول دانستند. عده‌ای نقش رخ خودِ زنان را در این آینه دیدند و عدم خودباوری زنان را مطرح کردند. عده‌ای دیگر ناتوانی اقتصادی زنان و عدم حمایت مالی آنان از سوی خانواده، حامیان، احزاب سیاسی و دولت را بیان کردند. بی‌انگیزگی زنان برای حضور در انتخابات و مجلس، محافظه‌کاری و دوری از خشونت‌های عرصه سیاست از دیگر عوامل بودند. گذشته از این مسائل، عوامل نهادی مانند احزاب سیاسی نیز بر شانس ورود زنان به مجلس در انتخابات بسیار تأثیرگذار هستند. بسیاری از احزاب سیاسی قوانین مشخص، تدوین شده و شفافی برای انتخاب کاندیداها ندارند و تنها ملاک آنها برای تهیه فهرست‌های انتخاباتی «قدیمی» بودن، «خویشاوند» بودن و داشتن «سرمایه» کافی است و از آنجا که اکثریت قدیمی‌ها را مردان تشکیل می‌دهند و بیشتر مردان صاحبان سرمایه هستند، در تهیه فهرست‌های انتخاباتی به سمت مردان گرایش بیشتری نشان می‌دهند و در مورد زنان هم زنانی را انتخاب می‌کنند که با مردان قدیمی وابستگی یا خویشاوندی داشته باشند. اگر قوانین احزاب برای انتخاب کاندیداها روشن و آشکار نباشد، به راحتی اعمال سلیقه صورت می‌گیرد. این نشان‌دهنده حاکمیت نظام مردسالار به‌جای نظام مردم‌سالار در یکی از مهم‌ترین عرصه‌های جامعه مدنی یعنی احزاب سیاسی است که موجب شده حلقه سیاستمداران همچنان محدود، بسته و تنگ باقی بماند و به عنوان سدی محکم بر سر راه زنان شایسته عمل کند. وی توضیح داد: اما چه پیشنهادیی می‌توان برای رفع این مشکلات ارائه کرد؟ از آنجا که موانع دسترسی زنان به مجلس متفاوت است، ابزارها و راهکارهای حل این معضل نیز متفاوت خواهد بود. سازمان‌دهی و بسیج شبکه‌های زنان، شفاف‌سازی ائتلاف‌های انتخاباتی، شفاف‌سازی و اصلاح مقررات داخلی احزاب، کمک به زنان نماینده برای عمل به وعده‌های انتخاباتی، تقویت سازمان‌های زنان برای انجام مأموریت اصلی، آموزش کاندیداهای زن، جلوگیری از انتخاب زنان برای فهرست‌های انتخاباتی بر اساس قبیله‌گرایی، خویشاوندسالاری و آریستوکراسی، ایجاد فرصت‌های برابر برای مردان و زنان در زمان مبارزات انتخاباتی و افزایش آگاهی‌های عمومی برای مبارزه با کلیشه‌های منفی سنتی، تغییر و تعدیل تعصبات فرهنگی، فراهم کردن حمایت‌های مالی و تغییر نگاه احزاب سیاسی برخی از راهکارهای کلی هستند که می‌توان عملیاتی کرد. اما تمام این راهکارهای ساختاری در مدت زمان طولانی امکان‌پذیر خواهند بود. ما به راهکارهای نهادی نیاز داریم که در کوتاه مدت نتیجه‌بخش باشند. یکی از این راهکارهای نهادی تخصیص سهمیه‌بندی به زنان است. سهمیه بندی انواع مختلف دارد. البته به تازگی فراکسیون زنان طرحی را به مجلس برد که چون این طرح بر اساس مطالعه و پژوهش میدانی و کیفی ارائه نشده بود و نتوانسته بود تمام ریزه‌کاری‌های لازم برای سهمیه‌بندی را پوشش دهد، نتوانست رأی و حمایت نمایندگان مجلس را به دست آورد و ایرادهایی نمایندگان مجلس به این طرح وارد کردند که اساسی بود. در واقع، بر اساس پژوهش انجام گرفته موفقیت این حرکت به یکسری پیش نیازهایی وابسته است که در طرح ارائه شده این پیش نیازها لحاظ نشده بود. وی ادامه داد: سهمیه‌بندی مطلب و راهکار جدیدی نیست و در بسیاری کشورها برای اقلیت‌ها بر اساس شکاف‌های جغرافیایی، قومیتی، زبانی یا مذهبی از سالیان دور اعمال شده است. اما اعمال سهمیه‌بندی برای زنان این اطمینان را ایجاد می‌کند که تعداد یا درصد مشخصی از زنان می‌توانند در یک مجموعه از فهرست کاندیداها، پارلمان ملی، کمیته یا دولت حضور داشته باشند. گرچه اغلب با نگاه منفی به سهمیه‌بندی نگریسته می‌شود، اما در تمام نظام‌های انتخاباتی نوعی از سهمیه‌بندی، مانند سهمیه‌بندی بر اساس جغرافیا، اعمال می‌شود به گونه‌ای که برای نواحی پرجمعیت‌تر تعداد کرسی بیشتری در پارلمان منظور می‌شود. جالب است که در جامعه ایران سهمیه‌بندی برای گروه‌های مختلف پذیرفته شده است، اما سهمیه‌بندی برای زنان که تحت عنوان سهمیه‌بندی جنسیتی معرفی می‌شود، با مقاومت‌ها و مخالفت‌های بسیاری روبه‌رو است. این نشان می‌دهد که مقاومت در برابر سهمیه‌بندی نیست، مقاومت در برابر حضور زنان است. نویسنده کتاب «زنان و مشارکت سیاسی؛ واکاوی سیاست حضور زنان در مجلس شورای اسلامی» افزود: معتقدم اگر حضور زنان در جایگاه‌های تصمیم‌گیری پررنگ‌تر شود، کیفیت و فضای سیاسی کشور بهبود خواهد یافت. نمی‌گویم تمام زنانی که به پارلمان راه یافته‌اند، کاملاً شایسته بودند و مناسب انتخاب شده بودند، اما مگر تمام مردانی که به مجلس راه یافته‌اند، شایسته این جایگاه بوده‌اند؟ وی در انتها گفت: در کل، ارزیابی ساختارها نشان می‌دهد در حالی که چارچوب قانون اساسی در اصول 3 و 20 بر برابری حقوق همه افراد ملت اعم از زن و مرد تأکید دارد، چارچوب حقوقی مانند نظام انتخاباتی فرصت‌های برابر را در اختیار زنان و مردان قرار نمی‌دهد.
مقصودی: چشم‌انداز موج و نسل چهارم مطالبات و مطالعات زنان
دکتر مقصودی در ابتدای سخنان خود گفت: در آستانه 14 مرداد و سالگرد صدور فرمان مشروطیت در سال 1285 توسط محمدعلی شاه قرار داریم. باوجود گذشت 113 سال از پیروزی مشروطه‌خواهان و استقرار و تثبیت نظام پارلمانی در ایران، موضوع چند و چون مشارکت زنان در نظام سیاسی و از جمله نظام تقنینیه کشور از مسائل جدی توسعه و از جمله چالش‌های مهمتعمیق توسعه سیاسی و مردم‌سالاری در ایران محسوب می‌شود. در حالی که برخی از کشورها دیرتر و با فاصله زمانی قابل توجهی از ایران از سازوکار پارلمانی برای اداره جامعه و در بدنه ساختار سیاسی بهره جسته‌اند؛ ولی در ارتباط با حضور زنان پیشرفت‌های بیشتری داشته‌اند. وی ادامه داد: با در نظر گرفتن چنین واقعیت تلخ و گزنده‌ای، کتاب «زﻧﺎن و مشارکت سیاسی؛ واکاوی سیاست حضور زنان در مجلس شورای اسلامی» اثر دکتر سیمین حاجی‌پور تلاش دارد ضمن «بازشناسی روشمند و متدولوژیک موضوع از بستر جامعه‌شناسی سیاسی تاریخی و با بهره‌گیری از تجربیات جهانی» به چند و چون حضور زنان درحیات نسبتاً طولانی پارلمان در ایران پرداخته و با بهره جستن از آمار و ارقام ثابت کند که این حضور کم‌رنگ از جمله آسیب‌های نظام پارلمانی در ایران محسوب می‌شود که پیامدهای نامیمونی در حوزه وظایف پارلمانی نمایندگان مجلس خواهد داشت. رئیس هیأت مدیره انجمن علمی مطالعات صلح با اشاره به وظایف مجلس گفت: اگر وظایف مجلس و مسئولیت‌های نمایندگان برخاسته از آرای مردم را در سه عنصر «قانونگذاری»، «نظارت» و «نمایندگی» معطوف بدانیم؛ تا موقعی که زنان سهم و جایگاه عادلانه و منصفانه‌ای از کرسی‌های مجلس را به خود اختصاص ندهند و تا هنگامی که پارلمان بعضاً در قامتی مردانه ظاهر شود، تردیدهای جدی و تشکیک‌‌های پرمناقشه‌ای در هر یک از مسئولیت‌ها و مأموریت‌های سه‌گانه پارلمان در ایران می‌توان ابراز داشت. سنت پارلمانی در ایران باوجود تجربه گرانسنگ خود نتوانسته است به چالش عدالت جنسیتی تن داده و سهمی متناسب برای زنان پیش‌بینی کند و از این منظر قطعاً منتقدین حق دارند اگر در نهادی که خود ناتوان از برقراری عدالت توزیعی-جنسیتی از کرسی‌های پارلمانی است، نسبت به عملکردها و مسئولیت‌های سه‌گانه این نهاد تشکیک کنند. وی در مورد وضعیت‌سنجی و روندپژوهی مشارکت پارلمانی زنان گفت: این کتاب با «وضعیت‌سنجی و روندپژوهی مشارکت پارلمانی زنان»، به انواع سه‌گانه نظام‌های پارلمانی اعم از اکثریتی، تناسبی و ترکیبی پرداخته، نظام سهمیه‌بندی را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد. بهره‌گیری از مطالعات نظری و از جمله جدیدترین و جدی‌ترین مباحث و مطالعات نظری در ارتباط با مشارکت زنان نظیر ﻧﻈﺮی ﺗﻮد حیاتی، ﻧﻈﺮیه 30 درصد، نظریه سقف‌های شیشه‌ای، نظریه‌های فمینیسم و به ویژه ارائه نظریه سیاست حضور موجب شده است که نویسنده بتواند مدل نظری-تحلیلی مبتنی بر آموزه‌های اسلامی-ایرانی، متناسب با جامعه ایران را برای کمک به حل و فصل چالش‌های ناشی از مشارکت پارلمانی زنان ارائه و ضمن پیوند وثیق و روزآمد با ادبیات جهانی مطالعات زنان، از ظرفیت‌های بومی استفاده کند. دکتر مقصودی با اشاره به نقش احزاب در مشارکت پارلمانی زنان، افزود: تمهید سیاست حضور زنان، به مثابه شاه کلید مشارکت واقعی، رئال و از نزدیک و بلاواسطه کرسی نمایندگی توسط زنان اگرچه مورد تأکید این کتاب است؛ولیاستقرار این رویه و روند را تنها بر دوشدولت و نهاد قدرت در کشور وبرگزارکنندگان انتخاباتندیده، بلکه عزم جدی دیگر کنشگران به ویژه نقش احزاب سیاسی، سازمان‌های زنان و استراتژیست‌ها و نهادهای مدنی در انتخاب، معرفی و حمایت از کاندیداهای زن در صدر لیست‌های انتخاباتی، نه از باب تزیین آن لیست‌هارا در این عرصه ذی‌مدخل می‌داند و به صورت عملی تغییر در نگرش‌های فرهنگی جامعه به ویژه زنان، توسعهسیاستگذاری‌ها و تغییرات نهادی از طریق اصلاح نظام انتخاباتی و سهمیه‌بندی جنسیتی را پیشنهاد می‌کند. مقصودی ادامه داد: این کتاب بیش از پیش مسئولیت احزاب سیاسی، به ویژه احزابی که مدعی تحول‌خواهی و نقش‌دهی به زنان هستند را در متعادل‌سازی ترکیب جنسیتی لیست‌های انتخاباتی گوشزد میکند و بدین لحاظ مدعی است تا موقعی که ترکیب لیست‌های انتخاباتی با حضور بیشتر زنان متعادل‌تر و متوازن‌تر نگردد؛ شعارهای دموکراتیک بودن این احزاب نیز محل تأمل جدی است. این عضو هیأت علمی دانشگاه افزود: طراحی الگوهای نظری و مدل‌های پژوهش متناسب با نیازهای جامعه و نظام پارلمانی ایران، تهیه و تنظیم حدود 20 نمودار و 50 جدول باکارکرد خلاصه ـ ساده‌سازی و فهمانمایی، سامان‌دهی بخش‌ها، فصول،گفتارها، تیترها و سوتیترهای جذاب،بخشی از تلاش‌های نویسنده کتاب در ارائه و طراحی نوآورانه، جذاب و خلاقانه کتاب ارزیابی می‌شود که کتاب را به «دایره‌المعارف مشارکت سیاسی زنان در ایران» تبدیل کرده است. وی گفت: نسل و موج چهارم تولید ادبیات در حوزه مطالعات زنان در ایران و به طور مشخص کتاب پیش رو با «گذار از حاشیه به متن»، «گذار از مباحث نظری و آرمانی به طرح مباحث واقعی و رئال، عملیاتی، امکان‌پذیر و دست‌یافتنی»، «گذار از جنسیت‌گرایی افراطی و ستیزه‌جویانه به مطالعات همدلانه و همکارانه با کنشگران سیاسی مرد» و «گذار از دولت‌محوری به چندجانبه‌گرایی» توانسته است سهم سازنده‌ای در وضعیت‌سنجی و چشم‌اندازسازی مطالبات و مطالعات زنان در ایران ایفا کند.
پاک‌نیا: شکوفایی یک زن در حوزه انسان بودن نیازمند حضور او در اجتماع است
دکتر پاک‌نیا در ابتدا با اشاره به کتاب «زنان و مشارکت سیاسی؛ واکاوی سیاست حضور زنان در مجلس شورای اسلامی» گفت: این اثر از کارهای ویژه است. دقت نظر، اجماعی که از مطالب آورده‌اند، راهکاری که ارائه داده‌اند و آسیب‌شناسی که کرده‌اند همه و همه از ویژگی‌ها و برجستگی‌های خاص این کتاب است. پاک‌نیا گفت: زنان باید از زنان حمایت کنند. مردان هم از همدیگر حمایت کردند تا بزرگ شدند. یک زمانی همه فکر می‌کردند که چون زنان حق رأی ندارند، این مشکلات را دارند. وقتی حق رأی را گرفتند، متوجه شدند که زنان علاقه‌ای به سیاست نشان نمی‌دهند. دوماً، زنان به مردان رأی می‌دهند. وی با اشاره به موج دوم فمینیسم گفت: گرچه این موج رادیکالبود، اما دستاورد مهمی داشت و نشان داد که مسائل زنان پیچیده‌تر از آن است که ما فکر می‌کنیم و بنابراین، باید مطالعات عمیق‌تری نسبت به این مسأله صورت بگیرد. رشته‌ای را به نام رشته مطالعات زنان به صورت آکادمیک در دانشگاه‌ها تأسیس کردند و از منظر خاصی به مسائل زنان نگاه کردند. با مطالعه زنان از سوی زنان از یک نگاه و صدای زنانه به زنان نگاه شد. از اینجا به بعد دیگر کسی نمی‌توانست بدون مطالعه و به راحتی در مورد زنان سخن بگوید. این عضو هیأت علمی ادامه داد: زنان وارد جامعه شدند، زیرا زنان غیر از مادر بودن انسان هم بودند. بنابراین، اگر شکوفایی یک زن در حوزه بیولوژیک پرورش فرزند است، شکوفایی یک زن در حوزه انسان بودن نیازمند حضور او در اجتماع است. پاک‌نیا زمینه‌های شکل‌گیری موج رادیکال فمینیسم را اینگونه بیان کرد: گروه افراطی زن را محصور در خانواده کرد. زن هم علاقه‌مند بود، اما این مسأله موجبات خیلی مسائل را فراهم کرد؛ یعنی زمینه‌های عقب افتادگی زنان را هم به وجود آورد. اینقدر این مسأله شدید بود که موج رادیکال فمینیسم شکل گرفت. وی با اشاره به انگیزه زنان برای ورود به عرصه سیاست گفت: از تعداد زنانی که به مشاغل مختلف وارد می‌شوند، تعداد بسیار کمی به تصمیم‌گیری‌های بالا می‌رسند. بنابراین، در هر مرحله‌ای انگیزش زنان برای ورود به مرحله دیگر پایین می‌آید و این خیلی طبیعی است، زیرا همیشه برای زن هدف اصلی خانواده است. زن برای ورود به قدرت‌های بالا باید با دو مسأله روبه‌رو شود: یکی انگیزه درونی است. دیگر مقاومت مردان در برابر واگذاری قدرت به او است.
گرائیلی: در مسیر توسعه باید از تمام پتانسیل جامعه استفاده کرد
در ادامه این نشست، دکتر هانیه گرائیلی، مدیرکل حوزه ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، گفت: بنده امروز به عنوان یک فرد فعال و دغدغه‌مند حوزه زنان در این آیین حضور پیدا کرده‌ام. گرائیلی افزود: معتقدم که فرهنگ سیاسی عمومی ما جلوتر از فرهنگ سیاسی حوزه نخبگی است. بر اساس فرهنگ سیاسی عمومی زنان باید در منصب‌های مختلف قرار بگیرند. وی تصریح کرد: اخذ رأی در شهرستان‌ها به لحاظ حاکمیت فضای قومیتی به مراتب سخت‌تر است، اما شاهد بودیم در مجلس دهم خانم‌هایی از شهرستان‌های تک نماینده‌ای وارد مجلس شدند. مدیرکل حوزه ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی شفافیت، نگاه همه‌جانبه، مهربانی، صبوری، مهارت‌های بالای ارتباطی، شونده خوب و رفتارهای حمایتی را از جمله مواردی عنوان کرد که موجب اقبال بیشتر برای حضور زنان در مشارکت‌های سیاسی و پارلمان شده است. وی ضمن ابراز ناخشنودی از اینکه هنوز پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی ضرورت سیاسی حضور زنان مورد بحث قرار می‌گیرد، اضافه کرد: اگر در فرهنگ سیاسی نخبگی اراده لازم برای تحقق یک امر فراهم شود، می‌تواند در یک بازه زمانی فرهنگ سیاسی حوزه نخبگی غالب شود، هرچند اگر اراده مردم بر این نباشد. گرائیلی با بیان اینکه حاکمیت ما نشأت گرفته از یک ایدئولوژی بوده و داعیه دینداری دارد، گفت: اما متأسفانه این برداشت می‌شود که گویی دین اجازه‌ای در این مورد نمی‌دهد. وی با بیان اینکه در این دوره از مجلس شورای اسلامی برای نخستین بار است که شاهد حضور حداکثری زنان هستیم، اضافه کرد: اگر جامعه مدنی تقویت‌شده داشته باشیم، زنان می‌توانند با حضور در سازمان‌های خصوصی و در حوزه سیاسی در احزاب به شکل قوی فعالیت کنند.